فرهاد توحیدی: سختگیریهای وزارت ارشاد در سینما کمتر شده است
۱۳۹۴ خرداد ۱۴, پنجشنبهدومین جشنواره فیلمهای ایرانی در شهر کلن آلمان (۲۹ تا ۳۱ مه/ ۸ تا ۱۰ خرداد) فرصتی بود برای دیدار و گفتوگو با آنان که دستی در سینمای ایران دارند.
فرهاد توحیدی یکی از حاضران در این جشنواره بود. او که خود فیلمنامهنویس است و فیلمنامه فیلمهای "مربای شیرین" و "مرد عوضی" جمله کارهای اوست، از شهریور سال ۱۳۹۲ تا اسفند ۹۳ رئیس هیات مدیره خانه سینما بوده است.
آقای توحیدی که هرچند معتقد است اوضاع فرهنگی ایران بهویژه در حوزه نشر و موسیقی تاسفبار است اما چشمانداز روشنی را برای سینمای ایران میبیند.
او هرچند معتقد است مسائل فرهنگی اولویت اصلی دولت روحانی نیست اما امیدوار است با کارهای زیرساختیای که در حوزه سینما صورت گرفته سیر صعودی در این حوزه طی شود.
دویچهوله: آقای توحیدی، در دولت آقای روحانی "خانه سینما" مجددا بازگشایی شد. آیا این را میتوان به معنی بازشدن درهای تازه به روی سینمای ایران در دولت ایشان ارزیابی کرد؟
فرهاد توحیدی: امیدوارم که این طور باشد. بههرحال دولت کوششاش را در حوزه فرهنگ بهخرج میدهد. منتهی میخواهم بگویم که اولویت اصلی دولت آن جور که من میفهمم متاسفانه حوزه فرهنگ نیست و بهویژه بخش سیاست خارجی و اقتصاد در اولویت اول دولت است و حق هم همین است. منتهی خود فرهنگ از آن حوزههای بسیار مهمیست که اگر وا گذاشته شود میتواند روی سرنوشت دو حوزه دیگرهم تاثیر بگذارد. بنابراین بهرغم اینکه در آغاز اتفاق خوبی در حوزه فرهنگ و بهویژه در حوزه سینما افتاد، اما میتوانم بگویم که اوضاع در حوزه فرهنگ خیلی مطلوب نیست. بهخصوص در حوزه موسیقی، یا در حوزه نشر اوضاع تاسفبار است و مشکل داریم.
در سینما چه طور؟
سینما هم مشکلات باقیست. خیلی کوشش میشود. در حوزههایی که مربوط به زیرساختهای سینماست کوششهای بهتری دارد صورت میگیرد. در حوزههایی که به توانمندی اصناف و بهبود وضعیت معیشت سینماگران مربوط میشود، ایدههای خوبی مطرح شده. بخشی از آنها اجرایی شدهاند، بخشی از آنها مقدمات اجرایش دارد فراهم میشود. همین حد بگویم که مثلا در چارچوب شورای سینما چهار گروه هستند که یکی از آنها راجع به ارتقاء منزلت اجتماعی سینماگران کار میکند. کمیته دیگر اقتصاد سینما را کاوش میکند و در آن حوزه دارد کار میکند. یک کمیته در حوزه سینما تکنولوژی دارد کار میکند و هرکدام از این گروهها طرحهای متعددی دارند. در گروه ارتقاء منزلت اجتماعی روی طرحهایی کار میشود که متمرکز است روی بهبود وضعیت معیشتی سینماگران و دارد روی آن اقدام عملی میشود.
چه اقدام عملیای مثلا؟
اینکه "خانه سینما" سالهاست درگیر مسئلهی تصویب لایحه تامین امنیت شغلی است. هنوز ما توفیق پیدا نکردهایم این را در مراکز قانونگذاری طرح بکنیم اما روی مدلی که خانه سینما پیشنهاد کرده، در همین گروه ارتقاء منزلت اجتماعی، آخرین حلقه طرح تامین امنیت شغلی اجرایی شده است. آخرین مرحله تاسیس صندوق بیمه بیکاریست که این مرحله را ما الان توانستهایم اجرایی کنیم و این طرح به تصویب سازمان سینما رسیده و هیات اجرایی طرح کمکهزینه بیکاری تشکیل شده است. هیات اجرایی دارد آییننامههای اجرایی را مینویسد و از ۲۱ شهریور مقارن با روز سینما از سینماگرانی که میخواهند از مزایای طرح کمکهزینه بیکاری بهرهمند شوند، ثبتنام بهعمل خواهد آمد.
