سد گتوند علیا، "پروژه ملی" یا فاجعه؟
۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبهپروژه احداث سد گتوند علیا بر روی رود کارون از همان ابتدا مخالفان زیادی داشت. این سد با دریاچه ای به طول ۹۰ کیلومتر و حجم ذخیره ای برابر با ۵ میلیارد متر مکعب دارای بیشترین حجم ذخیره آب در پایین دست رودخانه کارون است. سد گتوند از سوی دست اندرکاران راهاندازی آن "پروژه ملی" نام گرفت ولی کارشناسان محیط زیست میگویند سد گتوند در محلی احداث شده است که آبگیری از آن باعث از بین رفتن بخشهای بزرگی از زمینهای کشاورزی، منابع طبیعی و جنگلهای بلوط میشود.
گفتگو با عباس محمدی، مدیر گروه دیدهبان کوهستان
دویچهوله: استدلال کسانی که موافق زدن این سد بودند این بود که سد گتوند جلوی هدر رفتن آبهای شیرین رودخانه کارون که بدون استفاده روانه خلیج فارس میگردد را میگیرد. آیا با این استدلال میشود صدها سد احداث کرد و نگرانی از بابت پیامدهای آن نداشت؟
عباس محمدی: اولا این بحث که رودخانهها آبشان هدر میرود، از پایه غلط است. یعنی هیچ آبی هدر نمیرود. این بحثاش مفصل است که ما در ایران حتی یک قطره آبی نداریم که بگوییم اضافه است و با سد زدن مهارش کنیم. برای این که آبهای ما تماما از قرنها پیش استفاده میشده و آن مقداری هم که به دریاها میریزد، کمک میکند به تالابها و به اصطلاح لب شور کردن آب دریا که برای زندگی ماهیها مهم است یا مثلاً در خوزستان برای پرورش گاو و گاومیش در قسمتهایی که رودخانهها به دریاها یا به تالابها میریزد و برای مهاجرت پرندگان که تمام اینها مستقیماً مورد استفادهی مردم هم هست و در جاهای دیگرهم همین طور است. این بحث که به طور کلی انحرافیست. یعنی این که آقایان میگویند آب اضافه میآید یا دارد هدر میرود، این یک اشتباه بزرگ است که به خورد مردم میدهند.
این سد جدا از مشکلاتی که الان ایجاد کرده از همان ابتدا با مخالفت شدید روبرو شد. مثلا آقای سلاجقه، معاون وزیر کشاورزی که حالا از سمتش برکنار شده از مخالفان سرسخت آن بود، چطور این پروژ به سرانجام رسید؟
من این نکته را به شما بگویم که به طور کلی آن تشکیلاتی که در ایران سد میسازد به قدری قوی است که اساساً از هیچ کس حساب نمیبرد و به هیچ کس حساب پس نمیدهد. یعنی معاون وزیر هم که مسئول منابع طبیعیست، مخالف بود و حریف نشد. این نشاندهندهی این است که اساساً مدیران منابع طبیعی و محیط زیست در سیاستهای مدیریتی ما در ایران جایگاهی ندارند و هرجا که اینها افکار و عملکردشان مغایر باشد با طرحهای به اصطلاح توسعه عمران به راحتی کنار گذاشته میشوند.
حتی گروهی که خودشان در کارهای معروف انتقال آب، شبکهسازی و سدسازی فعال هستند و نوعاً مثل ما طرفدار محیط زیست نیستند، درباره این سد نظر دادهاند که این پروژه موزهای است از اشکالات مدیریتی.
آیا نگرانیها به خاطر نزدیکی مخزن سد به تودههای بزرگ نمک و کم شدن آب رود کارون است و محل احداث سد که موضوع مناقشه زیاد بوده یا مسائلی دیگری وجود دارد؟
به خاطر این که محل این سد کم و بیش دشت است، حجم مراتعی که به زیر آب میرود بسیار زیاد است. وقتی سد در کوهستان ساخته میشود، طبیعتاً عمق آب بیشتر میشود، حالا تخریبهایی که هست البته به جای خود، ولی طول دریاچه کمتر میشود. اما این در جایی ساخته شده که طول دریاچه خیلی زیاد ا ست و مراتعی که به زیر آب میرود بسیار بسیار زیاد است.
