1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رواداری؛ پیش‌شرط صلح اجتماعی

۱۳۹۹ آبان ۲۵, یکشنبه

یونسکو ۱۶ نوامبر را "روز جهانی رواداری" اعلام کرده است. این روز باید افکار عمومی جهان را نسبت به رواداری و خطرات ناشی از نارواداری حساس کند.

https://p.dw.com/p/3lJcN
عکس: picture-alliance/imagebroker/H. Heine

در زمانه‌ای که فرهنگ‌ها و دین‌های گوناگون جهان، بیش از پیش در کنار هم قرار می‌گیرند، رواداری یکی از بنیادی‌ترین عنصرهای همزیستی مسالمت‌آمیز میان انسان‌هاست. رواداری که امروزه آن را فضیلت و ارزشی راهنما می‌دانند، در وهله‌ی نخست به معنی دستیابی به تفاهم در پذیرفتن تفاوت‌هاست.

از آنجا که جامعه‌ی انسانی پدیده‌ای متکثر است، همواره آبستن درگیری و منازعه است. در چنین منازعه‌ای آدمی مسئول رفتار خویشتن و پیامدهای آن است. بنابراین بویژه در شرایط بحرانی و فشار، تصمیم برای رفتاری متناسب، از اهمیت زیادی برخوردار است. رواداری معیاری برای چنین رفتاری به دست می‌دهد و به آدمیان می‌آموزد که چگونه می‌توان با درایت و بصیرت ناشی از پذیرفتن اصل برابرحقوقی آدمیان، منازعه‌ای را تاب آورد یا آن را به گونه‌ای مسالمت‌آمیز حل کرد.

یک منازعه همواره ناشی از نفی متقابل است که در آن مخالفت با تصورات ارزشی و هنجارهای طرف مقابل نهفته است. در چنین وضعیتی، رواداری چشم‌اندازی به هر طرف منازعه ارائه می‌دهد تا بدون دست برداشتن از دیدگاه‌ها و باورهای خود، در مقابل دیدگاه‌ها و باورهای طرف مقابل شکیبایی و نرمش نشان دهد و مآلا امکان بر حق بودن آنها را در نظر آورد. چنین رفتاری ممکن می‌سازد تا نظرات گوناگون در کنار هم همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند و امکان تحقق اهداف گوناگون در کنار هم بوجود آید. تنها با رواداری است که همزیستی صلح‌آمیز میان آدمیان ممکن می‌شود و افراد می‌توانند در سایه‌ی آن فردیت خود را نیز حفظ کنند.

درباره‌ی مفهوم رواداری

واژه‌ی «رواداری» در زبان فارسی، برگردان مفهوم "تولرانس" در زبان‌های اروپایی است که خود برگرفته از فعل لاتینی tolerare به معنی شکیبا یا بردبار بودن است. منظور از آن بدوا تاب آوردن و تحمل کردن وضعیت‌هایی بوده که نمی‌توانیم بر آنها تاثیر بگذاریم و آنها را تغییر دهیم. اما معنی رواداری در عصر روشنگری در اروپای سده‌ی هجدهم متحول شد و به آن چیزی گفته می‌شود که امروز هم از این مفهوم مستفاد می‌شود.

امروزه رواداری یعنی تاب‌آوری و تحمل نظرات، اعتقادات، شیوه‌های رفتاری و علایق دیگران. این رویکرد موضوعاتی از حوزه‌های دین، فرهنگ و جهان‌بینی را دربرمی‌گیرد. رواداری یعنی رفتار بردبارانه، محترمانه و دوستانه با هر کس و به‌ویژه با کسانی که با ما متفاوت‌اند یا افکار دیگری دارند. یک نمونه‌ی روشن برای رواداری، رفتار آدم بی‌دینی است که در برابر دین‌داران و امور و مناسک آنها انعطاف نشان می‌دهد. ممکن است امور اعتقادی یک دین‌دار برای یک انسان بی‌دین عجیب و غیرقابل فهم باشد، اما او به عوض تمسخر آنها یا بی‌احترامی به فرد مؤمن، تفاوت‌های او با خود را به رسمیت می‌شناسد و آنها را تحمل می‌کند.

نمونه‌های دیگری برای رواداری، شکیبایی و بردباری در قبال فرهنگ‌های دیگر و تفاوت‌های ناشی از آن، گرایش‌های سیاسی و مسلکی، و آداب و رسوم و عادات بیگانه است. رواداری در جایی آشکارا جلوه می‌کند که ما هر انسانی را همانگونه بپذیریم که واقعا هست؛ با همه‌ی ویژگی‌هایش و مستقل از آن که با ویژگی‌های ما همخوانی دارند یا نه. اما رواداری به معنای تسلیم‌ یا اغماض نیست، بلکه پیش از هر چیز رویکردی فعالانه در به‌رسمیت شناختن حقوق جهانشمول بشر و آزادی‌های اساسی دیگران است. رواداری هرگز نمی‌تواند در خدمت توجیه هرگونه تحدید و تهدید ارزش‌های بنیادین قرار گیرد. هم آحاد انسانی، هم گروه‌های اجتماعی و هم دولت‌ها می‌بایست روادار باشند. بر این پایه می‌توان گفت که رواداری عنصر استوارسازی حقوق بشر، تکثرگرایی، دموکراسی و حکومت قانون است. این اصل هرگونه جزم‌گرایی و مطلق‌گرایی را پس می‌زند و همه‌ی هنجارهایی را که در اسناد بین‌المللی حقوق بشر تصریح شده‌اند مورد تاکید قرار می‌دهد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اما رفتار مبتنی بر رواداری امری بدیهی نیست. در بسیاری از جوامع نارواداری حاکم است و بدبینی و بی‌احترامی مستمر نسبت به دگراندیشان و اقلیت‌های مذهبی و قومی و جنسیتی بیداد می‌کند. رواداری درست قطب مخالف چنین رفتارهایی است و به ما می‌آموزد که باورها و اعتقادات و نظرات دیگران را تاب آوریم و با آنها مدارا کنیم. رویکرد روادارانه نهایتا صلح اجتماعی را تضمین می‌کند.

مرزهای رواداری

قطب مخالف رواداری، "نارواداری" است، یعنی زمانی که ما هیچ نظری جز نظر خود را به رسمیت نشناسیم، با هر کس که اندیشه‌های متفاوتی داشته باشد مرزبندی کنیم و تصورات ارزشی او را که برای ما بیگانه است نادرست و انحرافی بدانیم. نارواداری می‌تواند در حالت‌های گوناگون با اشکال مختلفی از تحقیر و خوارشماری نظرات مخالف، تا کاربست جبر و خشونت در اشکال ظریف و پیچیده یا کاملا عریان آن همراه گردد. افراد ناروادار تاب تحمل دگراندیشان و دگرباشان را ندارند و نمی‌پذیرند که افکار و شخصیت و خصوصیات آدمیان متکثر و متفاوت است و همه‌ی انسان‌ها یکسان نمی‌اندیشند و یکسان رفتار و زندگی نمی‌کنند. تبعیض‌‌ورزی قومی و مذهبی و جنسیتی، نژادپرستی و سرکوب دگراندیشان، اشکال گوناگون نارواداری هستند که حتی ممکن است در بدترین حالت به جنگ بینجامند.

تاکید بر اهمیت رواداری ضروری است. اما یک چنین ارزش والایی نیز مرزهای خود را دارد. هر کس باید تلاش کند روادار باشد، اما وضعیت‌هایی وجود دارد که در آن نباید در قبال برخی رفتارها و نظرات رواداری نشان داد. مرز رواداری در جایی است که یک نفر با رفتار یا گفتار خود  آزادی فردی دیگران را محدود یا حقوق و منزلت انسانی آنان را پایمال می‌کند. بر این پایه می‌توان گفت که رواداری در جایی پایان می‌یابد که رفتارهای سوء و تبهکارانه یا سخنان و عقاید انسان‌ستیزانه آغاز می‌شوند. چنین رفتارها و گفتارهایی را نباید تحمل کرد، بلکه باید در برابر آنها ایستاد و از حقوق انسانی خود و دیگران دفاع کرد.