همه اینهایی که شما اشاره کردید همان طوری که خودتان هم اول گفتید یکسری کارهای زیرساختیست که الزاما هم لااقل بهطور مستقیم با انتظار مخاطب از سینما ارتباط ندارد. قطعا غیرمستقیم تاثیر میگذارد، ولی مستقیم ارتباط ندارد. آن چیزی که از دید مخاطب نه الان بلکه در طی تمام ۳۵ سال گذشته، معضل اصلی سینمای ایران بوده، مسئله سانسور بوده است، مسئله لغو مجوز بوده، مسئله اینکه فیلم ساخته میشود و بعد اجازه اکران نمیگیرد. در این حوزه در دولت آقای روحانی چقدر پیشرفت حاصل شده؟
در این حوزه و بههرحال در حوزه صدور پروانه ساخت واقعا سختگیری کمتر از گذشته است. یعنی تقریبا میشود گفت که شما موردی سراغ ندارید که دوستان تقاضای پروانه ساخت کرده باشند و به دلیل وضعیت سناریو یا هر چیز دیگری با صدور پروانه ساخت مخالفت شده باشد. ممکن است برخی پروژهها پروانه ساخت نگیرند، اما لزوما به دلیل سانسور و فیلمنامه نیست. گروههای زیادی بهویژه در حوزه سینمای اجتماعی در طول همین دو سال پروانه ساخت گرفتهاند. برخی از این فیلمها ساخته شدهاند، برخی در دست ساخت است. به لحاظ عمومی فضا بازتر شده. به لحاظ عملیاتی در خود وزارت ارشاد سختگیریها بسیار کمتر شده و همکاری با سینماگران مشهود است.
آنچه این حوزه را با اما و اگر روبرو میکند، فشارهاییست که متاسفانه خارج از حوزه سینما به معاونت سینمایی و سازمان سینمایی وارد میشود و متاسفانه گاه با عقبنشینیهای دولت هم همراه بوده و دولت و سازمان سینمایی از مجوزی که دادهاند عقب نشستهاند.
من به همین میخواستم اشاره کنم که بهنظر میرسد فشار نهادهای موازی و نهادهایی که الزاما هم مسئولیتی در حوزه سینما ندارند، اگر نگوییم بیشتر، لااقل مشهودتر شده. ما حتی چند مورد شاهد بودیم که نمایندگان مجلس با اکران یک فیلم مخالفت کردهاند و بعد وزارت ارشاد هم کوتاه آمد. خب در این مورد مسئولیت مستقیما متوجه دولت است. یعنی وقتی وزارت ارشاد از مجوزی که داده کوتاه میآید، همانطور که خودتان هم اشاره کردید، سینماگران باید بروند و از دولت بپرسند که چرا؟ آیا این کار صورت گرفته؟
قطعا این کار صورت میگیرد. ما در خانه سینما پیش از این همین کار را انجام دادیم و با دولت گفتوگو کردیم، مسئولیتپذیری را گوشزد کردیم و دولت هم متقابلا از ما درخواست کرده که به آنها کمک کنیم تا بتوانند نهادهای موازی را قانع کنند که از دخالت در این حوزه دست بردارند. من نمونههای متعددی میتوانم بگویم که ما برای مجوز فیلمها با نمایندگان مجلس در گفتوگو بودیم. حتی در مسئلهای مثل انتخابات "خانه سینما" هم با اما و اگرهایی بهویژه از طرف کمیسیون فرهنگی مجلس روبرو بودیم که با حضور ما در کمیسیون فرهنگی مجلس و گفتوگو با نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بههرحال موضوع خاتمه پیدا کرد و انتخابات هم برگزار شد.
