راه طولانی مبارزات زنان آلمان در راه کسب آزادی و برابری حقوق
جنبش زنان آلمان تاريخ پرفراز و نشيبى را پشت سر گذاشته است. مبارزه مشترک براى رسیدن به حقوق انسانی زنان، تلاش برای رفع تبعيضهای جنسیتى و مقابله با خشونت عليه زنان از جمله موضوعات عمده اين جنبش بوده است.
نخستین تشکلهای زنان
اولین گامها در جنبش زنان آلمان به منظور احقاق حقوق خود در خانواده و جامعه از دهه ۱۸۴۰ میلادی برداشته شد. مبارزات اجتماعی و تلاطمهای شدید سیاسی آلمان در این سالها اثر خود را بر جنبش زنان نیز گذاشت. شعارهای آزادی، برابری و استقلال به شعار زنان نیز تبدیل شد. زنان مبارز دست به سازماندهی فعالیت خود زدند. اولین سازمان زنان آلمان در ۱۸۶۵ تشکیل شد.
تعیین روزی به نام "روز جهانی زن"
كلارا زتكين (۱۸۵۷-۱۹۳۳) از مهمترین مبارزان حقوق زنان آلمان بود. او خواست ۸ ساعت كار در روز، حق داشتن تعطيلات و مرخصى زايمان و برابرى حقوق در مقابل قانون را مطرح كرد. در ۲۷ اوت ۱۹۱۰ در جریان دومين كنفرانس سوسياليستى بينالمللى زنان در کپنهاک كه در آن صد نماینده از ۱۷ كشور جهان شركت داشتند، به پيشنهاد زتکین ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن و براى دفاع از حقوق زنان در مقابل تبعيضات گوناگون برگزيده شد.
حق رای زنان
فرسودگی آلمان در جنگ اول جهانی و حوادث انقلابی سال ۱۹۱۸ سرنگونی رایش اول و قیصر آلمان را در پی داشت. نیروهای سوسیال دموکرات و چپ دولت جدید را تشکیل دادند. برای نخستین بار در۳۰ نوامبر ۱۹۱۸ زنان آلمان حق شرکت در انتخابات را یافتند. پس از پایان درگیریهای داخلی در نهایت جمهوری وایمار در ژانویه ۱۹۱۹ بنیان گذاشته شد. دولت طبق قانون موظف به حمایت از مادران و به رسمیت شناختن مرخصی ویژه بعد از زایمان شد.
مشارکت فعال زنان در سیاست
برای اولین بار در ژانویه ۱۹۱۹ از زنان آلمان نیز برای شرکت در انتخابات سراسری دعوت به عمل آمد. حدود ۹۰ درصد زنان واجد شرایط آرای خود را به صندوقهای رای ریختند. در جلسه مجمع عمومی وایمار در فوریه ۱۹۱۹ ده درصد نمایندگان را زنان تشکیل میدادند. در ماده ۱۰۹ قانون جدید زنان و مردان در تمام وظایف و حقوق شهروندی برابر شناخته شدند. ۱۱۱ زن از ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۲ به عنوان نماینده به مجلس آلمان راه یافتند.
طرح حق سقط جنین
به دليل بحران عمومى اقتصادى جهان در دهه ۱۹۳۰ و خطر گسترش فعالیت گروههای فاشیستی در آلمان مسائل مبارزاتى زنان در حاشيه قرار گرفت. فقر ناشی از شرایط وخیم اقتصادی هزاران زن را مجبور به سقط جنین میکرد. در پی آثار منفى سقط جنينهاى غيرقانونى در این سالها هزاران زن جان خود را از دست دادند. در فاصله دو جنگ جهانى حق قانونى سقط جنين و حمايت از مادران نيز به عنوان یکی از خواستهای اساسی زنان مطرح شد.
ممنوعیت فعالیت سازمانهای مستقل زنان
با روى كار آمدن ديكتاتورى نازیها در آلمان و ممنوع شدن هر گونه تشكل مخالف حکومت، به فعالیت سازمانهای زنان نیز خاتمه داده شد. نازیها کوشیدند با تشکیل اتحادیه زنان ویژه خود، تصویر جدیدی از "زن و مادر ایدهال آلمانی" ارائه دهند. سازمانها و گروههای کمونیست زنان از هم پاشیدند. زنان با روی کار آمدن ناسیونال سوسیالیستها بسیاری از امتیازاتی را که در زمینه شغلی به دست آورده بودند از دست دادند.
آلمان پس از جنگ
زنان در بازسازی ویرانههای پس از جنگ در آلمان نقش فعالی ایفا کردند. در این دوران سازمانهای زنان بار دیگر رفته رفته تاسیس شدند و سنت مبارزه آزادیخواهانه و برابریخواهانه خود را از سر گرفتند. زنان مبارز برای ادامه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود با افکار محافظهکارانه و سنتی اتحادیههای مردان و نیز زنان درگیر بودند که با شکستن قالبهای سخت خانواده و نقش سنتی زن در آن به شدت مخالفت میکردند.
