روز جهانی مقابله با بیابانزایی، دستاوردهای ناچیز
۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سهشنبهسازمان ملل متحد هفدهم ژوئیه (۲۷ خرداد) را روز جهانی مقابله با بیابانزایی نامگذاری کرده است و حدود ۱۸۰ کشور جهان با امضای کنوانسیونی متعهد شدهاند در این مسیر تلاش کنند.
منظور از "بیابانزایی" الزاما گسترش بیابانهای موجود نیست، این اصطلاح بیشتر برای بیابانی شدن زمینهای قابلکشت و مراتع بهکار میرود که در اغلب موارد علت آن کمآبی، مدیریت نادرست منابع آبی و بهرهبرداری بیش از ظرفیت از زمین است.
یکسوم زمینهای قابلکشت جهان با خطر بیابانی شدن روبرو هستند. این خطر به طور مستقیم زندگی بیش از ۲۵۰ میلیون نفر در کشورهای مختلف را تهدید میکند.
مطابق برآوردهای سازمان ملل شمار کسانی که غیرمستقیم درگیر این معضل میشوند به یک میلیارد نفر در ۱۰۰ کشور جهان میرسد که اغلب کشورهای در حال توسعه و فقیر محسوب میشوند.
گرسنگی و آوارگی
پیامد بیابانیشدن زمینهای کشاورزی فقط از دست رفتن امنیت غذایی، و گسترش گرسنگی و بیماری نیست؛ مردمی که امکان کشت و کار در زمینهای خود را از دست میدهند، به اجبار به حاشیه شهرها و کشورهای دیگر مهاجرت کنند.
برآورد میشود که تنها از کشورهای صحرای آفریقا ۶۰ میلیون نفر در آینده نزدیک آواره و مجبور به مهاجرت به شمال این قاره و کشورهای اروپایی شوند.
تغییرات اقلیمی و عامل انسانی دو علت اصلی شدت گرفتن بیابانزایی در چند دهه گذشته به شمار میرود. طولانی شدن دورههای خشکسالی امکان تجدید حیات را از زمینهای مناطق خشک و نیمهخشک گرفته و آنها را به بیابان مبدل میکند.
هدر رفتن آب در روشهای سنتی آبیاری، استفاده بیش از حد از منابع آبی و بیتوجهی به ظرفیت چراگاهها روند بیابانزایی را شتاب میدهد و سیاستها نادرست دولتهای محلی بحران را عمیقتر میکند.
سدسازی بیرویه و حفر چاههای عمیق در کوتاه مدت و در مناطق محدودی به رونق کشاورزی میانجامد اما در بلند مدت و در اغلب موارد خشک شدن دریاچهها و تالابها، و افزایش بیابانها را در پی دارد.
افزایش بیابانها، سالی یک درصد
ایران در کمربند خشک و نوار بیابانی نیم کرهشمالی قرار دارد. ۳۶ درصد ایران فراخشک و کویری، ۲۹ درصد خشک بیابانی، ۲۰ درصد نیمه خشک، ۵ درصد مدیترانهای و ۱۰ درصد نیمهمرطوب و مرطوب است.
برنامههای مقابله با پیشروی شنزارها و جلوگیری از گسترش بیابانها و کویرهای موجود از حدود نیم قرن پیش در ایران آغاز شده و در برخی مناطق با موفقیتهایی همراه بوده است.
در حالی که پیشروی بسیاری از بیابانها و شنزارها در ایران به نسبت کند بوده، روند بیابانی شدن زمینهای کشاورزی، دشتها و مراتع شتاب داشته و بیش از یک دهه خشکسالی وضعیت را بحرانیتر کرده است.
برابر گزارشی که مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سال گذشته منتشر کرد، در سه دهه گذشته حدود ۳۰ درصد به مساحت بیابانهای ایران افزوده شده است.
دو سال پیش آژانس ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) نتیجه بررسیهای خود درباره شرایط جوی زمین در ۳۰ سال آینده را انتشار داد که مطابق آن ۴۵ کشور جهان با خشکسالیهای شدید روبهرو هستند.
