«فعلا وضع خوبی نداریم» <br> گپی با حسن روشن درباره فوتبال ایران بعد از انقلاب
۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه
دویچه وله: اگر فوتبال باشگاهی ایران را در طول ۳۱ سال گذشته، پس از انقلاب ایران، مورد ارزیابی قرار بدهید، کلا به چه نتیجهای میرسید؟
حسن روشن: بعد از انقلاب و در فرصت کمی که از انقلاب میگذشت، نمیتوانستیم فوتبال را آنطور که باید و شاید ادامه بدهیم. پس از آن هم جنگ تحمیلی آمد و هشت سال با مشکلات جنگ درگیر بودیم. الان هم، به قول خودمان در داخل کشور، در حال پیشرفت هستیم. ولی هنوز به مرحلهای که باید و شاید و لیگ حرفهای که باید داشته باشیم، نرسیدهایم. فقط اسماً حرفهای هستیم. انشالله با تدابیری که مسئولان درنظر دارند، بتوانند این مساله را طوری انجام بدهند که فدراسیون فوتبال آسیا و همچنین فیفا از ما راضی باشند.
از خاطرات خودتان در مورد وضعیت فوتبال باشگاههای ایران در سالهای نخست پس از انقلاب، برایمان تعریف کنید.
وقتی انقلاب صورت گرفت، ما که در ورزش هستیم باید میپذیرفتیم که انقلابی هم در ورزش اتفاق افتاده است و نمیتوانستیم انتظار داشته باشیم که حتما روندی که پیش از انقلاب برای ورزش وجود داشت، ادامه پیدا کند. ولی به هرحال تلاشهایی صورت گرفت و مسابقاتی برگزار شد. در آن زمان انسجام مملکتیای برای ورزش نبود و این مسابقات در استانها انجام میشد و در تهران به صورت قهرمانی تهران سازماندهی شده بود. پیش از جنگ حتی تیم ملی تشکیل شد و من نیز عضو تیم بودم. یک بار هم به کویت برای شرکت در بازیهای جام ملتها رفتیم. پیش از بازی با کویت که مسابقهی نیمهنهایی بود، جنگ شروع شد و به ما خبر دادند که برادر من شهید شده است. تیم اصلا از هم پاشید و نمیخواست در مسابقه شرکت کند، ولی از نظر قانونی باید این کار را میکرد. من از تیم جدا شدم و به ایران برگشتم. به هرحال تیم کارش را انجام داد و به مقام سومی رسیدیم و تیم از راه زمینی به ایران بازگشت. بعد از آن دیگر به خاطر جنگی که داشتیم، فوتبال نمیتوانست از نظر ورزشی حرف اول را بزند. ولی با این حال در تهران و شهرستانها و استانها این مسایل جداگانه برگزار میشد که میتوانست ثباتی ایجاد کند که فوتبال ما از بین نرود و ما هم باید قبول میکردیم که به این صورت ادامه پیدا کند.
تفکرات برگزاری یک لیگ فوتبال سراسری، پس از جام تخت جمشید، از چه زمانی، دوباره در ایران زنده شد؟
یکی دو سال بعد از جنگ، خیلی جدی به این مسایل فکر کردند و برنامهریزی شد. تا این که آقای صفایی فراهانی به عنوان رییس فدراسیون آمدند و با فشاری که فدراسیون فوتبال آسیا و فیفا آورد، ما شروع کردیم به این که بتوانیم لیگ حرفهای برگزار کنیم. الان حدود ۱۰ سالی هست که این مساله در ایران پیاده شده. ولی متاسفانه مسایلی در ایران داریم و به خاطر حاشیههایی که در فوتبال داشتیم و داریم، الان در حال ایجاد تغییراتی هستند و کمیتههایی از نظر منشور اخلاقی، کمیتهی انضباطی و… تشکیل شدهاند. امیدواریم روز به روز بهتر شود، اما فعلا وضع خوبی نداریم.