اگر اشتباه نکنم الان چیزی حول و حوش ۲۰ سد روی کارون ساخته شده و تعداد دیگری سد در حال ساختن شدن است و این آبی که وارد رودخانه میشود و در نهایت میرسد به مراکز تمدنی ما، یعنی اهواز، آبادان، خرمشهر و شوشتر بینهایت آمده پایین. سد گتوند کاری که کرده این است که دریاچه یک عرض زیادی از زمینها را فرامیگیرد که در آنها سازندههای نمکی است. یعنی میلیونها بلکه میلیاردها مترمکعب نمک خالص در قسمتهای دشت هست. و این آب میآید بالا و این نمک را بتدریج حل میکند. این را به شما بگویم که شرکتی که خود وزارت نیرو تعیین کرده بود برای بازرسی و گزارش دادن در مورد این قضیه نمک، یک مشاور دانمارکی بوده و میدانید معمولا مشاوری که یک کسی انتخاب میکند، یک گزارش میدهد مطابق میل کارفرما. چون پول از وزارت نیرو گرفته. اما این مشاور دانمارکی به وزارت نیرو گزارش میدهد که این نمکی در آب حل میشود به حدی است که رودخانهی کارون هیچ وقت به وضعیت قبل خودش برنخواهد گشت. به شرکت این را میگوید که اگر آبگیری شود، بعد از سه چهارسال چند نوبت که آبگیری شود و سد خالی شود، مقدار شوری آب در پایین دشت پایین میآید. این را میگوید، ولی این را هم اضافه میکند که در عین حال هیچ وقت آب پایین دشت، یعنی آب رودخانهی کارون، به وضعیت قبلش برنمیگردد.
این وضعیت در شرایط گرما و کم آبی چه معنایی برای کشاورزان و پرورش ماهی در این منطقه دارد؟
این سد هم، همان طور که گفتم، در قسمت پایین دست رودخانهی کارون است. یعنی درست در اوج گرما و در اوج نیازهای شهرهای مختلف به آب و کشاورزی پایین دست، حیات کنار رودخانهای و نیاز خود دریا و تالاب پایین دست آب آبگیری شروع شده. این یعنی چه؟یعنی شما فرض کنید از الان تا اولین بارانهایی که بخواهد در ایران ببارد، اگر ببارد، ما سه چهارماه فاصله داریم. سه چهارماه رودخانهی پایین دست تقریباً خشک میشود. چون آبگیری باید با حداکثر دبی رودخانه انجام شود. مقدار خیلی کمی الان اجازه میدهند که آب برود پایین و این به قدری کم است که حتی استخرهای پرورش ماهی که پایین دست ساخته شده با هزینههای گزاف، ماهیهایشان دارد از بین میرود و شاید الان که ما داریم صحبت میکنیم از بین رفته باشد. چون روزهایی که آبگیری شروع شد، آنها هم اعتراض کردند که این استخرهای پرورش ماهی اصلاً آبی در کف رودخانه نیست که ما پمپاژ کنیم که به استخرها بیآید.
آیا امکان توقف این پروژه وجود دارد؟
بله میشود آبگیری را متوقف کرد. یعنی دریچههای سد باز بماند و آب به صورت طبیعی برود. اما این کار را نمیکنند و آبگیری را شروع کردهاند. به هیچ عنوان ما تا الان پروژهی سدسازی نداشتیم که به دلایل زیستـ محیطی و به دلایل تخریب منابع طبیعی، به دلیل اعتراضات مردمی متوقف شده باشد. یک نمونه کوچک هم نداریم. بنابراین وقتی پروژهای کلید خورد، اینها به هر قیمتی شده تمام میکنند و ظاهراً هیچ راهی متأسفانه وجود ندارد. راه وجود دارد، انجام نخواهد شد. کمااینکه اگر اشتباه نکنم در همین چند روز پیش، پنج یا شش مرداد بود که رسماً سد آبگیریش شروع شد.
