قابلیت اسلام سیاسی در همسازی با دموکراسی
۱۳۹۲ تیر ۲۷, پنجشنبهچکیدهای از مقالهای به قلم مارتین گلن از موسسه مطبوعاتی "واتس"
دنیا با نگرانی نظارهگر اوضاع مصر است که از ۱۴ روز پیش بحرانی شده است. میلیونها نفری که علیه مرسی به خیابان آمدند، سپس کودتای نظامی و حالا تنشهای همه روزه.
پیش از آن نیز ترکیه در مرکز توجه اذهان عمومی جهان قرار گرفت. صدها هزار نفر دست به تظاهرات زدند. تظاهرکنندگانی که علیه رئیس اقتدارگرای دولت به میدان آمدند. جوانانی که تروریست و "خرابکار" نامیده شدند و از دست پلیس کتک خوردند.
در ایران کمی اوضاع فرق میکند. در آنجا مردم بعد از ۸ سال دوباره شادی میکنند. شادی از روی کار آمدن یک روحانی اعتدالگرا که بدون تنش نامش از صندوق رای بیرون آمد و رئيس جمهوری انتخاب شد که از فضای امنیتی انتقاد میکند و وعده آزادیهای بیشتری برای شهروندان میدهد.
وجه مشترک بحرانها و ملتهای منطقه
در نگاه اول تفاوت زیادی میان سه نقطه بحرانی، که بزرگترین ملل خاورمیانه هستند، دیده میشود، اما ریشههای آن بسیار شبیه هم است. برای میلیونها نفر این قابل تحمل نیست که نیرویی از فراز کائنات برای زندگی خصوصی و آزادیهای فردی آنها تصمیم بگیرد.
مردم ترکیه نمیخواهند که دولتی اسلامگرا و قدرتطلب برایشان محدودیت ایجاد کند. در ایران نیز روحانیت حاکم تنها با استفاده از نیروی پلیس میتواند از پس جمعیت جوانی برآید که از شرایط سخت دلسرد و ناراضیاند. در مصر چنان درهای میان مرسی و هوادارانش با مخالفان سکولار و لیبرال او ایجاد شده، که گویی دیگر قصد ندارند در کنار هم در یک سرزمین زندگی کنند.
با نگاهی نمونهوار به سه کشور بزرگ خاورمیانه این سوال مطرح میشود که واقعا اسلام سیاسی چقدر ظرفیت دموکراتیزه شدن را دارد؟ سوال دیگر این است که اسلام سیاسی تا چه اندازه توانایی اداره یک کشور را دارد؟ یک حکومت مذهبی چقدر میتواند مداراگر و تکثرگرا باشد؟ حکومتی که در سیاست، فرهنگ و زندگی شخصی میخواهد احکام الهی را اجرا کند. و بالاخره چه ضمانتی برای ایجاد فضایی وجود دارد که در آن پیروان مذاهب دیگر و دگراندیشان بتوانند با باورهای خود به مسئله زن و خانواده زندگی کنند؟
کارنامهی اسلام سیاسی بسیار نومیدکننده است. در هیچکجای دنیا اسلام سیاسی نتوانسته نمونهای به بار آورد که نشان دهد میتواند برای جامعهای باز و استقرار مناسبات دموکراتیک قدمی بردارد.
هیچ کجای دنیا، حتی در چین هم به اندازه ترکیه و ایران خبرنگاران در بند نیستند. متاسفانه هرجا که اسلامگرایان قدرت را بدست گرفتهاند، همزیستی مسالمتآمیز میان حاکمان اسلامگرا و جامعه سکولار از بین رفته است.
مرز شناور میان مسئولیت حکومت و احکام مذهبی
در حکومت اسلامی مرز میان وظایف و مسئولیتها با احکام اسلامی متغیر و سیال است. دین سیاسی میشود و با دولت در هم میآمیزد و شهروند پیوسته خود را در حوزه عمومی و زندگی خصوصی مورد هجوم میبیند.
مثلا بنگریم به فهرست امر و نهیهایی که رجب طیب اردوغان برای مردم درست کرده است: نان سفید نخورید، به جای مشروب دوغ بخورید، حداقل سه فرزند داشته باشید. حق تبلیغ مشروبات الکلی و فروش شبانه آن را ندارید.
آیتالله خامنهای در ایران حتی تعیین میکند که مثلا شعر و هنر واقعی چیست و مردم در اینترنت چه چیزی را حق دارند ببینند. جمهوری اسلامی برای لیاس شهروندان هم مقررات میگذارد و ...
در مصر اخوان المسملین در اولین قدم قانون اساسی را اسلامی کردند.
صاحبان قدرت میخواهند از مردم مسلمانهای بهتری بسازند. میان اسلامگرایان حاکم و منتقدان آنها دایم این مناقشه وجود دارد که رابطه دین و دولت چیست و دین چقدر در تعیین وظایف و مسئولیتها نقش دارد؟ در حقیقت اسلام سیاسی دولت را وسیلهای برای ورود قواعد شرعی به زندگی مردم میداند. این حکومتها از قدرت دولتی برای تحمیل باورهای دینی خود به مردم استفاده میکنند.
مرزهای مبهم دولت دینی
در مقابل برای حکومتگری در غرب الگوهای دیگری وجود دارد. دین و دولت از هم جدا هستند. دولت نماینده هیچ دینی نیست. دولت در غرب بر پایه اصول موضوع استوار است و با اراده خود مردم تغییرپذیر است.
دولتمداری بر موازین جهانشمولی استوار است که از منابع اخلاقی و سایر ارزشهای انسانی گرفته شده اند. در این جوامع دین حق ندارد به عنوان تنها جهانبینی بر اذهان مردم مسلط باشد.
اسلام سیاسی با قطببندی جامعه، شهروندان را به خودی و غیرخودی تقسیم میکند. حکومت و نمایندگانش هیچ محدودیتی برای خود قایل نیستند و با برخوردی یکجانبه و تمامتخواه، شهروندان را دچار بیاعتمادی میکنند.
با هر تصمیم و فرمان تازهای، شهروندان با این معما روبرو میشوند که آیا تغییر در رفتار حکومت بنیادی است یا تنها حرکتی تاکتیکی برای ادامه حاکمیت؟ آیا عقبنشینی حکومت در یک مرحله، ناشی از تغییری در جهانبینی آن است یا تنها حرکتی مصلحتآمیز برای آرام کردن شهروندان است تا در فرصت مناسب بعدی به تسلط بر آنها ادامه دهد؟
رجب طیب اردوغان در این ده سال همواره تلاش کرده عقاید محافظهکارانه خود را در قالب قوانین جاری کشور به کرسی بنشاند. او واکنش مردم را به دقت زیرنظر دارد، هرگاه از مردم واکنشی اعتراضآمیز ببیند، بی درنگ عقبنشینی میکند.