باید بگویم که بخشی از این مشکلات ناشی از انقطاع ارتباط یا قطع ارتباط است و ما شاید از کسانی که در مجلس یا سایر نهادها هستند دشمن میسازیم و آنها هم گمان میکنند ما یا شاید سینماگران به نظام ضربه میزنیم یا هر چیزی. بههرحال این قطع ارتباط به صلاح حوزه فرهنگ نیست. سینماگران به نوبه خودشان کوشش میکنند دیالوگ و مدارا را جانشین تقابل بکنند و من فکر میکنم که این کار امکانپذیر است. در طول همین هفتههای اخیر فضا باز کمی بهتر شده و به همین دلیل هم شما شاهد اکران فیلمی مثل "قصهها"ی خانم بنیاعتماد هستید که حدس زده میشد هرگز اکران نشود. ولی خوشبختانه این اتفاق افتاد و الان هم اکران خیلی خوبی دارد و مورد استقبال مردم هم قرار گرفته است.
در این تعامل دوسویه و در حقیقت انتظاراتی که شما گفتید دولت دارد، و مثلا میگوید شما هم به ما کمک کنید، چقدر انتظار متوجه سینماگران و سازندگان فیلم است؟ یعنی هیچ وقت از شما خواسته میشود که مثلا به سازندگان فیلم هم بگویید که کمی از حرفهایشان کوتاه بیایند؟ یعنی یکجور خودسانسوری در بین خود سینماگران آیا وجود دارد؟
نه، هرگز. هرگز در گفتوگوهایی که بین مقامات سازمان سینمایی با سینماگران جریان دارد چنین توصیههایی نمیشود، ابدا. در دورههای گذشته هم همین طور بود. ممکن است توصیههای خیلی دوستانه و شخصی و درگوشی باشد، اما هرگز این امور بهطور رسمی و علنی از سینماگران درخواست نمیشود. معمولا سینماگران به این گونه توصیهها خیلی عمل نمیکنند و مسئولین هم با توجه به اینکه صاحب درایت هستند، بهویژه در این دوره آقای ایوبی و همکارانشان در سازمان سینمایی، واقعا همراه سینماگران هستند و کوشش میکنند که فضا را برای کارهای بهتر آماده کنند. طبیعتا توفیق مدیریت آنها، بهواسطه استقبال تماشاگران، در احیای سینمای ایران است.
شما میدانید که این دولت سینما را با هفت میلیون تماشاگر از دولت قبلی تحویل گرفته. امسال آمار تماشاگران در سال ۹۳ منتشر شد که حدود ۱۲ میلیون تماشاگر ما داشتیم. یعنی در تعداد تماشاگران با افزایشی نزدیک به ۸۰ درصد روبرو بودیم. خب این نشان میدهد که از فیلمها استقبال شده و تماشاگران روی خوش به سینما نشان دادهاند. تصورم این است که یک روند کند اما مستمر وجود دارد برای بهبود کیفی فیلمها، بهبود کیفی زیرساختها ازجمله سالنهای نمایش؛ و طبیعتا همهی ما مسئولایم که به این روند کمک کنیم. یعنی باز تاکید میکنم از تقابل چیزی نه عاید سینما میشود، نه عاید کسانی که میخواهند در سینما را تخته کنند. کشور بیتصویر، کشوریست که خیلی راحت میشود از بین بردش.