جدایی دو آلمان و روز زن
پس از پایان جنگ جهانى دوم و تقسیمبندی سیاسی جدید اروپا روند فعالیت سازمانهای زنان نیز در مسیرهای مختلفی رشد کرد. در آلمان شرقی روز زن تعطیل بود و جشن گرفته میشد. دولت هم برای نشان دادن تمايلش به بهبود وضع زنان آن را رسما گرامى میداشت. در آلمان غربى در ابتدا برنامهویژهای در ارتباط با روز زن برگزار نمىشد. بعدها اين روز به عنوان جشن عمومى زنان و روز خانواده به رسمیت شناخته شد.
زنان در جمهوری فدرال آلمان
از سالهاى دهه ۱۹۸۰ در آلمان فدرال ۸ مارس بیش از پیش اهمیت یافت. در تظاهرات اعتراضی موضوعاتى مانند خواست برابرى حقوق زنان در تمام عرصههاى زندگى اجتماعی، حق سقط جنين، رفع تبعيض در زندگى خانوادگى و حمايت از مادران در دوران بارداری و بعد از زايمان مطرح میشدند. يكى از نقاط اوج اين اعتراضات در سال ۱۹۹۴ اعتصاب سراسری زنان بود كه در آن بيش از يك ميليون زن عليه تبعيض و نابرابرى شركت كردند.
زنان در جمهوری دموکراتیک آلمان
در آلمان شرقی اتحادیههای زنان شکل گرفتند. در حالی که در آلمان غربی زنان برای یافتن محل نگهداری کودکان و مهد کودک و ادغام وظایف مادری و شغلی با مشکلات زیادی روبرو بودند، آلمان شرقی با اختصاص امکانات ویژه دولتی به مهد کودکها، امکان کار آزادانه زنان را فراهم کرده بود. زنان در سازمانهای کلیسایی گروههای غیر دولتی خود را تشکیل دادند که بعدها در جریان اتحاد دو آلمان نقش فعالی ایفا کردند.
حق کار مستقل زنان
تا سال ۱۹۵۸ در آلمان غربی وظیفه تصمیمگیری درباره سرنوشت خانواده بر عهده مرد بود. تعیین وظایف و مسئولیتها به طور رسمی بر مبنای تفکر سنتی و جنسیت تعریف میشد. با وجود این که قانون برابری حقوق زن و مرد را به رسمیت شناخته بود، تا سال ۱۹۷۷ طول کشید تا زنان به طور رسمی بتوانند بدون اجازه همسر حق کار داشته باشند. تا سال ۱۹۶۲ در آلمان فدرال زنان نمیتوانستند به طور مستقل برای خود حساب بانکی باز کنند.
حق مشروط سقط جنین
به دلیل ممنوعیت سقط جنین در آلمان غربی، حل مسئله بارداری ناخواسته با مشکلات زیادی توام بود. اولین بار در گزارشی در مجله اشترن به قلم آلیس شوارتسر، ژورنالیست و فعال نامی زنان ، ۳۷۴ زن معروف به طور علنی درباره تجربه سقط جنین غیرقانونی خود سخن گفتند. زنان در تظاهرات وسیع مخالفت خود را با ماده ۲۱۸ قانون ممنوعیت سقط جنین ابراز میکردند. در پی مبارزات زنان در سال ۱۹۷۶ سقط جنین در شرایط ویژه مجاز شد.
جنبش ۶۸؛ سالهای پرتلاطم
موج جنبش بزرگ دانشجویی در دهه ۱۹۷۰ آلمان را هم فرا گرفت. قالبهای محافظهکارانه پیشین و نگرش سنتی به زن با زندگی نسل جدید جوانان ناهمخوان بود. در سازمانهای مستقل و دانشجویی حضور زنان چشمگیر بود. موج نوین جنبش زنان آلمان از این زمان آغاز شد. زنان نیز برای به وجود آوردن تغییرات بنیادین اجتماعی و تحمیلات فرهنگی به خیابانها آمدند. برای اولین بار موضوع آزادیهای جنسی به موضوع بحثهای علنی تبدیل شد.
موج نوین فمینیسم
در جلسه اتحادیه سوسیالیست دانشجویان آلمان در سپتامبر ۱۹۶۸ زنان نسبت به تبعیض در گروههای مستقل اعتراض کردند. زن دانشجویی به نام هالکه زاندر با پرتاب گوجه فرنگی به سوی هیئت مدیره در روی صحنه اعتراض خود را نسبت به عدم حضور فعال زنان در سازمانهای مستقل نشان داد. انتقاد از تبعیض در نهادهای آزادیخواه و دانشجویی شروع مبارزات جدید زنان آلمان بود که به نام جنبش نوین یا دور دوم جنبش فمینیسم شناخته میشود.