بر اساس این گزارش ایران در ردیف کشورهای بحرانی قرار دارد و چنانچه برای استفاده بهینه از منابع آبی چارهای اساسی اندیشیده نشود ۸۰ درصد دشتهای این کشور رو به نابودی میروند.
بیشتر بخوانید: روند "بیابانی شدن ایران" همچنان ادامه دارد
کاهش بارندگی
دادههای سازمان هواشناسی جمهوری اسلامی نشان میدهد در طول نیمقرن گذشته دورههای خشکسالی طولانیتر و میزان متوسط بارندگی کمتر شده است.
مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی میانگین بلند مدت بارندگی در ایران را نزدیک به ۲۳۵ میلیمتر در سال اعلام میکند.
بر اساس گزارشهای این مرکز، میزان متوسط بارش در سال زراعی ۹۲ – ۹۳ (مهرماه تا مهرماه) نسبت به سال پیش از آن نزدیک ۱۱ درصد کاهش داشته است. این روند در سال آبی جاری ادامه دارد.
از ۳۲ استان ایران میانگین بارندگی در ۱۵ استان کمتر از ۳۰۰ میلی متر در سال است. این میزان در استانهای هرمزگان، خراسان جنوبی، کرمان، اصفهان، سمنان، سیستان و بلوچستان و یزد که پهناورترین استانهای ایران هستند به ۲۰۰ میلیمتر در سال هم نمیرسد.
میانگین بارندگی سالانه در کرمان، با بیش از ۱۱ درصد مساحت ایران، کمتر از ۱۵۳ میلیمتر و در استان یزد حدود ۶۱ میلیمتر بیشتر نیست.
میانگین بارندگی در ایران حدود یک سوم متوسط جهانی است. تنها سه استان گیلان، مازندران و کهکیلویه و بویراحمد بیش از متوسط جهانی بارندگی سالانه دارند.
کاهش سرانه آب پیامد رشد جمعیت
افزایش جمعیت نیز باعث شده سرانه آب (میزان منابع آب تجدیدپذیر به ازای هر نفر) مدام رو به کاهش برود. به عبارت دیگر، اگر بارندگی به اندازه میانگین بلند مدت هم باشد، با افزایش جمعیت سهم هر شهروند از آن کمتر میشود.
بر مبنای شاخصهای سازمان ملل و مؤسسه بینالمللی مدیریت آب برای سنجش حد بحران آبی در کشورها، ایران به لحاظ منابع آب تجدیدپذیر و میزان استفاده از آن در حالت "بحران شدید" قرار دارد.
مطابق معیارهای جهانی کشورهایی با کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب سرانه آب در ردیف کشورهای دچار تنش کمآبی قرار میگیرند. با میزان رشد جمعیت، حداکثر تا یک دهه دیگر سرانه آب در ایران به ۱۴۰۰ مترمکعب فروکاسته میشود.
در حالی که ایران تا چند سال دیگر در زمره کشورهای دچار تنش آبی قرار میگیرد، رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای خواستار افزایش زاد و ولد و دو برابر شدن جمعیت است.
سوءمدیریت و سیاستگذاریهای نادرست نقش مهمی در بیابانی شدن بخشی از دشتها و از میان رفتن پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق شده است.
تشویق کشاورزان به کشت گندم برای تحقق شعار خودکفایی، در برخی از استانها به بهرهبرداری بیش از ظرفیت از زمین منجر شده که میتواند در فرسایش خاک و بیابانزایی موثر باشد.
بیشتر بخوانید: طرح افزایش جمعیت در کنار کمآبی و گسترش حاشیهنشینی
بیابانی شدن نیمی از دشتها
احمدعلی کیخا، معاون سازمان محیطزیست در انتقاد از این سیاستها میگوید اگر اصرار داشته باشیم همه محصولات کشاورزی را در داخل تولید کنیم، در آینده به وضعیت سومالی دچار خواهیم شد.
