رویدادهای فرهنگی سال ۲۰۰۹؛<br>از مرگ مایکل جکسون تا "کودتای رسانهای" در ایران
۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبهدر واپسین روزهای هر سال یکی از مشغلههای اصلی رسانهها فهرست کردن رویدادهای مهم دوازده ماه گذشته است. در این زمینه کتابها نوشته میشود و نشریهها و فرستندههای رادیویی و تلویزیونی، صفحهها و ساعتها برنامه به آن اختصاص میدهند.
همکاران دویچه وله در طول سال به تناسب امکانات به رویدادهای "مهم" پرداختهاند که لینک برخی از آنها را در ادامه میبینید. در این جا چند نمونه را مرور میکنیم که یا برای ما ایرانیان اهمیتی خاص داشته یا فراتر از مرزهای ملی، نظر ما و دیگر مردم جهان را بیشتر به خود جلب کرده است. مجالی اگر بود صدها رویداد دیگر را میشد به این مختصر افزود.
سال عزای موسیقی ایران و جهان
مرگ زودهنگام مایکل جکسون از ۲۴ ژوئن (چهارم تیرماه) تا کنون سایهی سنگینی بر جهان موسیقی افکنده است. او را که ۲۹ اوت ۱۹۵۸ به دنیا آمد، سلطان بیرقیب موسیقی پاپ میخوانند و در سه دههی گذشته همواره یکی از محبوبترین و جنجالیترین هنرمندان جهان بوده است.
آلبوم تریلر Thriller او که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد، دو سال تمام در فهرست پرفروشترین آلبومهای موسیقی قرار داشت و دهها میلیون نسخه از آن فروش رفت. مایکل جکسون در روزهایی که خود را آماده میکرد تا پس از دوازده سال دوری از صحنه، به اجرای برنامه بپردازد، دچار حمله قلبی شد و چند ساعت بعد در بیمارستان درگذشت. در گزارشهایی، علت مرگ جکسون مسمومیت دارویی عنوان شده است.
جوانمرگی دامن موسیقی ایران را نیز در سال ۲۰۰۹ میلادی گرفت. پرویز مشکاتیان، یکی از شاخصترین نوازندگان سنتور و از مطرحترین آهنگسازان سالهای اخیر، سیام شهریور هنگامی که ۵۴ سال بیشتر نداشت، بر اثر حمله قلبی درگذشت.
مشکاتیان کتابهای فراوانی در زمینهی موسیقی ایرانی و سنتورنوازی تالیف کرده و آهنگهای ماندگاری ساخته است. مشکاتیان در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ همکاری تنگاتنگی با محمد رضا شجریان داشت که حاصل آن تصنیفهای ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِر عشق، نوا و دستان بود. این تنها ضایعهای نبود که موسیقی ایران را در این سال به سوگ نشاند.
مرگ استادان تنها
پنجم اردیبهشت ماه، بیژن ترقی، در سن هشتاد سالگی از دنیا رفت. در سالهای پس از انقلاب نام و یاد بیژن ترقی کمتر در میان بوده است. گرچه نسلهای بسیار ترانههای او را شنیده و زمزمه کردهاند. از داریوش رفیعی و بنان تا علیرضا افتخاری و سالار عقیلی، در شش دههی گذشته تقریبا همهی خوانندگان مطرح ایران لااقل یکی از ترانههای بیژن ترقی را خواندهاند.
"گل اومد، بهار اومد" که با صدای پوران اجرا شد، ظاهرا نخستین تصنیفی بوده که به زبان شکسته سروده شده است. مرگ ترقی پس از یک دورهی طولانی بیماری اتفاق افتاد. آنچنان که خودش گفته برای تامین مخارج بیمارستان حتا مجبور به فروختن خانهاش شده بود.
هجدهم آذرماه فرامرز پایور استاد کمنظیر سنتور و بنیانگذار ارکستر سازهای ملی نیز از دنیا رفت. مرگ پایور۷۷ ساله گرچه غیرمنتظره نبود، اما افسوس برانگیز بود. او سالهای پس از انقلاب، به ویژه ده سال گذشته را در سکوت و تنهایی گذراند. پایور سیزده سال پیش سکته مغزی کرده بود.
