«راهاندازی نیروگاه بوشهر تاثیر چندانی بر پرونده اتمی ندارد»
۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعهدویچهوله: آقای بیات! روسیه اعلام کرده که تا ۲۱ آگوست، ۳۰ مرداد، نیروگاه اتمی بوشهر سوختگذاری میشود و این به معنای آن است که از این تاریخ به بعد نیروگاه بوشهر بهعنوان تأسیسات اتمی محسوب میشود. برخی از ناظران معتقدند که دلیل تعجیل ایران برای راهاندازی این نیروگاه، این است که از نظر قوانین بینالمللی نمیتوان به تأسیسات اتمی در حال کار حمله نظامی کرد. آیا چنین چیزی درست است؟
دکتر بهروز بیات: بله. طبق کنوانسیون ژنو از سال ۱۹۴۹ حمله به تأسیسات اتمی ممنوع است. منتهی اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، در آنجا منظور از تأسیسات اتمی، نیروگاههای هستهای است و نه مثلاً فرض کنید یک مرکز غنیسازی و امثال آن، به طور مشخص نیروگاههای هستهای. اما این که آیا عجلهی ایران به این علت است، من تردید دارم. چون ایران الان ۱۵ سال یا بهتر است بگوییم ۳۰ سال است که انرژیاش را صرف ساختن نیروگاه هستهای کرده است. خب یک وقتی باید بهکار بیفتد. بههرحال این همه سر موضوع هستهای تبلیغ کردهاند، بنابراین زمانی هم باید نتیجهای عاید شود که به مردم عرضه کنند. از این لحاظ من تردید دارم که عجلهاش برای جلوگیری از حملهی نظامی باشد.
ولی تا بهحال، البته بیشتر روسیه از راهاندازی این نیروگاه خودداری میکرد. بله این نیروگاه، همان طور که شما گفتید، قرار بود خیلی پیشتر از اینها، حتی طبق قرار اولیه در سال ۲۰۰۰ قرار بود راهاندازی شود و در این یکی دوسال اخیر هم مدام روسیه وعده داده و عمل نکرده است. ولی الان در زمانی که پروندهی اتمی ایران به مرحلهی حساسی رسیده و یک نوع توافق جهانی علیه فعالیتهای اتمی ایران وجود دارد، این که روسیه قبول کرده به این سرعت نیروگاه را راهاندازی کند، یکمقدار پرسشبرانگیز است. آیا این طور نیست؟
البته «سرعتی» به آن صورت در کار نبوده. ولی در این که الان این کار را کردهاند البته پرسشبرانگیز است. من فکر میکنم روسیه باید به نوعی توازنی برای رابطهاش با ایران بگذارد. از یکطرف تا بهحال تماما از در دوستی با دولت جمهوری اسلامی بود، بعد با توافق اخیرش با قطعنامهی شورای امنیت مسیرش را عوض کرد. ولی قطعاً روسیه علاقه ندارد که بهکلی با دولت جمهوری اسلامی قطع رابطه کند. منظورم قطع رابطهی دیپلماتیک نیست، منظورم این است که به حالت دشمنی دربیفتد. من فکر میکنم این را میشود بهعنوان اقدامی در جهت حفظ ترازی از رابطه در نظر داشت. با توجه به این که روسیه تعهد چندین ساله دارد و بالاخره یک زمانی باید به تعهدش عمل کند.
ولی این به قول شما "حفظ تراز رابطه بین ایران و روسیه"، آیا برای روسیه گران تمام نخواهد شد؟ چون دقیقاً راهاندازی نیروگاه بوشهر از مواردی بوده که همیشه غرب روی آن حساس بوده و حتی خانم کلینتون هم گفته بود که ادامهی کار روی پروژهی بوشهر در این زمان مناسب نیست.
غرب اصولاً با پروژهی بوشهر مخالفتی ندارد. چون پروژهی بوشهر معلوم است که یک پروژه در جهت کاربرد صلحطلبانهی انرژی هستهای است. از این لحاظ غرب اصولاً مشکل اساسی با این پروژه ندارد. ممکن است تحت شرایط معینی مثل الان، این را بهعنوان نشانهی مثبتی به سود ایران قلمدادش کنند. اما چون بوشهر مشکل اساسی غرب نیست، از این لحاظ به نظر من نباید به این پر بها داد. روسیه البته در آن مسألهی اساسی که برای غرب اهمیت داشت، که مسألهی تحریمهاست، با غرب همراهی کرده است. من فکر میکنم برای حفظ صورت خودش هم به نفع تعدادی از کشورهای دیگر غیرغربی که بالاخره اینها هم روابطی با روسیه دارند، مجبور است حد معینی از تراز رابطه را نگه دارد. من شخصاً بیشتر جریان را به این ترتیب میبینم.
سئوال دیگری که اینجا پیش میآید، نحوهی اعلام این راهاندازی است که تأکید شده که این راهاندازی در مرحلهی تزریق سوخت است. این به این معنی است که بعد از این مرحلهی تزریق سوخت هم هنوز از نیروگاه بوشهر برای تولید برق نمیشود استفاده کرد؟
مسلماً تولید بلاواسطه که نمیشود. یعنی این یک قدم خیلی مهم است. تزریق سوخت یک قدم بسیار مهمی است. منتهی تا وقتی که واقعاً شروع کنند از این نیروگاه برق بگیرند، قطعاً یک چندماهی خواهد گذشت. این را دقیقاً نمیشود گفت که مثلاً آیا یکماه یا سهماه. بسته به شدت کارش دارد، بسته به مشکلات اولیهای که بهوجود بیاید یا نیاید. ولی در واقع معنیاش این است که بزودی میشود از آن بهرهبرداری کرد و انرژی و برق از آن گرفت.
بهطور کلی با توجه به تمام چیزهایی که فرمودید، اگر بخواهید یک جمعبندی کنید، فکر میکنید راهاندازی این نیروگاه چه تأثیری میتواند بر روند پروندهی اتمی ایران داشته باشد؟
بازهم در واقع تکرار میکنم، دعوای بخش بزرگی از جامعه بینالمللی، بهویژه غرب، با ایران بر سر استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای نیست. همیشه هم سر این تأکید شده و خودشان هم حتی عرضه کردند که به ایران نیروگاه هستهای بفروشند. از این لحاظ من فکر نمیکنم که بر روی پروژهی اصلی مورد مناقشه که مسألهی غنیسازی است، تأثیر بزرگی داشته باشد. اثراتی که میتواند داشته باشد اثرات اتمسفریک است، وگرنه اثرات واقعی ندارد. همان طور که گفتم چون مشکل غرب، این نیست.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان