زور کدامیک میچربد؟ اصولگرایان مخالف یا دولت
۱۳۸۹ تیر ۱۵, سهشنبهاین که قانون چه اختیاراتی به مجلس داده به خودی خود نکته تازهای نیست. اهمیت سخنان توکلی، رئيس مرکز پژوهشهای مجلس، در استناد به قدرت مجلس در شرایطی است که جدال مجلس و دولت از همیشه بالاتر گرفته است.
طرفداران دولت در نمایشهای خیابانی بیهیچ تعارفی مجلس و رئيس آن علی لاریجانی را تهدید میکنند و دشنامهایی به آنها میدهند که تا قبل از این برای «سران فتنه» ذخیره کرده بودند.
برخی معتقدند پشت دولت چنان به رهبری و قدرت نظامی گرم است که میتواند بیهیچ ملاحظهای مخالفان اصولگرای خود را از صحنه بیرون کند.
فراکسیون جدید
ولی به نظر نمیرسد این ارزیابی جبهه اصولگرایان مخالف دولت را از تک و تا انداخته باشد. این جناح هم نیروی خود را برای مقابله بسیج میکند. فراکسیون جدید تشکیل میدهد، رئیس جمهور را تهدید میکند و تا آن جا که زورش برسد در مقابل تصمیمات دولت میایستد.
علی بنایی نماینده قم با اشاره به حملات طرفداران دولت به علی لاریجانی از حمایت مراجع از او اطمینان میدهد و میگوید: برخی افراد قصد دارند با کنار زدن لاریجانی از ریاست مجلس این قوه را تضعیف کنند... و این رویکرد برتابیده نمیشود».
جلال یحییزاده نماینده تفت میگوید نمیخواهد به کسی تهمت بزند ولی به نظر خیلیها «مشی فرهنگی احمدینژاد برخاسته از مرام مشایی است و او خط دهی میکند». این نماینده میافزاید که «اصولگرایان درهیچ موردی و با کسی عقد اخوت نبستهاند».
غلامرضا مصباحی مقدم، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم از لوایح کارشناسی نشده دولت ایراد میگیرد که مجلس را مجبور به ایجاد تغییرات ضروری در آن میکند. او به عنوان نمونه به لایحه هدفمند کردن یارانهها اشاره میکند و اختلافی که مجلس و دولت برسر درآمد حاصل از این طرح دارد و میگوید: «دولت فقط خواسته است که دستش باز باشد که هرکار مایل است انجام دهد» و میپرسد که مگر «مجلس باید تبعیت کند؟»
آیا دولت میتواند هرچه خواست بکند و وقعی هم به خواست سایر مراکز قدرت نگذارد؟
اصولگرایان منتقد دولت سعی میکنند از همه ظرفیتها و نفوذ خود در هرم قدرت برای به کرسی نشاندن نظرشان استفاده کنند. ولی این تلاش چقدر موفق خواهد بود؟
آن چه در سخنان هردو جناح اصولگرا، از مخالف و موافق دولت مشترک است. فصلالخطاب خواندن رهبری و نظر شورای نگهبان در این دعواست. این که با این پیششرط میشود انتظار داشت که اختلافات به نتیجهای خارقالعادهمنجر شود؟
فعلا کارت برنده دست دولت است
سراجالدین میردامادی، روزنامه نگار میگوید فعلا کارت برنده دست دولت است که بر مثلثی تکیه دارد که سه ضلعش را رهبری، مافیای نظامی و اصولگرایان موافق دولت تشکیل میدهند.
زیرا «شورای نگهبان یک ساختار حقوقی و مبتنی بر قضاوتهای بیطرفانه نداشته و رهبری هم همچنان آبرو و اعتبار و نفوذ و قدرت خودش را هزینهی تصمیمات دولت دهم کرده است، و این بخش از اصولگراها صدایشان به جایی نخواهد رسید».
به نظر سراجالدین میردامادی شانس موفقیت اصولگرایان مخالف در کوتاه مدت چندان زیاد نیست. اما: « با توجه به تخلفهای گستردهای که رئیس جمهور داشته است، با توجه به خود محوری و خودخواهیها و عدم تکیه به خانوادهی بزرگ اصولگرایان در داخل مجلس و خارج از مجلس و حتی در حوزهی روحانیون و افراد ذینفوذی که آن جریان را حمایت کردند و در این بحران آقای احمدینژاد را مورد حمایت گسترده قرار دادهاند و بخشی از آنها الان به نوعی پشیمان هستند، این فشار میتواند به رهبری نظام منتقل شود و رهبری هم عملاً بپیوندد به آن بخش اکثریتی از اصولگراها که به مرور دارند به جمع معترضان دولت میپیوندند. اگر به همین شکل پیش رود، ممکن است در شرایطی این فضا برگردد و پشت دولت خالی شود و رهبری هم عملاً حداقل از این حمایت گسترده و بیچون و چرا از دولت به مرور دست بردارد»
او برد وباخت این یا آن جناح را منوط به «اگر» های زیادی میداند: « اگر (سیاست) خارجی، اگر بحرانهای اجتماعی، اگر عوامل سیاسی ذینفوذ بهویژه جریان آقای هاشمی و دیگران بتوانند به هم پیوند خوردند، ممکن است رهبری هم به مرور جایگاه خود را متزلزل ببیند و موقعیت دولت را بسیار تضعیفشده و نحیف بداند، ممکن است در آن شرایط به مرور دست بردارد».
نیلوفر خسروی
تحریریه: مصطفی ملکان