سومالی پس از سالهای طولانی خشکسالی، درگیرجنگهای خونین داخلی و قحطی شدید شده است. در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ در سومالی ۲۵۸ هزار نفر قربانی بحرانهای ناشی از خشکسالی و خشونت شدهاند.
یکی از سیاستهایی که در سالهای گذشته توسط همه دولتها به اجرا گذاشته شده سدسازی است. وزیر نیروی دولت یازدهم در ماههای آغاز کار خود از سدسازی بیرویه در مسیر رودخانههای کمبازده" انتقاد کرده و گفته بود ظرفیت ذخیرهسازی سدهای احداث شده در ایران یک و نیم برابر میزان روانآبها است.
گفته میشود شماری از این سدها نقش مهمی در خشک شدن بسیاری از تالابها و دریاچهها و بیابانی شدن زمینهای کشاورزی در اطراف آنها دارند. برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی نیز از عوامل اصلی خشک شدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران محسوب میشود.
بیشتر بخوانید: سهم سدسازی بیرویه در خشکی رودخانهها و تالابها
«نابودی کشاورزی استان خوزستان»
بنابر گزارشها از ابتدای امسال تا نیمه خرداد ماه میزان آب ورودی به مخزن سدهای ایران به نسبت دوره مشابه در سال گذشته ۱۴ درصد کاهش داشته و به رغم بارندگیهای بهاری تقریبا نیمی از ظرفیت سدها خالی است.
به باور معاون سازمان محیط زیست ساخت سد باید آخرین چاره برای تامین آب باشد. او با بیان این که هزینه برخی از سدها بیشتر از فایده آنهاست میگوید، مسئولان باید این شهامت را داشته باشند و آنها را بردارند.
یکی از سدهایی که بحث تخریب آن در سازمان محیط زیست مطرح است سد گتوند بر روی رودخاته کارون است که سال ۷۶ احداث شده و هزاران روستایی را آوراره کرده است.
حسین فاضلی، مدیر کمیته کنفرانس ملی رودخانه کارون چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری مهر، سد گتوند را عامل شوری آب این رودخانه و "نابودی کشاورزی استان خوزستان و لمیزرع کردن زمینهای آن در طولانیمدت" خواند.
بیابانی شدن دشتها، چراگاهها و زمینهای کشاورزی یکی از علتهای مهم ترک روستاها و افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرهای ایران به شمار میرود.
بیشتر بخوانید: آوارگان آب و نزاعهای آبی، پیامدهای بحران کمآبی
خطر جنگ آب
هم اکنون مهاجرت به خاطر کمآبی از مناطق جنوب شرقی ایران در حال گسترش است و پیشبینی میشود در صورت خشک شدن کامل برخی تالابها و دریاچههای بحرانی شمار مهاجران افزایش یابد.
قربانعلی سعادت، استاندار آذربایجان غربی مرداد ماه سال گذشته پیشبینی کرده بود که در صورت بحرانیتر شدن وضعیت دریاچه ارومیه، و بیابانی شدن زمینهای اطراف آن پنج تا شش میلیون نفر از ساکنان حاشیه آن مجبور به مهاجرت خواهند شد.
کارشناسان از مدتها پیش نسبت به شکل گیری پدیده "آوارگان آب" و افزایش درگیریهای محلی بر سر آب به مسئولان هشدار دادهاند و برخی از آنها معتقدند غفلتهای گذشته فرصت چندانی برای حل معضلات در این بخش باقی نگذاشته است.
محسن رنانی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با انتقاد از "حکمرانی نادرست آب" به مسئولان هشدار میدهد که با ادامه این وضعیت "این خطر جدی است که تا پنج سال آینده جنگ آب شروع شود".
به گزارش خبرگزاری ایرنا، رنانی در نشست "آب، فرهنگ و جامعه" (۱۵ اردیبهشت ۹۴) با اشاره به این که نزاعهای استانی بر سر آب از مدتها پیش آغاز شده گفت: «در آینده، این نه آمریکا و عربستان و فرقههای مذهبی تندرو و...، بلکه آب خواهد بود که بیشترین ضربه را به این نظام وارد خواهد کرد.»