البته فکر میکنم در طول ۳۵ سال گذشته هیچ وقت سیاست هیچیک از دولتهای حاکم این نبوده که کشور را بدون تصویر کنند، بلکه میخواستند آن تصویری که خودشان دلشان میخواهد را ارائه بدهند. این سیاست هنوز تا چه اندازه پررنگ است؟
بههرحال ممکن است که این تمایل در خلوت کسانی وجود داشته باشد و از ذهنشان بگذرد. ولی این ۵۰درصد قضیه است و ۵۰درصد دیگر بههرحال اراده سینماگران هم هست. اقتصاد ایران متاسفانه همیشه اقتصادی بوده متکی به درآمد نفت و دولت هم الان ۸۰درصد اقتصاد را کنترل میکند و در اختیار دارد. در حوزه فرهنگ هم پول نفت به شکل اعتبارات در اختیار حوزههای مختلف ازجمله سینما قرار میگیرد. آن چالشی که در سینما برای تقربجویی به مراکز قدرت و ثروت وجود دارد، تبدیل میشود به اینکه کسانی که دنبال این پولها و اعتبارها هستند طبیعتا سفارشپذیر هم باشند. وقتی جایی پول میدهد، حتما سفارش هم خواهد داشت. هرچقدر که راه ورود پول دولتی به سینما، بسته بشود، هرچقدر که بخش خصوصی قدرت بگیرد، طبیعتا میزان آن چیزی که شما به آن تصویر دلخواه حکومت میگویید، کمرنگتر خواهد شد. حتی میخواهم بگویم که شیوههای سفارشدهی هم ظریفتر شده یعنی به زمختی سابق نیست.
نکته مهم در سینمای ایران یا در حوزههای دیگر ایجاد امنیت روانی است. شما ممکن است گاهی امنیت داشته باشید ولی احساس امنیت نداشته باشید، گاهی هر دو را نداشته باشید. الان وضعیت به شکلیست که سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری احساس امنیت روانی ندارند برای اینکه بخشی از این روند را خودشان مدیریت نمیکنند. در رابطهی دوسویه میان سینماگر و تماشاگر بالاخره نهادهای نظارتکننده نشستهاند برای اینکه این رابطه را تنظیم بکنند و شکل بدهند. هرچقدر که میزان سهم دولت در اقتصاد سینمای ایران کاهش پیدا کند، این موضوع کمرنگتر خواهد شد و ما امیدواریم که روند به این سمت است. نه تنها در حوزه فرهنگ، در بقیه حوزهها هم همین طور.
آقای توحیدی شما الان در شهر کلن آلمان هستید برای شرکت در جشنواره فیلمهای ایرانی. سال گذشته هم این جشنواره برگزار شد. جشنوارههای دیگری هم در جاهای مختلف برگزار میشود. چقدر حکومت روی شرکت فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی حساسیت دارد؟ چون قاعدتا این یک فرصت است، ولی بعضی وقتها متاسفانه در ایران به شکل تهدید به آن نگاه میشود. آیا این نگاه تغییر کرده یا ترکیبی از فرصت و تهدید است یا همچنان نگاه، نگاه تهدید است؟
ببینید بخشی که منتقد حوزه فرهنگ است، درست همان بخش منتقد اقتصاد هم هست، منتقد سیاست خارجی هم هست. شاید بهتر است بگوییم که دلواپسان در همه حوزهها دلواپس هستند. ولی بههرحال در کشور اتفاق بزرگی افتاده. مردم در انتخابات سال ۹۲ با یک میزان رای معنیداری به یک شیوه از کشورداری رای دادهاند و طبیعتا مایل هستند همین شیوه در همهی امور جاری باشد، ازجمله در حوزه فرهنگ.
تا آنجایی که من اطلاع دارم کارگزاران فرهنگی دولت آقای روحانی هیچ منع یا محدودیتی برای شرکت فیلمهای ایرانی درجشنوارههای خارجی قائل نیستند. طبیعتا خود دولت هم تلاش میکند از طریق روابط بینالملل سازمان سینمایی و نهادهای مسئول دیگر این شرکت را تسهیل کند. خود مسئولین دولتی هم گاه در سخنرانیها، گفتوگوها یا مصاحبهها تاکید میکنند که در جهان بهشدت کوچک شده و فشرده شده از طریق ازدیاد دستگاههای نشر خبر یا چیزی که تحت عنوان انفجار اطلاعات صورتبندی میشود، دیگر محدودکردن خبر یا محصول هنری واقعا امکانپذیر نیست. یک موقعی بود که در مبادی ورودی یا خروجی کشور شما همه چیز را کنترل میکردید. فیلم به شکل ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری میشد و شما حلقههای حجیم و سنگین را باید میبردید وزارت ارشاد سیم و سرب میکردید و از مرز هوایی با مجوز وزارت ارشاد میفرستادید. امروز شما میتوانید در منزلتان بنشینید و فیلم را آپلود کنید و آن سمت جهان هر گیرندهای آن را دریافت بکند. بنابراین ایجاد محدودیت امکانپذیر نیست و به نظرم این درایت هم وجود دارد. کسی منع نمیکند و تشویق هم میکنند. طبیعتا ممکن است جاهایی حساسیت وجود داشته باشد. آن اقلیت منتقد هم همیشه و در همه حال انتقادشان را داشتهاند. ولی خب طبیعتا سهمشان از آن چه افکارعمومی مردم ایران مینامیم، روشن است.
