روز جهانی کودک؛ یادآور ضرورت دفاع از حرمت انسانی کودکان
۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبهایدهی برگزاری روز جهانی کودک، به «کنفرانس جهانی برای رفاه کودکان» بازمیگردد که در ماه اوت سال ۱۹۲۵ در ژنو برگزار شد. در این کنفرانس، نمایندگان ۵۴ کشور گردآمده بودند تا منشوری در دفاع از حقوق کودکان تصویب کنند.
ولی تاریخچهی روز جهانی کودک، بهطور رسمی به سالهای پس از جنگ جهانی دوم بازمیگردد. سازمان آمریکایی برای رفاه کودکان، در سال ۱۹۵۲ سازمان ملل متحد را فراخواند تا روزی را به عنوان روز جهانی کودک برگزار کند.
سازمان ملل متحد این پیشنهاد را پذیرفت. در جریان نهمین مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ ۲۱ سپتامبر ۱۹۵۴، این مجمع به صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) ماموریت داد تا یک روز در سال را به مناسبت روز جهانی کودک برگزار کند.
سه هدف عمده
مبتکران برگزاری روز جهانی کودک سه هدف عمده را دنبال میکردند: دفاع از حقوق کودکان، تشویق دوستی میان نوجوانان جهان و متعهد کردن دولتهای جهان برای پشتیبانی از فعالیتهای یونیسف.
قرار شد هر کشوری، روزی را به این مناسبت اختصاص دهد. خود سازمان ملل این روز را هر سال در تاریخ ۲۰ نوامبر جشن میگیرد. اکنون این روز در نزدیک به ۱۵۰ کشور جهان برگزار میشود. روز آن با توجه به سنتها و منطقهها متفاوت است.
برای نمونه این روز در کشورهای مصر و تایلند در ماه ژانویه برگزار میشود. ترکیه و مکزیک آن را در ماه آوریل جشن میگیرند. ژاپن روز ۵ ماه مه را به عنوان روز کودک تعطیل عمومی اعلام کرده است. کشورهای اسکاندیناوی این روز را در تابستان جشن میگیرند.
کشورهای کمونیستی بهطور سنتی روز کودک را در تاریخ ۱ ژوئیه جشن میگرفتند. پس از فروپاشی نظام کمونیستی در اروپای شرقی، چین هنوز این سنت را حفظ کرده است.
روز جهانی کودک در آلمان
پس از وحدت آلمان، روز ۲۰ سپتامبر رسما به عنوان روز جهانی کودک در این کشور اعلام شد. ولی هنوز در برخی از شهرهای بخش شرقی آلمان که زمانی نظام کمونیستی بر آن حاکم بود، سنت ۱ ژوئیه برای برگزاری روز کودک حفظ شده است.
این امر بویژه برای برلین، پایتخت آلمان، چشمگیر است که زمانی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شده بود. هنوز در برلین دو مراسم برگزار میشود که نام یکی «روز بینالمللی کودکان» است و نام دیگری «روز جهانی کودکان».
در آلمان در این روز در کنار برپایی جشن برای کودکان، تظاهراتی نیز از سوی سازمانهای جوانان و نوجوانان برگزار میشود. هدف از این تظاهرات جلب توجه افکار عمومی به وضعیت کودکان است. نوجوانان اعم از دختر و پسر مردم را فرامیخوانند تا از حقوق کودکان دفاع کنند و زمینهی تحقق آرزوهای آنان را فراهم سازند.
یونیسف به مناسبت روز جهانی کودک، «سفیران جوان» خود را برای دفاع از حقوق کودکان برمیگزیند. اینها دانشآموزانی هستند که به طور گروهی یا فردی در کلاسهای درس، در زمینهی موضوعهای مهمی چون «حق برخورداری از سلامتی» و «برابری حقوقی دختران و پسران» و دیگر موضوعها آگاهیرسانی میکنند. سپس یونیسف از بهترین اقدامات و ابتکارات جوانان در این رابطه ستایش میکند. یونیسف به این منظور آدرسی اینترنتی دایر کرده است و با همکاران جوان خود در سراسر دنیا در ارتباط است.