نشریات مستقل
از اواسط دهه ۱۹۷۰ زنان رسانهها و نشریات مستقل خود را تاسیس کردند. مجلههایی چون "کوراژ" و "اما" تلاش میکردند افکار عمومی را نسبت به حقوق زنان آگاهتر کنند. زنان در مراکز گوناگون علمی، ورزشی، فرهنگی و هنری حضور وسیعتری یافتند. فیلمهای زنان ساخته شد. ۱۹۷۰ اتحادیه فوتبال آلمان تیم فوتبال زنان آلمان را به رسمیت شناخت. اولین گروههای مستقل زنان همجنسگرا شروع به فعالیت کردند.
خشونت خانگی
برای مبارزه با خشونت خانگی علیه زنان در سال ۱۹۷۶ اولین خانههای امن زنان تاسیس شدند. همزمان حمایت قانونی از زنان افزایش یافت. بنا به قانونی که سالهای بعد به تصویب رسید قربانی خشونت خانگی میتواند در مکانی که به آن انس دارد بماند و پلیس میتواند ورود خشونتگر را به محل سکونت ممنوع کند و اجازه ندهد او از فاصله معینی به محل نزدیکشود. قانون در ۱۹۹۷ تجاوز در زندگی زناشویی را نیز جرم اعلام کرد.
اتحاد دو آلمان در ۱۹۸۹
سالها پس از اتحاد دو آلمان تفاوت در نوع تفکر و زندگی بسیاری از زنان محسوس است. در حالی که زنان فمینیست در آلمان شرقی سنت سوسیالیسم و سمبلهایی مانند رزا لوکزامبورگ و کلارا زتکین را دنبال میکردند، در غرب افکار سیمون دوبوار به عنوان نمونه تفکر مدرن زن در محافل فمینیستی موضوع بحث بود. زندگی روزمره زنان نیز همچنان تحت الشعاع برداشتهای متفاوتی است که از نقش متفاوت زنان در دو سوی ديوار حکایت میکند.
حقوق مساوی برای کار برابر
گزارش سال ۲۰۰۷ اتحادیه اروپا درباره وضعیت درآمد زنان در مقایسه با مردان در آلمان برای بسیاری از زنان آلمانی باورکردنی نبود. در حالی که درآمد زنان در سایر کشورهای اروپایی در مقابل کار برابر ۱۵ درصد کمتر از مردان بود، آمار برای زنان آلمانی ۲۰ درصد و به نقل از سندیکای "وردی" بیش از ۲۹ درصد را نشان میداد. مبارزه علیه نابرابری دستمزدها در محیطهای کار به موضوع اصلی سازمانهای فمینیست تبدیل شد.
طرح سهمیهبندی
به منظور حضور بیشتر زنان در عرصه مدیریت نهادها و هیئت مدیره موسسات دولتی و خصوصی در آلمان خواست افزایش مشارکت زنان در مشاغل مدیریتی از سوی فعالان زن مطرح شد. با وجود مخالفتهای بسیار سرانجام گام تاریخی برداشته شد و در ۶ مارس سال ۲۰۱۵ طرح سهمیهبندی زنان به تصویب مجلس رسید. طبق این قانون پذیرفته شد که ۳۰ درصد شغلهای مدیریتی به زنان سپرده شود و در طی سه سال ۵۰ درصد افزایش یابد.
زنان در سیاست
در سال ۲۰۰۵ آنگلا مرکل در انتخابات آلمان پیروز شد و به عنوان اولین صدراعظم زن در تاریخ این کشور کار خود را آغاز کرد. مرکل در چهار دوره تا سال ۲۰۲۱ به کار خود ادامه داد. با وجود تشکیل دولت جدید آلمان مرکل هنوز در میان مردم از محبوبیت برخوردار است و در عرصه جهانی شناخته شده است.
نسل زنان جوان سیاستمدار
آنالنا بربوک، سیاستمدار جوان از حزب سبزها در دولت ائتلافی کنونی اولاف شولتس سمت وزیر امور خارجه آلمان را برعهده دارد. حضور زنان در عرصه سیاست در آلمان افزایش یافته است اما هنوز در پستهای سیاسی تعداد زنان به نسبت مردان پایینتر است. با وجود افزایش شمار اعضای زن در همه احزاب سیاسی هم اکنون ۳۴،۹ درصد نمایندگان مجلس آلمان را زنان تشکیل میدهند.
راهی طولانی
جنبش زنان آلمان تاريخ طولانی و پر فراز و نشیبی را از سر گذرانده است اما زنان هنوز هم برای رفع تبعیض در عرصههای مختلف مبارزه میکنند. اگر تا ۲۰ سال پیش تنها ۸ درصد هیئت علمی دانشگاهها را زنان تشکیل میدادند امروزه حدود ۲۲ درصد استادان دانشگاههای آلمان زن هستند. با وجود قوانینی که حقوق مساوی زنان و مردان را در جامعه تضمین کردهاند زنان در آلمان دستمزد مساوی با مردان دریافت نمیکنند.