سفر کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایران
۱۳۸۶ شهریور ۱۳, سهشنبهاخبار چند روز اخیر را که کنار هم میگذاریم، به نظر میرسد که به یکباره گشایشی در وضعیت حقوق بشر ایران رخ داده است: هاله اسفندیاری، پژوهشگر ایرانی-امریکایی که برای دیدار از مادرش به ایران آمد و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیرشد، پس از سه ماه حبس آزاد گشت و ایران را ترک کرد.
گذرنامه نازی عظیما، خبرنگار رادیو فردا که تابعیت ایرانی- امریکایی دارد را به او بازگرداندند. نازی عظیما که در بهمن ماه سال پیش برای دیدار از خانوادهاش به ایران رفته بود با گرفتن گذرنامهاش به اجبار در ایران ماند.
خانوادههای سه دانشجوی بازداشت شده دانشگاه امیرکبیر توانستند با فرزندانشان دیدار کنند.
معاون امنیتی دادستان تهران گفته است که کیان تاجبخش، پژوهشگر ایرانی امریکاییای که مثل هاله اسفندیاری متهم به اقدام علیه امنیت کشور شده بود، آزاد خواهد شد.
و سرانجام این که خانم لوییز آربور، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد، دو روز است در تهران به سر میبرد.
دکتر عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر، این مجموعه را در پیوند با تشدید تهدیدها و تحریمها علیه ایران در عرصه بینالمللی میداند:
«به اعتقاد من آزادی هاله اسفندیاری، رفع ممنوعالخروج بودن نازی عظیما و به احتمال زیاد آزادی کیان تاجبخش، تمام اینها در پی توافقی که با آژانس بینالمللی اتمی صورت گرفته برای این است که در هفته آینده که پرونده ایران به شورای امنیت میرود به جامعه بینالمللی بگویند که ما کوششها و تلاشهایی میکنیم برای این که غرب را راضی نگه داریم. به اعتقاد من موافقت با سفر خانم لوییز آربور هم، هر چند که ایشان به صورتی که خودشان به من گفتند برای تهیه گزارش راجع به وضعیت حقوق بشر به ایران نرفته و برای شرکت در کنفرانسی به ایران رفته، بنابراین ماموریت رسمی و سفر رسمی است، ولی تمام اینها نشان از آن دارد که جمهوری اسلامی میخواهد به غرب بگوید که سیاست من عوض شده و ما د رپی ایجاد تفاهم و توافق بینالمللی هستیم. بنابراین روزی که پرونده به جلوی شورای امنیت میرود، نخواهید که دوباره قطعنامه جدیدی صادر شود و ضمانت اجرایی سیاسی و اقتصادی را از گذشته شدیدتر بکنید. به اعتقاد من تمام این مسائل در ارتباط با همین ارجاع پرونده ایران هفته آینده به شورای امنیت است.»
در عمل، با وجود همه تلاشهای شیرین عبادی، رئیس کانون مدافعان حقوق بشر ایران و برنده جایزه نوبل صلح، دیدار لوییز آربور از ایران تا جایی که میدانیم محدود بود به دیدار با دو تن از مقامات دولت ایران و گروه کوچکی از فعالان مدنی. شیرین عبادی که با لوییز آربور ملاقات داشت، در این باره گفت:
«خانم آربور در ایران با تعدادی از فعالین حقوق زن و همچنین با من ملاقات داشتند، ایشان همچنین بازدید از کانون اصلاح و تربیت و یک بازدید از زندان زنان داشتند.»
عبادی گفت، تا جایی که او اطلاع دارد لوییز آربور از زندان سیاسی ایران دیدن نکرده است. عبادی در مورد دیدار آربور با مقامات دولت ایران گفت: «با نمایندگان دولت ایران هم با آقای شاهرودی و وزیر امور خارجه ملاقات داشت.»
به گفته عبادی آربور گزارشی در این زمینه تهیه و در سایت سازمان ملل منتشر خواهد کرد.
شاید بتوان گفت که بیشترین امید را دیدار لوییز آربور در دل خانوادههای زندانیان سیاسی ایران برانگیخته بود. اما این امید به ناامیدی مبدل شد.