آموزش رواداری

جوامع باز و روادار در نظام‌های آموزشی و تربیتی خود، انسان‌ها را با روح مدارا، رفتار احترام‌آمیز نسبت به دیگران و عدم تبعیض پرورش می‌دهند و چارچوب‌های ضروری سیاسی و اجتماعی را به این منظور مقرر می‌کنند. بدین‌سان اعضای جامعه، رفتار مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز به هنگام منازعات را می‌آموزند. رسانه‌های گروهی نیز می‌توانند از طریق گشودن فضا برای گفت‌وگوی آزاد، ترویج ارزش‌های روادارانه و اشاره به خطرهایی که گسترش گروه‌های ناروادار و ایدئولوژی‌ها ایجاد می‌کنند، در این زمینه نقشی سازنده بازی کنند. بنابراین تربیت و آموزش در تقویت رواداری نقشی انکارناپذیر دارند. هر قدر در جامعه‌ای رواداری، تحمل‌پذیری و رفتار مداراجویانه نسبت به دیگران در میان شهروندان نیرومند‌تر باشد، به همان نسبت می‌توان در آنجا توان ناشی از منازعات اجتماعی را آسان‌تر در جاده‌ای سازنده هدایت کرد و نظام متکثر و دموکراتیک را استوارتر ساخت.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بر این پایه‌می‌توان گفت که رواداری یکی از ستون‌ها برای ثبات دموکراسی است. در یک جامعه‌ی روادار، ترس، دشمنی، خشونت، جزمگرایی، نفرت و تعصب بسیار کمتری وجود دارد تا در یک جامعه‌ی بسته و تکصدایی. رواداری تکامل آزاد شخصیتی فرد را تضمین  و ذوق و استعداد سازندگی او را تقویت می‌کند و به این اعتبار  یکی از سنگ‌پایه‌های اصلی و اجتناب‌ناپذیر نظام دموکراتیک است. رواداری برای مسائل کانونی دموکراسی مانند تضمین آزادی، تکثرگرایی، قانونمداری و پاسداری از حقوق اقلیت‌ها، اهمیتی بنیادین دارد.

حکومت و رواداری

نقش حکومت و ساختار دموکراتیک آن برای تثبیت و تقویت رواداری از اهمیت درجه اول برخوردار است. در حوزه‌ی فرهنگی مغرب‌زمین، در یک روند تاریخی دشوار، پیکار برای رواداری و مدارا نسبت به دگراندیشان و اقلیت‌های مذهبی، در فرجام خود به آزادی مذهب، وجدان و باورهای ایمانی منجر گردید. در همین روند دشوار ثابت شد که حکومت تنها هنگامی می‌تواند نقش واقعی خود را در اداره‌ی جامعه ایفا کند که خود از منظر دینی و جهان‌نگری بی‌طرف باشد.

گفتیم که جامعه‌ی مدرن، جامعه‌ای متکثر است. شاخص چنین جامعه‌ای، گوناگونی رویکردهای عقیدتی و دینی آحاد آن و تضمین آزادی این رویکردهاست. تضمین آزادی این رویکردها وظیفه‌ی حکومت است و این امر تنها زمانی میسر می‌شود که خود حکومت از منظر دینی و ایدئولوژیک بی‌طرف باشد. جدايی دين و ايدئولوژی از حکومت، يکی از بنیادی‌ترین ویژگی‌های جوامع مدرن است. این جدایی در وهله‌ی نخست یعنی عدم مداخله‌ی حکومت در امور دینی و وجدانی مردم و همزمان تضمین آزادی دین و اعتقادات شخصی. اما تضمین آزادی دین و اعتقادات شخصی، همزمان یعنی تضمین آزادی از هرگونه قیمومت دینی، یعنی اینکه انسان‌ها همچنین حق داشته باشند خود را از سرپرستی هرگونه دین و مرجع دینی آزاد و معاف بدانند و به هیچ دین و مذهبی اعتقاد نداشته باشند. 