یک تشکیلاتی میآید سد را میسازد، برایش مهم نیست که چه به سر منابع طبیعی میآید، آب پایین دست چه میشود، استخر پرورش ماهی چه میشود، مردم محلی آیا موافقاند یا مخالف. یعنی این دستگاه سدساز در ایران به طور کلی خودمختار عمل میکند و متاسفانه وانمود شده در جامعه که به طور کلی پروژهی سد در ایران پروژهای بسیار ضروری و مفید است و عنوانش هم بهخصوص در سدهای بزرگ میگذارند «پروژههای ملی». یعنی وصلش میکنند به کل کشور و بعد این نظر را القاء میکنند که حالا مثلاً اگر چهارتا محلی یا مثلاً پنج تا پرورش دهندهی ماهی اعتراض میکنند، مهم نیست، چون این پروژه ملی است. یعنی به نفع همهمردم ایران است.
با این همه خسارتی که شما به آن اشاره میکنید، نفع آن برای چه کسی است و چه هدفی را دنبال میکند؟
هدف به نظر من مثل بسیاری از سدهای دیگری که در ایران هست، صرف بودجه است. یعنی حالا در حالت خیلی خوشبینانهاش بخواهیم بگوییم، این که یک عده این را فرض گرفتند که سد لازم و ضروری است و میسازند و بعد هم تعدادی شرکت هست که این وسط از سدسازی میلیاردها تومان سود میبرند و اینها معتقدند که سد را باید ساخت، ما کارمان سدسازیاست و میسازیم.
این سد گتوند دوهزار میلیارد تومان، یعنی چیزی حدود دو میلیارد دلار، هزینه صرفش شده است و این رقمی بسیار بسیار گزاف است. من به جرأت میگویم که اگر این پول به شکل درستی در اختیار کشاورزهای خرده پای ایران قرار میگرفت، کل کشاورزی ایران دگرگون میشد. یعنی مثلاً در تولید گندم و برنج شاید ما حداقل برای یکسال خودکفا به معنای درستاش میشدیم، نه این خودکفایی بیآییم دوباره مردم را مجبور کنیم بروند روی کوها و گندم دیم بکارند. نه! دو میلیارد دلار رقمیست که کشاورزی ایران را میتواند برای یکی دوسال کاملاً وضعش را تکان دهد و اصلاح کند. حالا چرا آن کار انجام نمیشود و این کار انجام میشود؟ برای این که آن دو میلیارد دلار، آن حرفی که من میزنم، باید مثلا بین چند هزار یا چند صد هزار خانواده روستایی پراکنده توزیع شود، درست، و از آنها محصول خواسته شود یا مثلاً به صورت سوبسید به آنها داده شود. ولی برای این کار سدسازی یک شرکت ویک تشکیلات خیلی ساده و راحت میآید لابی میکند و پروژه را میگیرد و تمام میشود و میرود. دنیا همین جور است. پروژهها هرچه قدر بزرگتر باشد و هر چه قدر بعضی موقعها احمقانهتر، با راحتی بیشتری به کرسی مینشیند. برای این که یک گروه کوچک سازمانیافته تصمیم میگیرد و اجرایش میکند.
چه نهادی یا تشکلی باید ناظر و تصمیمگیرنده باشد پروژههای این چنینی باشد که از پیامدهایی آن بشود جلوگیری کرد؟
اولین تشکیلاتی که باید نظر بدهد، سازمان جنگلها و مراتع است. دومی یا شاید همزمان با آن سازمان حفاظت محیط زیست است و بعد تشکلهای مردمی. هیچ کدام اینها قدرت مقابله با این سدسازان را ندارند. کمااینکه گفتم، در مورد سد گتوند دیگر چه کسی بالاتر از معاون وزیر. مخالفت میکند، ولی فایده ندارد و به هیچ جا نمیرسد.
ولی حالا که به نظر میرسد خیلیها حتی از مسئولان اعتراض کردهاند؟
مخالفت خیلی از دوستداران محیط زیست، شوراهای محلی یا در همین مورد سد گتوند، انجمنهایی که در منطقهی بختیاری فعالیت میکنند، نتیجهی این پیگیریها این هم بوده که الان در خود دولت، در مجلس شورای اسلامی و حتی در داخل وزارت نیرو یک جریان قوی مخالفت با سدسازی پا گرفته و دیگر مثل هفت هشت سال پیش نیست که همه سد را تشویق و تقدیس کنند و بگویند که نه حتما سد باید ساخته شود.
مریم انصاری
تحریریه: فرید وحیدی