هنوز کار زیادی در پیش است
از زمانی که برای نخستین بار روز جهانی کودکان برگزار شد، وضعیت کودکان در سراسر جان بهبود یافته است. امروزه ۸۰ درصد کودکان جهان در مقابل بیماریهایی چون فلج کودکان، سل، سرخک، دیفتری و کزاز مایهکوبی میشوند.
مرگ و میر کودکان در سی سال گذشته نصف شده است. شمار کودکانی که امروز به مدرسه میروند هرگز چنین بالا نبوده است.
با این همه، هنوز کار زیادی در پیش است. در جهان بیش از دو میلیارد کودک زندگی میکنند که تقریبا یک سوم آنان در شرایط فقر شدید رشد میکنند. هنوز حدود یک میلیون کودک در جهان پیش از رسیدن به سن پنجسالگی، بر اثر بیماریهایی علاجپذیر چون سرخک و اسهال میمیرند.
هنوز حدود ۲۵۰ میلیون دختر و پسر ۵ تا ۱۷ ساله در سراسر جهان برای به دست آوردن دستمزدی ناچیز برای گذران زندگی و تامین خانواده به سختترین کارها مشغولاند. بسیاری از این کودکان با مواد شیمیایی خطرناک و ماشینآلات سنگین کار میکنند. پیکر نحیف آنان توان تحمل بسیاری از بارهای سنگین را ندارد. سازمان بینالمللی کار از همه ی دولتهای جهان خواسته است فهرستی از کارهای خطرناک تهیه و کار کودکان در آنها را ممنوع کنند.
روز جهانی کودک باید این وظیفه را به دولتهای جهان یادآوری کند که برای کودکان مستقل از تبار آنان، یک زندگی درخور انسان فراهم کنند. از زمان تصویب پیماننامهی حقوق کودکان سازمان ملل در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹، حق تامین نیازهای اساسی کودکان در قوانین بینالملل تصریح شده است.
این پیماننامه تصریح میکند که کودکان سراسر جهان از حق زندگی، رشد و آموزش و مشارکت در امور اجتماعی برخوردارند و این حقوق باید در سراسر جهان مستقل از تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی، قومی و مذهبی کودکان رعایت شود.
این پیماننامه همهی افراد زیر ۱۸ سال را کودک میشمرد و حقوق کودکان را بر چهار اصل کلی «حق رفتار عادلانه»، «اولویت رفاه کودکان»، «حق زندگی و پیشرفت» و «احترام به نظر کودکان» استوار میسازد.
بعدها دو الحاقیه به این پیماننامه افزوده شد که شرکت کودکان در درگیریهای مسلحانه، تجارت کودکان، استفادهی جنسی از کودکان و تصویربرداری جنسی از آنان (پورنوگرافی کودکان) را ممنوع اعلام کرد. این الحاقیهها از سال ۲۰۰۲ ضمانت اجرایی یافت.
نگاهی گذرا به وضعیت کودکان در ایران
جمهوری اسلامی ایران که در سال ۱۳۷۳ پیماننامهی یادشده را به گونهای مشروط امضا کرد، به برخی مفاد آن مانند منع اعدام کودکان، حق آزادی بیان و حق انتخاب مذهب پایبند نیست، زیرا آنها را با قوانین خود و شریعت اسلام سازگار نمیبیند.
جمهوری اسلامی ایران با فاصله در صدر کشورهایی قرار دارد که هنوز حکم اعدام کودکان در آن اجرا میشود. اساسا ایران، عربستان سعودی، پاکستان، سودان و یمن تنها کشورهایی در جهان هستند که هنوز افراد زیر ۱۸ سال را اعدام میکنند.
خشونت علیه کودکان یکی دیگر از پدیدههایی است که در جمهوری اسلامی رواج دارد و با پیماننامهی حقوق کودک مغایر است. با اینکه قوانین ایران تنبیه بدنی در مدارس را ممنوع کردهاند، ولی مدارس ایران از کانونهای اصلی بروز خشونت علیه کودکان هستند. این خشونتها هم دارای ابعاد فیزیکی هستند و هم ابعاد روحی و کلامی.
