زمانی که جنگ سرد داغ شد
سی سال پیش اروپا با فاصلهای اندک از کنار پرتگاه یک جنگ اتمی عبور کرد. عامل این مساله یک مانور نظامی ناتو بود که اتحاد شوروی در آغاز آن را یک حمله واقعی پنداشت. نگاهی به لحظات خطرناک جنگ سرد.
امنیت فریبنده
زرادخانههای غولآسای اتمی میبایست در طول جنگ سرد توازن قوا میان ایالات متحده آمریکا و اتحادشوروی را تضمین کنند، ولی این امنیتی فریبنده بود. در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۹ جهان بارها بر لبه پرتگاه یک جنگ اتمی قرار گرفت. عامل آن فقط بحرانهای بینالمللی نبود. نقصهای فنی و سوءتفاهمات نیز در پیدایش وضعیتهای خطرناک و حساس نقش داشتند.
نام رمز "کمانگیر کاردان"
برای نمونه در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۸۳ ناتو در سطح فرماندهی مانوری ده روز آغاز کرد که نام رمز آن "کمانگیر کاردان" (Able Archer) بود. در طرح این مانور مساله آمادگی برای شرایط وخیم در صورت بروز جنگی اتمی با اتحادشوروی نیز گنجانده شده بود. قرار بود حتی رهبران دولتها مانند هلموت کهل، صدراعظم آلمان و مارگرت تاچر، نخست وزیر بریتانیا نیز در جریان آن قرار گیرند. ولی این ماجرا به سوءتفاهمی سنگین منجر گردید.
آژیر خطر در پیمان ورشو
از طریق اطلاعات سرویسهای مخفی برای بلوک شرق این سوءتفاهم پیش آمد که ناتو واقعا قصد یک حمله اتمی دارد. بهویژه شرکت رهبران دولتها، نظامیان را به اشتباه انداخته بود. پیمان ورشو نیروهای خود را در اروپای شرقی و جمهوری دمکراتیک آلمان به حال آمادهباش درآورد. در پی آن ناتو متوجه شد که با صلح جهانی بازی کرده است و از انجام برخی مراحل مانور خود چشمپوشی کرد.
۱۹۸۳ سال بحران
در تاریخ ۱۱ نوامبر سال ۱۹۸۳ مانور "کمانگیر کاردان" به خیر گذشت. ولی این تنها پیشامد در این سال بحرانی نبود. در تاریخ ۱ سپتامبر اتحاد شوروی سهوا یک هواپیمای مسافربری کره جنوبی را هدف قرار داد و سرنگون ساخت. ۲۶۹ سرنشین این هواپیما کشته شدند. این پیشامد به یخبندان تازهای در مناسبات میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی انجامید. سپس ماجرای نقص فنی در کامپیوتر پیش آمد.
نیمساعت تا ضربه اتمی
سرهنگ استانیسلاو پتروف در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۳ مشغول خدمت در پناهگاهی زیرزمینی در نزدیکی مسکو بود. ناگهان آژیر خطر به صدا درآمد و کامپیوتر موشکی اتمی را نشان داد که ظاهرا در همان لحظه از پایگاهی در آمریکا شلیک شده بود. دستوراتی که برای این شرایط به زبدهنظامیان داده شده کاملا روشن بود. در شرایط جدی فقط نیمساعت فرصت تا وارد شدن ضربهای مصیبتبار باقی میماند. باید حمله متقابل آغاز میشد.
یک سرهنگ جهان را نجات میدهد
این سرهنگ اما معتقد بود که اشتباهی رخ داده و به هیچ اقدامی دست نزد. لحظاتی بعد که برای او مانند عمری سپری شد، سیستمهای کنترل نشان دادند که حق با او بوده و آژیر خطر اشتباهی به صدا درآمده است. ماهوارههای جاسوسی اشتباها بازتاب نور خورشید را به منزله یک حمله موشکی ارزیابی کرده بودند. تنها در سال ۱۹۹۸ جهان از دلیری سرهنگ پتروف آگاه شد و در سال ۲۰۱۱ جایزه رسانهای آلمان به نشانه ستایش به او اعطا شد.