بايد يادآور شد که امر تحقق جدايی دين از حکومت، در روند تاريخی طولانی و دشواری حاصل شده است. قرن‌ها طول کشيد تا جوامع اروپايی به اين واقعيت پی‌بردند که رواداری و شکيبايی نسبت به دگرانديشان، به تنهايی برای آزادی کامل عقیدتی و مذهبی کافی نيست و برای اين منظور بايد یک نظام حقوقی ايجاد کرد که در ساختار آن، امور کشورداری از امور دينی جدا باشند. البته در تاريخ می‌توان نمونه‌ی حکومت‌هايی را نيز يافت که نسبت به اديان و مذاهب گوناگون رواداری نشان داده‌اند. ولی امروزه بر پایه‌ی منشور جهانی حقوق بشر، ديگر نمی‌توان آزادی عقیده و مذهب را به رواداری و بردباری مذهبی فروکاست.

مدارا با يک اقليت عقیدتی یا مذهبی، حتی در بهترين شکل خود، حاکی از نوعی نابرابری است. يک حکومت دينی در بهترین حالت شاید فقط بتواند آن دسته از شهروندان خود را که دگراندیش یا دارای تعلق مسلکی يا مذهبی ديگری هستند تحمل کند، ولی هرگز نمی‌تواند مشکل برابری کامل ميان اعتقادات گوناگون را حل کند. از اين رو، حکومتی که بخواهد حقوق بشر و آزادی کامل دین و عقیده را رعايت و تضمين کند، لزوما فقط می‌تواند حکومتی باشد که خود از منظر دينی و جهان‌بينی کاملا بی‌طرف است.

دموکراسی تنها نوع سازماندهی حکومت است که در آن رواداری در برابر اعتقادات گوناگون در چارچوب یک نظم حقوقی به هسته‌ی جدایی‌ناپذیر ساختار حکومتی تبدیل می‌گردد. به دیگر سخن، در نظام دموکراتیک، فضیلت رواداری به وظیفه‌ای حقوقی فرامی‌روید. حکومت دموکراتیک شامل دو عنصر بنیادین در رواداری سیاسی است: نخست این که هیچکس نمی‌تواند در یک نظام دموکراتیک در مسائل هنجاری ادعای "حقیقت مطلق" داشته باشد؛ و دوم اینکه حقوق اقلیت در روند ایجاد اراده‌ی سیاسی تضمین شده است و اکثریت باید به آن احترام بگذارد.

در نظام‌های دموکراتیک و قانونمدار، مرزهای رواداری توسط نظام حقوقی تعیین می‌شود و حکومت دموکراتیک کارکردی دوگانه دارد: نخست این که موظف است به حقوق اساسی شهروندان خود و بویژه اقلیت‌ها احترام بگذارد و دوم این که فعالانه از این حقوق و آزادی‌ها محافظت کند. به دیگر سخن، این تضمین‌های حقوقی، فضیلت رواداری را به سطح وظیفه‌ی حقوقی حکومت و شهروندان برمی‌کشد. اما این امر فقط یک روی سکه است. روی دیگر سکه رفتار شهروندان در یک دموکراسی است که باید مطابق قانون باشد. کسانی که قانون‌شکنی می‌کنند، نباید از حکومت دموکراتیک انتظار رواداری داشته باشند. فردی که می‌خواهد از حقوق و محافظت حکومت برخوردار باشد، باید به قوانین احترام بگذارد. اگر حکومت دموکراتیک با قانون‌شکنی مقابله نکند، در عمل از خود سلب صلاحیت و سلب حقانیت کرده است.

* مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

بهرام محیی پژوهشگر علوم سیاسی ساکن آلمان