برخی از تاریخنویسان موسیقی ایران، فرامرز پایور را "اسطوره سنتی" و نوآوریهای او را نقطه عطفی در سنتورنوازی میخوانند. هجدهم آذر همچنین روز درگذشت شیخ محمد بیابانگرد در سن ۸۳ سالگی نیز بود. او را پیشکسوت موسیقی مقامی خراسان مینامند.
سازندگان موسیقی "دکتر ژیواگو" و تصنیف "سیمین بری"
موسیقی کلاسیک غربی نیز در سال ۲۰۰۹ با یکی از چهرههای شاخص خود وداع کرد. موریس ژار، آهنگساز برجسته فرانسوی، برنده جایزه اسکار و سازندهی موسیقی متن فیلمهایی چون "لورنس عربستان" و "دکتر ژیواگو"، ۲۹ مارس (نهم فروردین) در لوس آنجلس در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
این شهر چند ماه بعد شاهد مرگ یکی دیگر از اعضای قدیمی خانواده موسیقی ایران بود. سیزدهم تیرماه جمشید شیبانی، آهنگساز، خواننده و ترانهسرا که سالهای جوانی و سه دههی پایانی عمرش را در آمریکا گذرانده بود، در بیمارستانی از دنیا رفت. او در ابتدای دههی بیست خورشیدی با اجرای ترانهی "بیتو"، موسیقی پاپ ایرانی را بنیان گذاشت. شیبانی آهنگهای فراوانی برای خوانندگانی چون ویگن ساخته و تصنیف "سیمینبری" از مشهورترین کارهای اوست. شیبانی در سال ۱۳۰۱ در تهران به دنیا آمده بود.
فهرست درگذشتگان ایرانی و غیر ایرانی دنیای موسیقی بسیار طولانی است. کوکو تیلور، خواننده آمریکایی که "ملکهی موسیقی بلوز" لقب داشت، یکی دیگر از اینهاست. او ۱۳ خرداد، در سن ۸۱ سالگی پس از یک عمل جراحی در شیکاگو درگذشت. تیلور در سالهای پایانی عمرش نیز به اجرای کنسرت میپرداخت و بر خوانندگان جوانتر بلوز تاثیر فراوان گذاشته است.
نمایشگاه کتاب فرانکفورت
نمایشگاه فرانکفورت را به عنوان بزرگترین و معتبرترین نمایشگاه کتاب جهان، میتوان هر سال به عنوان یکی از رویدادهای مهم فرهنگی معرفی کرد. نمایشگاه سال ۲۰۰۹ لااقل از دو جنبه برای آلمانیها جایگاهی خاص داشت؛ یکی حضور گونتر گراس، برنده جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۹۹، که پنجاهمین سال انتشار رمانش "طبل حلبی" و هشتاد و دومین سالروز تولدش را جشن گرفت؛ دیگری معرفی هرتا مولر، به عنوان دریافتکنندهی این جایزه در سال ۲۰۰۹.
اهدای جایزه ادبی نوبل به نویسنده رومانیاییتبار آلمانی حتا برای خود او نیز دور از انتظار بود. سی و هفت سال پیش هاینریش بل و ده سال قبل گراس، در حالی این جایزه را دریافت کردند که سالها نامشان به عنوان برندهی احتمالی نوبل بر سر زبانها بود.
در مورد هرتا مولر، همچنان که شماری از دیگر برندگان سالهای اخیر، اینگونه نبوده است. مولر ۱۹۵۳ در خانوادهای از اقلیت آلمانیزبان رومانی به دنیا آمد و ۱۹۸۷ به آلمان مهاجرت کرد. او در اغلب آثارش با بهرهگیری از تجربه زندگی در رومانی به ترسیم جوامع توتالیتر و دیکتاتوری میپردازد. کمیتهی اهداکننده نوبل علت انتخاب او را همین ویژگی عنوان کرده و قدرت نثر شاعرانهی او را ستوده است.
نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سال ۲۰۰۹ برای ایرانیان نیز نمایشگاهی ویژه بود. حامیان جنبش اعتراضی مردم ایران در تمام پنج روزی که نمایشگاه برپا بود با تجمع جلوی غرفه دولتی ناشران ایران و با حرکت در سالنهای مختلف به سرکوب تظاهرکنندگان اعتراض و با معترضان به نتایج اعلام شدهی انتخابات ریاست جمهوری ابراز همبستگی میکردند.
"جنبش سبز"، یک رویداد فرهنگی؟
جنبش اعتراضی مردم ایران را دستکم با توجه به حامیانش میتوان رویدادی فرهنگی دانست؛ بخش بزرگی از هنرمندان و فرهنگسازان ایران همبسته و پشتیبان این حرکت هستند. اعتراضها و حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از مهمترین رویدادهای نیمهی دوم سال ۲۰۰۹ جهان به شمار میرود. بسیاری از نشریههای مهم غربی، از جمله هفتهنامه آلمانی "فوکوس" مرگ ندا آقا سلطان در جریان تظاهراتی که در تهران انجام شد، را یکی از ده مرگ تاثیرگذار سال عنوان دادهاند. مجلهی آمریکایی "تایم" نیز معترضان ایرانی را پیش از باراک اوباما، به عنوان چهرهی سال برگزیده است.
برخی از تحلیلگران معتقدند، پرهیز از خشونت و مسالمتآمیز بودن بخش بزرگی از حرکتهای اعتراضی ایرانیان، در جامعهای که سه دهه اسیر خشونت بوده، نشان از رشد سیاسی و تحول فرهنگی شهروندان دارد. همچنین یکی از رهبران این جنبش، میرحسین موسوی، از ۱۶ سال پیش ریاست فرهنگستان هنر را برعهده داشته است. موسوی در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی که سهشنبه شب، اول دیماه، برگزار شد، از این پست کنار گذاشته شد. محمود احمدینژاد برای مدیریت این نشست سفر به استان فارس را نیمهکاره رها کرد و برای چند ساعت به تهران آمد.
جایزه اسکار و سینمای ایران و آلمان
روزهای نخست دومین ماه سال ۲۰۰۹ میلادی زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر است؛ جشنوارهای که مهمترین رویداد سینمایی کشور به شمار میرود و در هیچ دورهای حاشیههای آن از اصل کم سر و صداتر نبوده است. موضوع نمایش فیلم "درباره الی" در بیست و هفتمین جشنواره فجر از نقاط اوج این حاشیهها بود.
این فیلم به دلیل بازی یکی از بازیگرانش، گلشیفته فراهانی، در یک فیلم آمریکایی و حضور بدون روسری او در مراسمی در هالیوود، از فهرست فیلمهای بخش مسابقه کنار گذاشته شده بود و سرانجام با دخالت برخی مقامهای دولتی پس از آغاز جشنواره اجازه نمایش گرفت. "درباره الی" سیمرغ بلورین بهترین کارگردان را نصیب اصغر فرهادی کرد و فیلم منتخب تماشاگران شد. این فیلم که پس از جشنواره نیز برای اکران عمومی چند ماهی معطل ماند، در داخل و خارج از ایران موفقیتهای فراوانی کسب کرد که همچنان ادامه دارد.
"درباره الی" در فستیوال فیلم برلین خرس نقرهای بهترین کارگردان را برای فرهادی به ارمغان آورد و قرار است نمایندهی سینمای ایران برای دریافت اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان باشد. در روزهای پایانی آذر ماه، "درباره الی" همراه با فیلمی از اندونزی، مشترکا برندهی قرقاول طلایی بهترین فیلم جشنواره کرالای هند شد.
یکی از رقیبان "درباره الی"، نمایندهی سینمای آلمان در جایزه اسکار، "روبان سفید" است. این فیلم را میشایئل هانکه کارگردانی کرده و در ماه مه برندهی نخل زرین فستیوال کن شد. هانکه سال ۲۰۰۱ جایزه بزرگ هیئت داوران را به خاطر فیلم "پیانیست" و سال ۲۰۰۵ جایزه بهترین کارگردان را به خاطر فیلم "پنهان" از همین فستیوال دریافت کرده بود. در فستیوال امسال کن فیلم "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره" ساختهی بهمن قبادی در بخش "نوعی نگاه" شرکت کرد و جایزه ویِژهی هیئت داوران را از آن خود ساخت. اکران اروپایی این فیلم در ماه دسامبر از فرانسه آغاز شد.
