شرایط و دشواریهای مهاجرت به آلمان • مصاحبه با حسن سیاهپوش
۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سهشنبهبرای آشنایی با این شرایط و آگاهی از مفاد جدید اصلاحی قانون مهاجرت آلمان که از سال ۲۰۰۹ میلادی به مورد اجرا گذاشته شده، دویچه وله با دکتر حسن سیاهپوش، حقوقدان و استاد دانشگاه کلن گفتگو کرده است.
این مصاحبه را میتوانید در پایین همین صفحه بشنوید.
دویچهوله: آقای سیاهپوش، با توجه به قوانین جدید مهاجرت در آلمان، چه امکانات جدیدی برای شهروندان ایرانی علاقمند به اقامت در این کشور فراهم شده است؟
حسن سیاهپوش: قوانین اقامت و مهاجرت در آلمان تفاوت اساسی و زیادی به نسبت گذشته نکرده است. فقط در چند مورد، بخصوص یک نکته، قابل توجه است و آن مادهای است که از ژانویه سال جاری ۲۰۰۹ میلادی به اجرا گذاشته میشود. موضوع این ماده تسهیل اقامت در آلمان برای متخصصین است. کارشناسانی که آلمان به کار آنها و به تخصص آنها نیاز دارد. اینها کسانی هستند که مایل به کار در آلمان میباشند و آمادگی دارند با شرکت یا کارفرمایی که آنها را قبول کنند، قرارداد کار ببندند.
تا پیش از این، شرط مشخص برای این نوع مهاجرت این بود که قرارداد کار این متخصصین با یک شرکت، بایستی دریافت حقوق سالیانهی حداقل هشتاد و شش هزار یورو را نشان میداد. اکنون این مبلغ به شصت و سه هزار یورو کاهش پیدا کرده است. یعنی این متخصصین با قرارداد کاری و درآمد کمتر میتوانند به آلمان بیایند و در اینجا کار کنند و راحتتر اقامت بگیرند. موضوع دیگر اینکه، تا پیش از این بعد از دوسال از زمان ورود به آلمان، به این افراد اقامت دائم تعلق میگرفت، اکنون از همان ابتدا، به محض آنکه متقاضی کار خود را شروع کند، اقامت دائم به وی داده میشود. این موضوع تشویقی است برای جذب نیروهای متخصص به آلمان. این کشور در حال حاضر نزدیک به چهارصدهزار نیروی متخصص در سیستم تخصصی خود کم دارد.
در اینجا این پرسش مطرح میشود که منظور از متخصص چه کسی است؟
متخصص کسی است که تحصیلات دانشگاهی دارد.
آیا تحصیلات دانشگاهی در یک رشتهی خاص مورد نظر است یا در رشتههای مختلف؟
این افراد میتوانند در رشتههای گوناگونی تخصص داشته باشند. مهم این است که با یک شرکت یا کارفرمایی که در آلمان ساکن است، قراردادی ببندند و اجازهی کار در اینجا را داشته باشند. بعد این متخصصان اجازه اقامت در آلمان را دریافت میکنند.
علاقمندان به مهاجرت و کار در آلمان از چه طریق میتوانند مراکز کار و یا شرکتها را بیابند. این افراد برای یافتن محل کار باید خودشان اقدام کنند، از طریق اینترنت و یا آشنایان، و یا از طرق دیگر؟
از طرق خودشان. علاقمندان میتوانند با شرکتهای مختلف در آلمان، با شرکتهایی که اینجا هستند و به نیروی کار متخصصین نیاز دارند، تماس بگیرند و خود مستقیما با آنها قراردادی امضاء کنند. وقتی قرارداد بسته شد، آن را میتوانند در اینجا مستقیم از طریق وکلا و یا نمایندگیها و یا به سفارت آلمان در تهران مراجعه و تقاضای ویزا کنند.
در مورد دانشجویان وضع به چه صورت است؟ آیا در مورد این گروه تغییری در قانون مهاجرت و اقامت بوجود آمده و یا علاقمندان به تحصیل در آلمان به همان شکل سابق میتوانند فقط با دریافت ویزای تحصیلی به آلمان بیایند؟
در مورد دانشجویان تغییر اساسی در قانون بوجود نیامده است. مانند سابق کسانی که میخواهند از ایران به آلمان بیایند و در اینجا تحصیل کنند، بایستی ابتدا اجازهی تحصیل از دانشگاه مربوطه داشته را باشند. بعد از دریافت پذیرش تحصیلی از دانشگاه مورد علاقه، باید به سفارت آلمان در تهران مراجعه کنند. در آنجا مسایل تأمین مالی متقاضی مطرح خواهد شد. فرد علاقمند باید نشان دهد که تضمین مالی دارد. در عین حال متقاضی تحصیل در آلمان باید ثابت کند که زبان آلمانی را تا حدی می داند. یعنی باید بین پانصد یا هفتصد ساعت دورهی زبان آلمانی را گذرانده باشد. بعد وی میتواند ویزای تحصیلی و اقامت دانشجویی دریافت کند. منتها تغییری که در سال گذشته برای این گروه ایجاد شده این است، که دانشجویانی که در آلمان درس میخواندند و تحصیلاتشان تمام میشد، موظف بودند این کشوررا ترک کنند. اکنون به آنها یکسال زمان داده میشود. اگر در فاصلهی این یکسال توانستند کار یا شغلی پیدا کنند، به آنها اجازه اقامت در آلمان داد میشود و دیگر مجبور نیستند مانند قبل بعد از اتمام تحصیلات این کشور را ترک کنند.
