روز سینمای ایران در پاریس
۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه«یک روز در تهران» عنوانی است که برای روز سینمای ایران در پاریس انتخاب شد. این برنامه که به همت «سینماتک» پاریس با مدیریت سرژ باراتو و همچنین همکاری «کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی» در پاریس برگزار شد، با استقبال تعداد زیادی از ایرانیان و فرانسویها روبرو شد.
در این برنامه متنوع، یازده فیلم ایرانی به نمایش درآمد و شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح نیز کنفرانسی خبری را برگزار کرد. همچنین در حاشیه برنامه دو گروه موسیقی ایرانی در محوطه مقابل سینماتک برنامههایی اجرا کردند و پس از آن میزگردی با حضور سینماگران ایرانی برگزار شد.
این برنامه از ساعت یازده صبح روز یکشنبه (۱۳ ژوئن) با پخش فیلم «ما نیمی از مردم ایران هستیم» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد کار خود را شروع کرد و پس از آن فیلمهای «سخنانی در مورد مسافرت» کار مهناز محمدی، «تهرون» کار نادر همایون، آینه به کارگردانی جعفر پناهی، «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» به کارگردانی بهمن قبادی، «تهران من برای فروش» کار گراناز موسوی، «کمک تهران» به کارگردانی سو عبادی، «شکارچی» کار رفیع پیتز، «برای یک لحظه آزادی» به کارگردانی آرش ریاحی و «درباره الی» کار اصغر فرهادی به اکران درآمدند.
در بیرون سالن سینما، دو گروه موسیقی سنتی به رهبری «عباس بختیاری» و «احمد یحییزاده» موسیقی سنتی ایرانی را اجرا کرده و جمعیت زیادی از علاقمندان ایرانی و فرانسوی را جذب نوای دف و سنتور خود کردند.
سیاست در جوار سینما
جشن سینمای ایران در پاریس، خالی از مسائل سیاسی نیز نبود. شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح راس ساعت دو بعد از ظهر کنفرانسی خبری را در سالن سینما برگزار کرد.
عبادی در اظهارات خود، ضمن انتقاد شدید از سپاه پاسداران که "سرنوشت مردم ایران را در دست گرفته"، به معضلی در قانون اساسی ایران اشاره کرده و گفت: «شما اگر قانون اساسی ایران را مطالعه کنید درمییابید که در قانون اساسی برای پستهای بسیار مهم کشور ایران مثل رهبری، عضویت در شورای نگهبان، عضویت در مجلس خبرگان و برخی دیگر از مشاغل تاثیرگذار و کلیدی، شرط ایرانی بودن منظور نشده است. به عنوان مثال آقای شاهرودی رییس سابق قوه قضاییه سالها ساکن عراق بوده و به ناگاه به ایران آمده و ریاست قوه قضاییه را بر عهده میگیرد، در حالی که مشخص نیست این فرد ایرانی است یا عراقی!».
عبادی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «آرزوی من این است که بتوانم آزادانه در تهران با دیگر همکاران فعالیتهایی برای حقوق بشر داشته باشیم، بدون اینکه از زندان و فشار بترسیم. در ایران متاسفانه آزادی اندیشه و بیان وجود ندارد. در کنار آن ما آزادی مذهب نیز نداریم و اگر به عنوان مثال یک فرد مسلمان بخواهد دین خود را عوض کند در معرض خطر اعدام قرار میگیرد. اکنون نیز تعدادی از زندانیان به اتهام بهایی بودن زندانی هستند. باید بدانیم که نخستین قدم برای رسیدن به دموکراسی، وجود آزادی بیان است و تا این گرهها در قانون اساسی ایران حل نشود، دموکراسی به ارمغان نمیآید».
وی در مورد مشکلات سیاسی ایران گفت: «فاصله فرهنگی میان مردم و حکومت باعث تنش سیاسی میشود. به عنوان مثال به زنان ایرانی اشاره میکنم. ۶۵ درصد از دانشجویان ایران دختر هستند. ما در ایران بسیار قبل از سوئیس حق رأی را برای زنان کسب کردیم و زنان در تمامی مشاغل حضوری چشمگیر دارند، اما بعد از انقلاب قوانینی تصویب شد که بیانگر نگاه حاکمیت به زنان بود. طبیعی است زنانی که این اندازه در جامعه حضور داشته و موثر هستند نتوانند قوانین تبعیضآمیز را تحمل کنند. در باقی موارد نیز همین مشکل وجود دارد و این اختلاف و شکاف فرهنگی باعث اختلاف سیاسی نیز میشود».
عبادی در پاسخ به سوالی در مورد فرهنگ ایرانیان گفت: «حاکمیت ایران سالها تلاش کرد تا فرهنگ مردم ایران را تغییر دهد، ولی موفق نشده است. فراموش نکنیم اعراب در چه سالی به ایران حمله کردند و در چه سالی مصر را مورد حمله قرار دادند. مصریها به کلی عرب شدند، ولی ما ایرانیها هنوز فارسی حرف میزنیم. اعراب، مغولها و افغانها به ایران حمله کردند، ولی مردم ایران همیشه با جان و دارایی خود از فرهنگشان پاسداری کردهاند».