۲۰۰۰ موشک در پرواز
خطای مشابهی در تاریخ ۹ نوامبر ۱۹۷۹ در طرف مقابل صورت گرفت. یک سیستم هشداردهنده آمریکایی اعلام کرد که ۲۲۰ موشک اتمی به سوی آمریکا در پروازند. بعدا تعداد این موشکها حتی ۲۰۰۰ فروند اعلام شد. جیمی کارتر، رئيسجمهور وقت آمریکا در جریان این رویداد قرار گرفت. ولی بعد معلوم شد که یکی از تکنیسینها سهوا دادههای مربوط به شبیهسازی (سیمولاسیون) یک حمله اتمی را وارد سیستم کرده است.
هراس از جنگ جهانی سوم
جهان حساسترین روزهای جنگ سرد را در پاییز سال ۱۹۶۲ تجربه کرد. بهرغم هشدار جان اف کندی رئیسجمهوری وقت آمریکا، اتحادشوروی سکوهای پرتاب موشکهای اتمی خود را در کوبا، یعنی در نزدیکی آمریکا مستقر کرد. آمریکا با یک محاصره دریایی به این اقدام واکنش نشان داد. زیردریاییها و کشتیها جنگی دو طرف در آبهای کارائیب مراقب یکدیگر و مترصد حمله بودند. به نظر میرسید که جنگی اتمی بسیار محتمل است.
خط ارتباطی مستقیم برای لحظات حساس
ولی در تاریخ ۲۸ اکتبر ۱۹۶۲ خبر آرامکننده منتشر شد: خروشچف رهبر شوروی اعلام آمادگی کرد که موشکهای خود را از کوبا خارج کند. ایالات متحده آمریکا از حمله نظامی به کوبا چشمپوشی کرد. نتیجه این بحران ایجاد خط ارتباطی مستقیم میان واشنگتن و مسکو برای لحظات حساس و خطرناک بود. چنین چیزی در زمان ماجرای دیوار برلین برای شهروندان این شهر یک رویا بود.
گذرگاه مرزی میان دو برلین
در معروفترین گذرگاه مرزی میان دو برلین به نام "چکپوینت چارلی" در اکتبر ۱۹۶۱ زورآزمایی دیگری میان دو ابر قدرت درگرفت. چندی پس از ساختن دیوار برلین وضعیت پیش آمده میتوانست خاک آلمان را به یک صحنه کارزار اتمی تبدیل کند. این بحران به دلیل کنترل گذرنامه یک دیپلمات آمریکایی توسط یک مرزبان جمهوری دمکراتیک آلمان بروز کرد. دیپلمات آمریکایی چنان خشمگین شده بود که ژاندارمری آمریکا را به محل فراخواند.
صفآرایی تانکها در برابر هم
در پی آن شوروی تانکهای خود را به خیابان "فریدریش" در بخش شرقی برلین فرستاد. لوسیوس کلی، فرستاده ویژه آمریکا در برلین نیز متقابلا تانکهای آمریکایی را به "چکپوینت چارلی" گسیل داشت. بدینسان دو ابر قدرت عملا رویاروی یکدیگر قرار گرفتند. آنها با جنگ فقط چند متر فاصله داشتند. ولی در تاریخ ۲۸ اکتبر هر دو طرف کوتاه آمدند و تانکهای خود را عقب کشیدند. البته هر دو بعدا خود را برنده این ماجرا معرفی کردند.
برای صلح، علیه جنگ اتمی
وخیم شدن اوضاع در ماجرای "چکپوینت چارلی" و بحران کوبا هراس بسیاری از آلمانیها را برانگیخت، ولی افکار عمومی از رویدادهای پاییز ۱۹۸۳ خیلی دیرتر آگاه شد. بسیاری به موازنه هستهای اعتماد نداشتند. سال ۱۹۸۳ یعنی سالی که جهان از نزدیک یک جنگ اتمی عبور کرد، به عنوان سالی تعیینکننده برای جنبش صلح در آلمان وارد تاریخ شد.