سیب دندانزده افتاد به خاک
۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبهاستیو جابز، از بنیانگذاران و مدیر عامل سابق ابر کمپانی اپل، درگذشت. او کسیست که بسیاری نامش را چون لوگوی سیب گاززده، معرف شرکت اپل میدانند. از اولین ساعات اعلام خبر، وبسایتهای جهانی و پا به پای آنها شبکههای اجتماعی خصوصاَ توییتر و فیسبوک محلی شد تا کاربران تاسف خود را از مرگ جابز با نوشتن کامنت یا اشتراکگذاری اخبار مربوط اعلام کنند.
تنها دو ماه پیش از این نام استیو جابز با کنارهگیری او از مدیرعاملی شرکت اپل بر صدر اخبار و در میان توییتهای بسیاری از توییترها نشسته بود. او که از سرطان پیشرفته لوزالمعده رنج میبرد، استعفای خود را اینطور تقدیم کرد: «همیشه گفتهام اگر روزی برسد که نتوانم به وظایفم و انتظاراتی که از من وجود دارد عمل کنم، اولین کسی خواهم بود که آن را با شما در میان خواهم گذاشت. متاسفانه آن روز رسیده است. بدینوسیله استعفای خودم را از سمت مدیرعامل اپل اعلام میکنم.» اگرچه پیش از آن نیز جابز ماهها در مرخصی استعلاجی به سر میبرد اما همین جملات کافی بود تا شوکی به جامعه آنلاین وارد شود. نگرانیها از سرنوشت شرکت اپل نیز خود را در کاهش قیمت سهام این شرکت نشان داد.
بیشتر بخوانید: «امپراطوی اپل، پس از استیو جابز»
حالا نیز دوباره شوک وارد شده است. شوکی که شاید با انتشار عکسهایی از جابز که تحلیل رفتن قوای بدنیاش در آنها به وضوح مشخص بود، غیر منطقی به نظر برسد. اما این شوک شاید شوک عاطفی کاربرانیست که با محصولاتی که اول نامشان یک حرف "آی" کوچک وجود دارد زندگی میکنند.
یک بلاگر ایرانی در وبلاگ خود، یک پزشک، مینویسد: «اطلاع من از این خبر به واسطه یکی از محصولات اپل صورت گرفت: آیپد، تبلت پرتابل و فوقالعادهای که حتی در هنگام خواب در کنارم است و صبح، زمانی که زودتر از همیشه بیدار شدم و تصمیم گرفتم برای گذشت دقایق خبرها را مرور کنم، با ناباوری و در حالی که آرزو میکردم که خبر درست نباشد، خبر فوت جابز را در صدر اخباری دیدم که دقایقی پیش منتشر شده بود.»
در همان اولین ساعات کافی بود تا با هشتگ استیو و هشتگ جابز در توییتر دوری بزنی تا به زبانهای مختلف شاهد توییتهایی باشی که با کمک مترجم گوگل پی میبردی از مرگ جابز میگویند.
گوگل نیز خود امروز با حذف دیگر آیکونها از صفحه اصلی خود چند کلمه را در نهایت سادگی زیر باکس مخصوص تایپ کلمهی مورد جستجو، نوشت: استیو جابز، ۱۹۵۵-۲۰۱۱. سادگی این کلمات در پهنای صفحه سفید چیزی مثل ادای یک دقیقه سکوت بود به یاد مردی که دنیای تکنولوژی، وب و تفریحات در این فضا را تغییر داد.
ببینید: گالری عکس «iGod و دستاوردهای او»
یکی از کاربران فارسیزبان در فیسبوک خود نوشت: « استیو جابز، مردی که علم و عشق و عرفان را با هم آمیخت، درگذشت... به احترام او برمیخیزیم و سکوت میکنیم.»
« آیفون مثل حافظ است»
"یک پزشک" در وبلاگ خود مینویسد: « شما حتی اگر یک کاربر ایرانی محصولات اپل باشد و نتوانید از همه قابلیتهای محصولات اپل استفاده کنید و حتی اگر کاربر هیچ محصول اپل نباشید، تأثیر جابز در زندگیتان بایستی کم یا بی محسوس باشد.»