در ابتدای برگزاری مجدد لیگ سراسری در فوتبال ایران، کارشناسان و فوتبالدوستان یادشان هست که پول آنچنانی در سطح باشگاههای فوتبال ایران موجود نبود. اما الان پس از گذشت ۱۰ سال، در حالی که پول و سرمایهی زیادی در سطح باشگاهی به قول معروف ریخته، هزینهها خیلی بالا رفته و درآمد بازیکنان و مربیهای داخلی و خارجی به استاندارد حداقل بوندس لیگای دو آلمان نیز رسیده است، بسیاری از کارشناسان معتقدند که فوتبال ایران رشد ناسالمی را داشته و کیفیت فوتبال اصلا رشد نکرده و برعکس نزول کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
ناسالم از نظر مادی، ممکن است باشد. ولیکن از نظر بازی و آرایش تیمی و لیگ، به آن صورت ناسالمی نداریم. اما پولی که بیرویه در فوتبال ایران ریخته شد و کنترل نمیشود، مشکلاتی به وجود آورده است.
به مسالهی منشور اخلاقی در فوتبال ایران اشاره کردید؛ از دیدگاه فوتبال بینالمللی این نکتهی فوقالعاده عجیب و غریبی است که ارگانی خود را به فدراسیون فوتبال ایران چسبانده و به مو، ریش و سبیل فوتبالیستها میپردازد. این منشور اخلاقی هم یکی از پدیدههای عجیب ۳۱ سال اخیر فوتبال ایران و جهان بوده است. نظرتان در این باره چیست؟
منشور اخلاقی در فیفا جایگاهی ندارد. ولی ما در کشوری اسلامی زندگی میکنیم و میتوانیم برای خودمان فاکتوری به نام منشور اخلاقی باز کنیم. امیدوارم آنهایی که قرار است این کار را برای درست شدن فوتبال ایران انجام بدهند، خودشان اخلاق آنچنانی داشته باشند.
باشگاه استیل آذین تهران هم یکی از پدیدههای جالب فوتبال باشگاهی ایران در گذشتهی نزدیک بهشمار میرود. این باشگاه با دارایی شخصی حسین هدایتی اداره میشود و بسیاری از ملیپوشان سابق و چهرههای برجستهی فوتبال ایران، مانند مهدویکیا، زندی، کعبی، شاپورزاده و علی کریمی را به خدمت گرفته است. این نوع سرمایهگذاریها را چگونه میبینید؟
استیل آذین یک باشگاه خصوصی است و میتواند تصمیم بگیرد که بازیکنان را به این مبالغ بخرد، به ایران بازگرداند و آنان را به این شکل جمع کند. ولی در اصل کمکی به فوتبال ایران نکرده است. من فکر میکنم اگر ما بخواهیم با این کارها خودمان را مطرح کنیم و تیممان را قهرمان کنیم، ولی پشتبندش هم بسازیم، خوب است. اما اگر بخواهیم فقط در حد ادا و اطوار این کارها را بکنیم، برای فوتبال ایران خوب نیست.
از دیدگاه شما، مهمترین اتفاقات و لحظاتی که فوتبال ایران در طول دوران ۳۱ سال پس از انقلاب داشته است، چه بوده است؟
قهرمانی ایران در بازیهای آسیایی ۹۰ با آقای پروین و بازیهای آسیایی ۹۸ با آقای پورحیدری. منتها ما باید به فکر ساختن ساختاری باشیم که مانند قبل از انقلاب، حداقل تیمهای جوانان و نوجوانان ما قهرمان آسیا باشند و خود این میتواند تیمی را بسازد که ما دیگر دغدغهای را که الان برای تیم ملی داریم، نداشته باشیم.
به نظر شما، کدام فدراسیونها در دوران پس از انقلاب، رویهم رفته، عملکرد موفقی داشتهاند؟
به نظر من، بزرگترین کاری که در فدراسیونها شده؛ آقای مصطفوی خیلی زحمت کشید و با بودجهی کمی که داشت توانست تیم را راهی جام جهانی بکند، ولی بزرگترین اتفاق فوتبال ایران در زمان آقای صفایی فراهانی روی داد که کمپی برای تیم ملی تشکیل شد که الان آبروی فوتبال ایران است و ادامهی آن دوره با محمد دادکان که ایشان هم خیلی زحمت کشید و باز هم توانستند تیم را به جام جهانی ببرند. اما بعد از آن، ما دیگر موفقیتی به آن صورت نداشتیم؛ چون راه جدا شده بود. امیدوارم بتوانیم به مقامهایی که در گذشته داشتیم دوباره دست یابیم.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: شهرام احدی