حدود دو سال از بازگشایی مجدد "خانه سینما" میگذرد. آیا خانه سینما توانسته است بعد از این احیای مجدد راهش را پیدا بکند و همه چیز دارد خوب پیش میرود؟
من فکر میکنم که خوشبختانه با انتخاباتی که در اسفندماه برگزار شد، خانه سینما کاملا تثبیت شد. هیات مدیره خیلی خوبی سر کار آمده که نسبت به مسائل صنفی و تشکیلاتی کاری و آگاه است. انتخاب خوبی هم در مورد مدیرعامل صورت گرفته، آقای میرکریمی هم از تجربه اداره "خانه سینما" در دوره دهم برخوردار است و هم به لحاظ شخصیت هنری، سینماگر برجستهای است که نه تنها در ایران بلکه در فضای بینالمللی شناختهشده است و تصور میکنم که امکانات تازهای برای خانه سینما فراهم خواهد شد. یک آگاهی صنفی بسیار مطلوبی در میان آحاد سینماگران ایران بهوجود آمده.
"خانه سینما" قبلا این طور بود که هیات مدیره انتخاب میشد و بعد هیات مدیره دو سال کارهایش را انجام میداد. امروز وضعیت خانه سینما این جوریست که ۳۲ صنف با جلسات مرتب ماهانه شورای روسای اصناف گردهم میآیند، عملا هم نظارت میکنند، هم در کار اداره خانه سینما مشارکت مستقیم دارند. بنابراین خود اصناف و آحاد هم از طریق شوراهای مرکزی و هیات مدیرههایشان بهطور جامع در جریان آخرین اقدامات هستند و به نظرم میآید که این همافزایی انرژی و همافزایی آگاهی باعث شده که روند اقداماتی که در جهت بهبود معیشت یا سایر اهداف صنفی در خانه سینما وجود دارد تسهیل بشود و امیدوار هستم که تا پایان کار دولت آقای روحانی واقعا خانه سینما بتواند به اهداف اقلا میانمدت دهسال گذشتهاش که استقرار نظام صنفی متکی به تامین امنیت شغلی است برسد.
پس میتوانیم با یک اطمینان حداقل نزدیک به صددرصد بگوییم که ما بالاخره یک تشکل صنفی مستقل در حوزه سینما در ایران داریم یا در کوتاهمدت خواهیم داشت؟
اگر این استقلال را به استقلال تصمیمگیری تعبیر بکنیم، یقینا این طور هست. یعنی امروز هیات مدیره رشیدی سر کار است، مدیرعاملی سر کار است که قطعا در تصمیمگیریهایشان استقلال رای دارند، بهرغم اینکه خانه سینما از کمکهای مالی وزارت ارشاد استفاده میکند، اما اثبات کرده که هرگاه دولت اراده بکند که بودجه را قطع بکند، میتواند سر پای خودش بایستد و اتکایی به بودجه دولت نداشته باشد و این تضمینکننده استقلال خانه سینماست. من تصورم این است که دوستان هم در سازمان سینما به این استقلال رای احترام میگذارند و در تصمیمگیریهای متعدد سازمان سینما "خانه سینما" را مورد مشورت قرار میدهد. یعنی خانه سینما عملا در مهمترین طرحهای اداری سینمای ایران نظر میدهد. این نظرها گاه با نظر دولت یکی نیست.
این نظرها پذیرفته هم میشود؟
بله. در بسیاری از موارد میتوانم مستند بگویم که پذیرفته هم میشود.