او تاثیر جابز بر زندگی کسانی را که مشتری محصولات اپل نیستند اینطور توضیح میدهد: « حتی اگر کاربر محصولات اپل نباشید، تأثیر جابز از طریق ایجاد حس رقابت و دادن ایده به شرکتهای رقیب، باز هم در زندگی شما رخ مینماید. به راستی بدون آیپد، شاهد مطرح شدن چیزی به نام تبلت بودیم و این همه تبلت متنوع را در بازار مشاهده میکردیم؟»
اما نکته جالب وقتیست که کاربران داخل ایران محصولات اپل درباره احساس خود از شنیدن خبر درگذشت جابز مینویسند.
در وبلاگ "عبید شاکی" به پستی برمیخوریم با عنوان «آقای جابز خسته نباشی» که در آن آمده است: « محصولات اپل به ویژه «آیفون» مثل حافظ هستند. ممکن است شما بارها از شعر حافظ شنیده باشید و بدانید بسیاری شعر و هنر او را دوست دارند اما تا خودتان دیوان حافظ دست نگیرید و شعرهایش را نخوانید متوجه زیبایی شعر او نمیشوید. ... سالهاست که بسیاری از اپل میگویند و آن را تحسین میکنند ولی تا با محصولات اپل کار نکنی نمیفهمی اپل یعنی چه. برای من که این گونه بود یعنی وقتی فهمیدم اپل یعنی چه که نخستین بار با سیستم «مکینتاش» آشنا شدم و بعد آیفون را لمس کردم و با آن کار کردم.»
این بلاگر سپس مینویسد: « آیفون مثل حافظ است و باید با آن کار کنی تا ببینی مثلا آن پردازندهی قوی چطور با اینترنت همراه اول و ایرانسل صفحههای وب را مثل فرفره باز میکند. اپل زندگی بنی بشر را دگرگون کرد حتا زندگی ما را که این گوشهی دور از دنیا افتادهایم.»
وقتی از سرطان حرف میزنیم
تسلیم نهایی خالق سیب مشهور دنیای تکنولوژی به بیماری سرطان دقیقاَ در روزی که مهرداد مشایخی، جامعهشناس ایرانی نیز بر اثر این بیماری درگذشت، باعث شد بعضی از کاربران ایرانی که از فوت هر دو نفر آزرده شدند، درباره سرطان بنویسند.
یکی از کاربران فیسبوک نوشت: « جابز و مشایخی قربانیان جدید سرطاناند. بعد من خندهم میگیره بعضیا واسه کوچیک کردنِ بزرگیِ این بیماری بهش میگن «کنسِر». تو اصلاً بگو هلو!»
نویسنده وبلاگ "نونجیم" نیز مینویسد: «یکی میتونه کوت کنه ازش (از استیو جابز) که کاری رو که دوست دارین انجام بدین تو زندگیتون چون فرصتتون کمه، یکی میتونه بگه به احترامش دستگاه اپل خودتون رو برای یک دقیقه خاموش کنین و یکی مث منم میتونه تو تلویزیون لابی ساختمون، خبر رو ببینه و تا آسانسور برسه طبقهي بیستم گریه کنه.»
او در نوشتهاش به چند ماه قبل برمیگردد، زمانی که خود ظاهراَ درگیر یک بیمار مبتلا به سرطان در نزدیکاناش بوده است: « س میگفت نمونهي مبارزهست. آ که میخواست روحیه بده از این آدم (از جابز) مثال میزد. من هی میگفتم درسته که کنسر پانکراس خطرناکترینه، ولی تو ویکیپیدیا خوندم که مال اون (نوع سرطان جابز) یه نوع نادر خوشخیم بوده و دلیل نمیشه و گریه میکردم. تو دلم ولی امید بود برام بودنش.»
او اینطور خاتمه میدهد: «داره میشه پنج ماه که دیگه امید لازم ندارم تو زندگیم. اشکم بیشتر واسه اونایی بود که هنوز مثالش میزدن واسه امید دادن به خودشون.»