سال "کودتای مطبوعاتی-رسانهای جناح حاکم"
نشر کتاب و مطبوعات در سالهای اخیر با مشکلات فراوانی روبرو بوده که در شش ماه گذشته بیشتر نیز شده است. کمیته حمایت از روزنامهنگاران در روزهای پایانی سال ۲۰۰۹ ایران را پس از چین "دومین زندان بزرگ روزنامهنگاران" خوانده است.
با تداوم جنبش اعتراضی پس از انتخابات دهها روزنامه و نشریه توقیف شدهاند و دهها روزنامهنگار به زندان افتادهاند. "کلمه سبز"، "یاس نو"، "آریا"،"فرهنگ آشتی"، "تحلیل روز"، "حیات نو"، اندیشه نو"، و "اعتماد ملی" از جمله نشریههایی هستند که در شش ماه گذشته انتشارشان متوقف و بعضا امتیازشان لغو شده است. به این نمونهها دهها نشریهی دانشجویی در سراسر کشور را باید افزود که جلوی انتشار آنها پس از انتخابات گرفته شده است.
از یازدهم مهرماه هیات منصفهی جدید مطبوعات که اعضای اصلی آن از حامیان دولت محسوب میشوند، کار خود را با توقیف همزمان سه روزنامه آغاز کرد. پایگاه اینترنتی "جنبش راه سبز- جرس" سه روز بعد این اقدام را "آغاز کودتای مطبوعاتی-رسانهای جناح حاکم" خواند. در این فاصله بسیاری از سایتهای اطلاعرسانی منتقدان و معترضان نیز فیلتر شده است. روزنامه سرمایه هشتم مهرماه در گزارشی به بررسی سیاستهای تازهی حکومت در مورد سایتهای اینترنتی پرداخت و از جمله نوشت: «با هزینهای بالغ بر ۷ میلیارد تومان، بیش از ۱۰ میلیون سایت و وبلاگ فیلتر شده است.»
جایزه منتقدان مطبوعات توقیف شده
درچنین فضایی برگزاری مراسم دهمین دوره جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات، در ماه پایانی سال ۲۰۰۹ را میتوان یکی از رویدادهای مهم فرهنگی سال خواند. در میان این روزنامهنگاران کسی نیست که لااقل با یکی از مطبوعات توقیف شده همکاری نداشته باشد.
مراسم امسال از چند جنبه ویژه بود. داوران این جایزه در کنار انتخاب بهترین مجموعه داستان و رمان سال گذشته، از میان برگزیدگان ده سال گذشته نیز آثاری را به عنوان برترینهای دهه انتخاب و معرفی کردند.
در این مراسم از سه نفر نیز تقدیر شد؛ علی شروقی، روزنامهنگار ادبی، به عنوان بهترین حامی کتاب در سال ۸۷ ؛ حسن کیائیان، مدیر نشر چشمه به خاطر سالها تلاش برای ادبیات داستانی و بهخصوص حمایت از نسل جوان و ایستادگی در برابر ممیزی، و محمد قوچانی سردبیر روزنامههای توقیف شدهای چون شرق، هم میهن و اعتماد ملی، به خاطر توجهی که همیشه به انتشار اثار و مقالههای ادبی در نشریههایش داشته است. قوچانی سیام خرداد دستگیر و پس از ۱۳۱ روز به قید وثیقه آزاد شد.
مراسم دهمین دوره جایزهی ادبی منتقدان به شدت تحت تاثیر فضای عمومی جامعه و جنبش اعتراضی پس از انتخابات قرار داشت. تندیس جایزه دو قلم است که به شکل "V" کنار هم قرار گرفتهاند و اغلب سخنرانان و برندگان اشارهای به همکاران در بند خود و فشارهایی که بر نویسندگان و روزنامهنگاران وارد میشود کردند.
بهزاد کشمیریپور
تحریریه: بابک بهمنش