روز دوشنبه (۳ سپتامبر) حدود ساعت ۵ عصر گروهی از خانوادههای زندانیان سیاسی که خواستار دیدار با لوییز آربور بودند در برابر دفتر سازمان ملل متحد در تهران حاضر شدند. به گفته شاهدان عینی همه آرام ایستاده و برخی از آنان عکس فرزندان زندانیشان را در دست داشتند. بسیاری از آنها در نامههایی که تهیه کرده بودند وضعیت فرزند یا خویشاوند زندانی خود را شرح داده و دادخواهی کرده بودند. اما آنان حدود ساعت ۶ عصر با خشونت ماموران انتظامی و امنیتی روبرو شدند.
شیرین عبادی که در آن زمان در دفتر سازمان ملل حضور داشت ماجرا را این گونه شرح داد:
«تعداد حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر از خانواده زندانیان سیاسی از جمله خانم اسانلو، مادر سعید ماسوری، والدین سه دانشجوی امیرکبیر، در پیادهروی مقابل سازمان ملل ایستاده بودند. بسیار آرام بدون این که صحبتی بکنند. و اینها فقط میخواستند که خانم آربور را ببینند. خانم آربور چون برنامهاش فشرده بود گفته بودند که نمیتوانند آنها را بپذیرند و اینها آمده بودند تا حداقل نامهشان را به دست خانم آربور برسانند. خانم آربور بیرون از ساختمان سازمان ملل بودند و داشتند از کانون اصلاح و تربیت بازدید میکردند. وقتی که پلیس متوجه شد که ماشین خانم آربور در نزدیکیهای سازمان ملل است شروع کرد با خشونت خانوادهها را متفرق کردن. ما که در داخل ساختمان بودیم از طبقه چهارم صدای جیغ و داد شنیدیم. از پنجره نگاه کردم و دیدم که پلیس یک پسر را که از خانواده زندانیان سیاسی بود داخل ماشین انداخت و میخواست او را ببرد. من و رییس دفتر سریع آمدیم پایین. من به پلیس گفتم که حق ندارید دستگیر کنید. او کاری نکرده است. او گفت که اعتراض شما وارد نیست. گفتم بسیار خوب، پس من هم داخل ماشین مینشینم. باید مرا هم دستگیر کنید. رییس دفتر که این داستان را دید، آمد وسط با کارمندان سازمان ملل، بالاخره با وساطت آن جوان را آزاد کردیم و رفتند.»
به گفته چند تن از اعضای خانوادههای زندانیان سیاسی، ماموران امنیتی چندین نفر را گرفته و داخل ماشینهای خود کرده بودند. یکی از شاهدان عینی از حضور حدود ۲۰ نفر از اعضای خانوادههای سیاسی و خانوادههای دانشجویان زندانی در برابر دفتر سازمان ملل دیروز خبر میدهد. وی میگوید که همراه با دیگر اعضای خانواده خود میخواسته نامهای را در مورد وضعیت خویشاوند زندانی خود که حدود ۸ سال است در زندان سیاسی به سر میبرد به دست خانم آربور برساند و در صورت ممکن با خود لوییز آربور به طور مستقیم صحبت کند. اما ماموران امنیتی و انتظامی مجال این کار را ندادند:
«متاسفانه قبل از این که ایشان بیاند و وارد دفتر سازمان بشوند، نیروی انتظامی شروع کرد به گیر دادن و بعد هم درگیری شد که ما دیگر آمدیم و موفق هم نشدیم که ایشان را ببینیم.»
وی در مورد رفتار نیروهای امنیتی و انتظامی میگوید:
«لحنشان خیلی بد بود. با اینکه نه کسی شعاری میداد، نه کسی پلاکاردی دستش بود. کسی کاری نمیکرد. تنها بغل خیابان ایستاده بودند که ایشان را حضورا ببینند. و با ایشان صحبت کنند. نه خیابان را بسته بودند، نه مزاحمت برای دیگران ایجاد کرده بودند. نیروی انتظامی با عصبانیت و توهینآمیز دست همه را میگرفتند و به شدت هل میدادند که بروید سوار ماشین شوید ».
با کتک خوردن برخی و تهدید برخی دیگر خانوادهها را پراکنده و از محل دور کردند. با تهدید ماموران که آنها را هم راهی زندان خواهند کرد، خانوادهها پراکنده شدند.
نظر به آنچه دیروز در برابر دفتر سازمان ملل در تهران رخ داد، خوشبینی نسبت به این که وضعیت حقوق بشر ایران در چند روز اخیر به یک باره بهبود یافته است، زیر سوال میرود.