البته همانقدر که متنهای تلخ نوشته شد، بودند کسانی که درباره موضوع تلخ مرگ هم شوخطبعی ظریفی به کار بردند: « میگم: دیدی ! هم استیو جابز مرد هم دکتر مشایخی، هر دو تو یک روز، هر دو از سرطان! میگه: الان اون دنیا تا نکیر منکر بیان... این داره به اون منوهای آیپاد یاد میده اونم داره به این جامعهشناسی تکنولوژی میگه.»
«مرگ بهترین اختراع زندگی»
« هفده ساله بودم که در جایی خواندم اگر هر روز جوری زندگی كنید كه انگار آن روز آخرین روز زندگیتان باشد شاید یك روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی كه توی آینه نگاه میكنم از خودم میپرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم كارهایی را كه امروز باید انجام بدهم، انجام میدهم یا نه. ... چون تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شكست، در مقابل مرگ رنگی ندارند.»
این جملات بخشی از متن سخنرانی مشهور استیو جابز در سال ۲۰۰۵ در مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان استنفورد است. به نقل از وبسایت "نارنجی" او در این مراسم همچنین با توضیح تجربهاش از زندگی با بیماری سرطان گفت: « شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ كهنهها را از میان بر ميدارد و راه را برای تازهها باز ميكند. یادتان باشد كه زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی كردن به جای زندگی بقیه هدر ندهید.»
متن و ویدیوی این سخنرانی با اعلام خبر مرگ استیو جابز بارها در اینترنت به اشتراک گذاشته شد. برخی سایتهای فارسی متن ترجمه شده آن را روی وب قرار دادند.
در کنار نشر این سخنان در فضای وب، برخی از کاربران نیز درباره شخصیت استیو جابز نوشتند. "یک پزشک" مینویسد: « من در این چند ساله ساعتهای مدیدی سخنرانیها جابز را با دقت تماشا کردهام و در حرکات و شیوه ارائه محتوای او دقت کردهام، همیشه در خیال حتی ملبس به لباسهای محبوب جابز، خود را در حال سخنرانی به سبک و سیاق او دیدهام و آرزو کردهام که قدرت ومهارتی به مانند جابز، در برقراری ارتباط مؤثر حتی در نشستهای کوچک داشته باشم. از سوی دیگر، مداقه در زندگی و کار جابز ما را با تجلی عملی بسیاری از مفاهیم انتزاعی آشنا کرده است: خودباوری، پشتکار، شهامت، عشق به کار و ایدهپردازی و شاید بهتر باشد بگویم رؤیاسازی.»
او مینویسد: «بله! جابز یک رؤیاساز به تمام عیار بود، او که فرزند یک مهاجر سوری و مادری امریکایی بود، از همان ابتدا، زندگی سادهای را در پیش رو نداشت. حتی مادر و پدر بیولوژیکاش، او را نخواستند و بزرگ کردن او را یک خانواده مهربان دیگر قبول کرد. اما جابز به رغم این آغاز نه چندان خوب، افکار بزرگی در سرمیپروراند.»
او ادامه میدهد: «او در برابر یک بیماری دشوار با شهامت مقاومت کرد و تا آخرین ساعاتی که توانی در بدن داشت، کار را رها نکرد. برق چشمان استیو، شوق نمایان در حرفهایش، نحوه گام برداشتنهایش در همایشها و اعتماد به نفس فوقالعاده و شیوه مدیریت موفقاش، را هیچگاه فراموش نخواهیم کرد. آیا ما به مانند استیو میتوانیم به ایدهها و آرزوهای ذهنی خود وفادار بمانیم؟ ... یا اینکه ترس از جبر جغرافیایی و واهمه از دشواری عملی کردن ایدهها و ایدهآلها چنان دیوارهای بلند و رسوخناپذیری هستند که حتی به ما اجازه فکر کردن به یک مبارزه جانانه در زندگیمان را نمیدهند.»
تیم کوک که در هنگام مرخصی استعلاجی جابز ماهها اپل را عملا اداره میکرد، از زمان استعفای جابز در ۲۴ ماه آگوست امسال به طور رسمی مدیر عامل این شرکت شد. اکنون چشمهای نگران سیب محبوب، به او دوخته شده است.
مریم میرزا
فرید وحیدی