این وکیل سرشناس ایرانی در مورد خواسته و آرزوی خود برای ایران گفت: «من آرزو دارم حکومتی سکولار در ایران بر سر کار بیاید و دین از سیاست جدا شود. اعتقادی به سلطنت هم ندارم، چرا که اگر قدرت ماندگار شود، تبدیل به امر خوفناکی میشود. معتقدم ریاست جمهوری که بیشتر از دو دوره هم نباشد، بهترین است. من مدافع حقوق بشر هستم. از سلطنتطلبها، بهاییها و مجاهدین نیز با اینکه با عقایدشان موافق نیستم، دفاع کردهام، چون به آزادی بیان معتقدم».
میزگرد سینماگران ایرانی
در ادامه برنامه، میزگردی با حضور سینماگران ایرانی تشکیل شد. در ابتدای این میزگرد فیلمی کوتاه در مورد جعفر پناهی با عنوان «دایره بسته» پخش شد که در آن پناهی به مشکلات خود و سینماگران ایرانی برای ادامه کار در ایران اشاره کرده و فضای اخذ مجوز از وزارت ارشاد برای ساخت فیلمرا ترسیم کرد.
پس از خاتمه این فیلم کوتاه، تصویر پناهی قبل و بعد از دوره زندان اخیر وی به نمایش درآمده و عباس بختیاری پیام پناهی خطاب به حضار را قرائت کرد.
پناهی در این پیام گفت: «گرچه زندان رفتن تجربه جالی نیست به سینماگران توصیه نمیکنم؛ اما به عنوان یک فیلمساز مستقل واقعیاتی را دیدم که هیچ جای دیگر نمیتوانستم ببینم. از نخستین فرصت بعد از آزادی استفاده میکنم و از تمامی فیلمسازان و جامعه جهانی به خاطر حمایتهای خود از من تشکر میکنم».
پناهی در پیام خود گفت: «میوه شیرین این تجربه تلخ این بود که دیدیم بین سینماگران و فیلمسازان علیرغم تفاوتها، جامعهای همبسته وجود دارد. در دشوارترین شرایط و در حالی که در اعتصاب غذا بودم، خود را نماینده این جامعه میدیدم و هرگز ضعف نشان ندادم».
در ادامه برنامه، نادر همایون، مرجان ساتراپی، بهی جنتی عطایی، مهناز ماهرودی، امیر مغانی و گلشیفته فراهانی در میزگردی شرکت کرده و به سوالات مجری در مورد وضعیت سینمای ایران پاسخ دادند.
نادر همایون گفت: «بعد از انقلاب و با نمایش فیلم "گاو" اثر داریوش مهرجویی نظرات تغییر کرد. در واقع سینمای بعد از انقلاب با فیلم "گاو" شروع شد و سینما از نابودی نجات پیدا کرد. در دوره نخستوزیری میرحسین موسوی که محمد خاتمی نیز وزیر ارشاد وی بود، افرادی عاشق سینما کار میکردند و از آن جمله در بنیاد فارابی فعالیتهایی برای زنده نگاه داشتن سینما انجام میدادند. سینمای متفاوت، مثل سینمای عباس کیارستمی و جعفر پناهی، در همین سالها به وجود آمد».
رفیع پیتز، کارگردان ایرانی، گفت: «مهرجویی و سهراب شهید ثالث پدران سینمای جدید، متفاوت و رئال ایرانی بودند. اگر امروز کیارستمی و پناهی نباشند، سینما در ایران مرده و مثل دشتی خالی میشود که این خیلی خطرناک است».
اما مرجان ساتراپی گفت: «سینمای اول انقلاب برای من خیلی وحشتناک بود. فیلمهایی ساخته میشدند که من خودم را در آنها نمیدیدم و برای همین اصلا برای من جالب نبودند. با فیلمهای کیارستمی ما ایرانیها از حالت تروریستی در دید مردم دنیا درآمدیم و با اینکه اکنون در محور شرارت قرار داریم، اما مردم دیگر چنین تصوری در مورد ما ندارند».
وی افزود: «من در فیلمهای خود به زبان اهمیت زیادی نمیدهم. فیلم آتی من به زبان فرانسوی است و گلشیفته فراهانی نیز در آن بازی میکند که با همین لهجه فرانسوی خود بازی خواهد کرد. شما اروپاییها ما شرقیها را دست کم میگیرید. از این تعجب میکنید که چطور یک ایرانی فرانسوی حرف میزند، ولی تعجب نمیکنید که چطور یک فرانسوی، انگلیسی صحبت میکند».
نادر همایون در ادامه گفت: «از سال ۲۰۰۰ به بعد دنیا فیلمهای دیگری را از ایران دید. فیلمهایی که به تهران مربوط بود، مثل فیلمهای جعفر پناهی. ما از سال ۲۰۰۰ به بعد به دوران سینمای اجتماعی بازگشتیم که در آن پاسخ به سوالهای اجتماعی مهم بود، نه جواب گرفتن برای سوالات و مسائل شاعرانه و احساسی. به نظر من فیلمهایی مثل "ده" و "دایره" سبک فیلم ایرانی را عوض کردند».
این جشنواره که برای نخستین بار بود در پاریس تشکیل میشد، سرانجام در ساعت یازده شب کار خود را خاتمه داد.
علی مهتدی / پاریس
تحریریه: بابک بهمنش