برای کسانی که سرمایهای دارند و میخواهند در آلمان سرمایهگذاری کنند، امکان گرفت اقامت از این کشور وجود دارد؟
بله برای آنها هم این امکان وجود دارد. در قانون جدید در مورد این موضوع هم تا حدی تسهیلاتی ایجاد شده است. پیش از این کسانی که میخواستند از طریق سرمایهگذاری و تجارت در اینجا اقامت بگیرند، قانون پیشبینی کرده بود که بایستی یک میلیون یورو پول و همین طور طرحی داشته باشند که بنا به این طرح، ده فقره محل کار ایجاد کنند. در حال حاضر این مبلغ را به پانصدهزار یورو کاهش دادهاند. در مورد ایجاد محلهای کار هم تعداد آن از ده به پنج محل کار تقلیل پیدا کرده است. این تسهیلات کمکی برای کسانی است که صاحب سرمایهای هستند و قصد گرفتن اقامت از آلمان را دارند. ولی نکتهای که قابل توجه است و خیلیها به آن دقت لازم را نمی کنند، این است که صرفا داشتن پول برای فرد متقاضی کافی نیست. وی باید همزمان طرح اقتصادی را به اتاق صنایع ومعادن آلمان ارائه دهد. این اداره روی طرح متقاضی کار کند و سپس تأیید کند که این طرح به نفع اقتصاد آلمان است. بعد از آن ادارهی امور خارجیها برآن مبنا به فرد متقاضی سرمایه گذاری اجازهی اقامت میدهد.
وضع در مورد کسانی که با اتباع آلمانی ازدواج میکنند به چه صورت است؟ آیا ازدواج، چه ازدواج آقای ایرانی با خانم آلمانی و یا نمونه عکس آن، میتواند امکانی را فراهم کند تا به فردی که ازدواج کرده، اجازه اقامت در آلمان داده شود؟
بله ازدواج هم یکی از راههای دیگر آمدن به آلمان است. گرفتن اقامت از طریق ازدواج با یکی از اتباع آلمانی قبلا خیلی راحتتر بود. اکنون با قرار دادن شرایطی تازه، محدودیتهایی در این زمینه بوجود آمده است. به این معنا که فردی که از این طریق میخواهد به آلمان بیاید بایستی زبان آلمانی را بلد باشد. مسئلهی زبان بهرحال مانعی در راه گرفتن اقامت از این طریق است. کسی که با یک آلمانی یا یک فردی که تابعیت آلمان را دارد، یا کسی که اقامت دائم در اینجا را دارد و در عین حال از نظرمالی تامین است، ازدواج کرده باشد، وی مشکل اساسی ندارد و میتواند اقدام کند و به اینجا بیاید.
شما به عنوان حقوقدان حتما با مشکلات ایرانیهای مقیم آلمان آشنایی زیادی دارید. موضوع اصلی این مشکلات کدامها هستند؟ مشکلات خانوادگی، کار و یا تطبیق با جامعهی جدید است که برای بسیاری امری دشوار است؟
اگر بخواهیم خیلی عمومی بگوییم، به نظر من ایرانیها در مجموع در تطبیق با جامعهی آلمان کمتر از دیگر خارجیها مشکل دارند. ولی مشکل اساسی و عمدهای که من در این مدتی که در اینجا با هموطنانمان سروکار دارم، دیدهام، مسایل خانوادگیست. به این معنا که اغلب خانوادههایی که از ایران به اینجا مهاجرت میکنند و یا آقایانی که مجرد هستند، مقیم آلمان هستند و در ایران ازدواج میکنند و همسرانشان را به اینجا میآورند، در اینجا مشکلاتی پیدا میکنند. بسیاری از خانمها وقتی وارد جامعهی آلمان میشوند، تازه میفهمند از چه حق وحقوقی برخوردارند و چه ظلم و ستمی به آنها روا داشته شده است. آنها میخواهند از حقوق خودشان استفاده کنند. این افراد با همسرانشان که نخواهند این حقوق را به رسمیت بشناسند، مشکلات زیادی پیدا میکنند. من شاهد صحنههای خیلی دردناکی بودهام. برای نمونه خانمهایی که در اینجا از سوی همسرشان به نوعی زندانیشدهاند، مجبور شدهاند فقط در خانه بمانند و بچهداری کنند و صرفا به مسایل خانه رسیدگی کنند. در نمونه های دیگری حتا بعداز پنج سال خانم اجازه نداشته است در کلاس درس شرکت کند و زبان آلمانی یاد بگیرد. از این مسایل اینجا زیاد رخ میدهد. مشکل دیگر مسئلهی تربیت کودکان و برخورد با بچههاست. اغلب پدرو مادرها در این مورد باهم اختلاف سلیقه دارند. بچههایی که در اینجا بزرگ میشوند، شرایط دیگری پیدا میکنند. با شرایط اینجا مأنوس هستند و میخواهند ارزشهای اینجا را رعایت کنند. من به نمونههای زیادی برخورد کردهام که این اختلافات منجر به جدایی شده است. میتوانم بگویم شدیدترین مشکلی که من در خانوادههای ایرانی میبینم، مسئلهی جدایی و طلاق است.