سود و زیان ایران از درگیرهای غزه • مصاحبه
۱۳۸۷ دی ۱۹, پنجشنبهبه عقیدهی مئیر جاودانفر، تحلیلگر سیاسی مقیم اسرائیل، ادامه ناآرامیهای جاری در غزه به نفع ایران است زیرا اگر این جنگ تا پایان دوره ریاستجمهوری جرج بوش به درازا بکشد، احتمال رویارویی اسرائیل با ایران را در دوران زمامداری بوش کاهش خواهد داد.
این روزنامهنگار ایرانیتبار اسرائیلی همچنین معتقد است که بعد از روی کار آمدن اوباما، احتمال برخورد اسرائیل و ایران بسیار ضعیف خواهد شد. بنابراین به نفع ایران است که ناآرامی در غزه تا پایان عمر دولت بوش ادامه پیدا کند.
دویچهوله: آقای جاودانفر، موضعگیری رسانههای اسرائیل در مورد نقش ایران و وقایعی که اخیرا پیش آمده چیست؟
مئیر جاودانفر: رسانههای اسرائیل دست ایران را در رفتار حماس و استراتژی حماس میبینند و بعضیها حملات حماس را بهعنوان حملاتی برای ضعیفکردن دولت اسرائیل تفسیر کردهاند. در اسرائیل عقیده بر این است که اکثریتتصمیمهای حماس با دولت آقای خامنهای تنظیم شده است و یکی از عواملی که باعث بهوجودآمدن این عقیده در اسرائیل است، ملاقات اخیر آقای سعید جلیلی با خالد مشعل است که دو روز پس از آن، ملاقات آقای علی لاریجانی در دمشق انجام شد.
حملهی موشکی پنجشنبه صبح که از جنوب لبنان به اسرائیل شد و بعد پاسخ اسرائیل، این گمان را حتا در رسانههای غربی نیز تقویت کرد که ایران نقش مهمی در این ناآرامیها و در جنگ درگرفته بازی میکند. نظر رسانههای اسرائيل در مورد این حمله چه بود؟
-در مورد این حمله و نقش ایران در آن، من در رسانههای اسرائیل چیز زیادی ندیدم. ولی از دیدگاه یک مفسر اسرائیلی میتوانم به شما بگویم که در اسرائیل حملهی موشکی حزبالله به اسرائیل بهعنوان علامتی از نگرانی تهران تلقی شده است. چون موفقیتهای اسرائیل در غزه، مخصوصا در حمله به تشکیلات نظامی حماس، به علاوهی حمایت جامعه بینالمللی برای بهوجودآمدن یک آتشبس دائمی و بستن تونلهای حماس در اسرائیل، بهعنوان یک تقویت برای اسرائیل تلقی شده و دولت اسرائیل میداند که این دو عامل در تهران باعث نگرانی شده است و دولت ایران با حملات امروز به شمال اسرائیل از طریق حزبالله میخواهد به دولت اسرائیل اخطار بدهد.
برخی از دیپلماتهای غربی از جمله یوشکا فیشر، وزیر امورخارجه سابق آلمان، جنگ غزه را در حقیقت جنگ پشت پردهی ایران و اسرائیل میدانند. سفیر اسرائیل در آلمان هم صبح پنجشنبه در مصاحبهای که با یکی از روزنامههای آلمانی داشته، دقیقا به همین نکته اشاره کرده است. به نظر شما آیا میشود این جنگ را جنگی میان ایران و اسرائیل دانست؟
-تا حدی بله. برای اینکه حماس یکی از بزرگترین حامیانش دولت ایران است و برای دولت اسرائیل بسیار مهم است که یکی از ابزار نفوذ ایران در منطقه را که حماس است، ضعیف بکند که در آینده اگر دولت ایران و دولت آمریکا بخواهند برای مسئلهی هستهای ایران مذاکره بکنند، دولت ایران نتواند برای ارتقای موضع خودش در مذاکرات، از حماس استفاده بکند. دیگر این که اگر یک روزی میان اسرائیل و ایران بر سر برنامهی هستهای ایران جنگ بشود، ایران نتواند از حماس برای انتقامجویی علیه اسرائیل استفاده بکند. در عین حال این جنگ برای دولت ایران مفید است، چون این نگرانی در تهران وجود دارد که تا وقتی آقای بوش در دفتر ریاست جمهوری آمریکاست، احتمال اینکه آمریکا به اسرائیل اجازه بدهد که به ایران حمله بکند وجود دارد و این جنگ اگر تا دو هفتهی دیگر طول بکشد یعنی زمانی که دوره ریاستجمهوری جرج بوش تمام بشود، این معنایش این خواهد بود که دولت اسرائیل دیگر موقعیتاین را نخواهد داشت که بتواند به ایران حمله بکند یعنی وقتی اوباما وارد دفتر بشود، خطر برای ایران تمام شده است.
پس به نظر شما در این دو هفته امکان رویارویی مستقیم میان ایران و اسرائیل وجود ندارد؟
-به نظر من به خاطر اغتشاشات در غزه احتمالش بسیار کاهش یافته است. البته احتمالش همیشه وجود دارد، ولی به نظر من بهخاطر اغتشاشات در غزه احتمالش کاهش یافته است. ما نباید یک مسئله مهم را فراموش بکنیم که در عراق ۱۴۰ هزار سرباز آمریکایی هست و وقتی اوباما هم بیاید، حداقل در سال اول در آنجا خواهند ماند. و این یکی از عواملیست که مانع حملهی اسرائیل به ایران بوده و خواهد شد و به نظر من تا وقتی بوش هم رئیسجمهور هست، بهخاطر مسایل کنونی در غزه، برای دولت اسرائیل، حمله به ایران بسیار دشوارتر خواهد بود.
ولی اسرائیل عزمش را جزم کرده که در حقیقت با گروه حماس مقابلهی قطعی بکند و اصلا به همین دلیل ناآرامیهای غزه اصلا شروع شده است. اگر واقعا به اسرائیل ثابت شود که ایران پشت این ناآرامیها قرار دارد و کمکهای نظامی ایران به حماس و حزبالله هم در جریان این ناآرامیها ادامه پیدا کند، آیا بازهم فکر میکنید که این احتمال منتفیست؟
-احتمالش وجود دارد، ولی دولت اسرائیل الان خیلی آگاه است که در این منطقه ارتش و دولت آمریکا بسیار نفوذ دارد و بایستی تمام کارها و تصمیمها با واشنگتن هماهنگی داشته باشد و در عین حال برای دولت آقای اوباما، جنگی علیه ایران مقدور نخواهد بود، یعنی خوب و مناسب نخواهد بود و به همین دلیل شاید برای دولت اسرائیل گزینه نظامی در آینده به تحقق نپیوندد. دوم اینکه ما نباید فراموش بکنیم که در دنیای جدید، در دنیای بعد از سقوط صدام حسین، نشان داده شده است که حملات مستقیم به کشورهایی که آنها را مسئول حمایت از تروریسم میدانند، به آن صورت مفید نبودهاند و به نظر من دولت اسرائیل ترجیح خواهد داد که به جای اینکه با ایران جنگ بکند، عواملی را که ایران از آنها حمایت میکند، مثل حزبالله و حماس، تضعیف بکند، چون برای دولت اسرائیل، این گزینه بسیار مفیدتر و موثرتر خواهد بود.