گزارشهای شفاهی و کتبی و تصویری فراوانی حاکی از آن است که رفتاری که در مدارس ایران با دانشآموزان میشود، با معیارهای جهانی حمایت از حقوق کودک سازگاری ندارد. کارشناسان مسائل آموزشی و جامعهشناسان، رواج فرهنگ خشونت در جامعهی ایران را که به صورت اعدام در انظار عمومی، شلاقزدن بزهکاران، تحقیر زنان به بهانهی «بدحجابی» و غیره بروز میکند، از عوامل اصلی دامن زدن به فضای خشونتآمیز در مدارس ایران میدانند.
به گفتهی کارشناسان، کودکان آسیبپذیرترین قشرهای انسانی در جامعه هستند و دولتها موظف شدهاند دفاع از حقوق آنان را برعهده گیرند. ولی نظام جمهوری اسلامی نه تنها در این زمینه موفق عمل نکرده، بلکه خود از ناقضان حقوق کودک بهشمار میرود، زیرا نگاهی سنتی و واپسگرایانه نسبت به کودک دارد.
کارشناسان معتقدند که اساسا کودکی در نگاه مسئولان جمهوری اسلامی به معنای بیعقلی و نابخردی است و گونهای جرم محسوب میشود. افزون بر آن، بسیاری از فعالان حقوق کودک در جامعهی ایران، درست به دلیل فعالیتهای مدنی خود بازداشت میشوند و به زندان میافتند. اینگونه تضییقات، امکان رشد نهادهایی را که وظیفهی دفاع از حقوق کودکان را برعهده میگیرند، متوقف میکند.
یکی دیگر از حقوقی که در پیماننامهی سازمان ملل برای کودکان درنظر گرفته شد، حق آموزش است. طبق آمارهای رسمی، ایران در حال حاضر دارای بیش از ۲۴ میلیون دانشآموز است. ولی در جمهوری اسلامی از گسترش فضاهای آموزشی متناسب با این افزایش کمی خبری نیست.
ساختمان بسیاری از مدارس حتا در تهران کهنه و غیرقابل استفاده شده است. کلاسها پر، شاگردان ناآرام و مطالب درسی کهنه و بسیاری از آموزگاران به دلیل دوشغله بودن خسته هستند. امکانات ورزشی و تفریحی برای دانشآموزان بسیار اندک است.
یکی دیگر از معضلات در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، تلاش مسئولان برای تفکیک جنسیتی کتابهای درسی است. به باور مسئولان جمهوری اسلامی، کتابهای درسی دختران و پسران باید بهطور جداگانه و برپایهی نیازهای فردی آنان تنظیم شود.
برخی از مسئولان آموزشی ایران معتقدند که باید موضوع «تعجیل بلوغ» در دختران، در کتابهای درسی ویژهی آنان بازتاب داشته باشد.
ولی کارشناسان آموزشی تصریح میکنند که در آموزش مدرن تفاوت چندانی میان دختران و پسران و ظرفیت آموزشپذیری آنان وجود ندارد و این گونه سخنان مسئولان جمهوری اسلامی با این هدف است که شاید بتوانند دورهی تحصیلات دختران را کوتاه کنند تا آنان را زودتر برای ازدواج و تشکیل خانواده آماده سازند.
یکی دیگر از معضلات بزرگ کودکان در جامعهی ایران، پدیدهی «کودکان خیابانی» است. به گفتهی کارشناسان امور آموزشی، با توجه به آمارهای رسمی که به بسیاری از آنها نمیتوان اعتماد کرد، حدود چهار میلیون کودک در فضای آموزشی نیستند.
در تهران و دیگر شهرهای بزرگ و کوچک کودکانی به چشم میخورند که تلاش میکنند با فروش کالای خود یا شیشهشویی اتومبیلها کاسبی کنند. این کودکان به دلیل کار روزمره و فقر خانوادگی از امکان آموزش در مدارس محروماند. به گفتهی کارشناسان، در ایران گاهی از این کودکان برای قاچاق مواد مخدر سوءاستفاده میشود.
همچنین بررسیها نشان میدهند که خشونت و آزار در میان کودکان خیابانی بسیار بیشتر است. شمار دقیق کودکان خیابانی در ایران معلوم نیست و نهادهای مسئول نه تنها آمار سازمانهای غیردولتی را قبول ندارند، بلکه در مورد آمار یکدیگر نیز تردید نشان میدهند.
BM/KG