لوتار ماتئوس؛ موتور خستگیناپذیر تیم ملی آلمان
۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۳, سهشنبهلوتار ماتئوس ستارهای که در سال ۱۹۹۰ با تیم ملی آلمان به مقام قهرمانی جهان رسید، یکی از پرافتخارترین بازیکنان جهان است. وی صاحب رکوردهای عجیبی است. ماتئوس تنها بازیکنی است که پنج دورهی پی در پی در مسابقات جام جهانی شرکت کرده است.
وی افزون بر آن در مسابقات جام جهانی روی هم ۲۵ بار برای آلمان به میدان رفته است. به دنبال او پائولو مالدینی، مدافع نامدار ایتالیایی قرار دارد که در چهار دوره مسابقات جام جهانی شرکت داشته و روی هم برای ایتالیا ۲۳ بار به میدان رفته است.
در پی آن دو مشترکا دیگو آرماندو مارادونا آرژانتینی و اووه زِلر آلمانی قرار دارند که هر دو در چهار دوره جام جهانی برای تیمهای ملی خود ۲۱ بار به میدان رفتهاند.
ماتئوس افزون بر آن با ۱۵۰ بازی در لباس تیم ملی آلمان، در کشور خود نیز به رکوردی افسانهای دست یافته که به نظر نمیرسد به این زودیها شکستنی باشد.
وی همچنین در سال ۱۹۹۰ به عنوان بهترین بازیکن اروپا توپ طلایی را به دست آورد و در سال ۱۹۹۱ بطور غیررسمی به عنوان برترین بازیکن فوتبال جهان برگزیده شد.
پیراهن شماره ۱۰
بسیاری از کارشناسان، ماتئوس را سنخ تازهای از بازیکن شمارهی ۱۰ میشناسند. آنان معتقدند که وی اگر چه بازیکن شمارهی ۱۰ عصر فوتبال رومانتیک نیست، ولی شاخصترین نمایندهی شماره دههای عصر پسامدرن فوتبال در واپسین دههی قرن پیش است.
ماتئوس در آغاز در خط حمله و بعدها در پست هافبک تدافعی انجام وظیفه میکرد. هنگامی که در سال ۱۹۸۸ از بایرن مونیخ آلمان به اینترمیلان ایتالیا پیوست، تراپاتونی، مربی نامدار وقت اینتر، پیراهن شمارهی ۱۰ را به او سپرد و او را به عنوان هافبک تهاجمی به صف پشت خط حمله فرستاد.
به گفتهی خود ماتئوس، تراپاتونی به او لقب «انگیزشگر» داده بود، یعنی کسی که در تیم انگیزه ایجاد میکند و آن را به حرکت درمیآورد.
ولی بسیاری از فوتبالدوستان ایتالیا، ماتئوس را شایستهی پیراهن شمارهی ۱۰ نمیدانستند. این شماره در ایتالیا مقدس بود و برای ایتالیاییها نه تنها بازیکنان ملی بزرگی چون جیانی ریورا و ساندرو ماتزولا را به یاد میآورد، بلکه تداعیکنندهی ابرستارگانی چون مارادونا، پلاتینی و زیکو نیز بود که در سالهای پیش از آن در لیگ برتر ایتالیا توپ زده بودند.
ماتئوس در اندازهی هیچ یک از این ابرستارگان نبود و تواناییهای تکنیکی جادوگران زمین چمن سبز را نداشت. ولی او بازیکنی بود که همهی کمبودها را با فضیلتهای فردی خود یعنی جنگندگی و دوندگی جبران میکرد.
ماتئوس تحت مربیگری تراپاتونی، در میانهی میدان اینترمیلان قد کشید و به یکی از موثرترین هافبکهای تهاجمی در لیگ برتر ایتالیا تبدیل شد. همین امر باعث شد که بکنباوئر، مربی تیم ملی آلمان، در جام جهانی سال ۱۹۹۰ در ایتالیا، ماتئوس را به عنوان موتور تیم در میانهی میدان به کار گیرد.
پیراهن شمارهی ۱۰ تیم ملی آلمان که در آن زمان بر تن توماس هسلر، هافبک تکنیکی و ریزنقش آلمان بود، به ماتئوس سپرده شد.
برندهی توپ طلایی
ماتئوس در آن دوره از بازیها خوش درخشید. او روح و قلب تیم ملی آلمان بود. با دوندگیهای بسیار در همه جای زمین حضور داشت. سرعت او با توپ و پاسهای دقیق و بلندش مثالزدنی بود. ماتئوس نه تنها با درخشش توانست با آلمان به مقام قهرمانی جهان برسد، بلکه در همان سال به عنوان بهترین بازیکن سال اروپا، جایزهی توپ طلایی را به دست آورد.
با این همه باید تصریح کرد که ماتئوس هرگز به یک شماره ۱۰ کلاسیک تبدیل شد. روش بازی و ویژگیهای او باعث میشد که در قالب دههای کلاسیک نگنجد.
او پس از چهار سال بازی در اینترمیلان سرانجام در سال ۱۹۹۲ به آلمان بازگشت و دوباره به بایرن مونیخ پیوست. در بایرن مونیخ پست دفاع لیبرو به ماتئوس سپرده شد. ماتئوس تا پایان در همین پست انجام وظیفه کرد. از این رو بسیاری از کارشناسان فوتبال، ماتئوس را نه تنها نمایندهی سنخ تازهای از بازیکنان شمارهی ۱۰ بلکه همچنین واپسین نمایندهی دفاع آزاد «لیبرو» میدانند.
با ماتئوس، جولانگاه اصلی بازیکن شمارهی ۱۰ از پشت محوطهی جریمهی حریف، به جلوی محوطهی جریمهی تیم خودی منتقل شد و سازماندهی بازی از عقبتر آغاز گردید. بدینسان میتوان ماتئوس را تلفیقی از بازیکن شمارهی ۱۰ و شمارهی ۶ دانست.
خود ماتئوس اعتراف میکند که هرگز یک بازیساز بزرگ در اندازهی نتزر یا اوورات نبوده و نمیتوانسته باشد. به باور او، عصر او اساسا زمانهی افول شمارهی دههای کلاسیک بود و حتا کسانی چون رود خولیت ترکیبی از شماره ۱۰ کلاسیک و مهاجم نوک حمله بودند.
لوتار ماتئوس با اینکه هرگز به فرهمندی یک بازیکن شماره ۱۰ کلاسیک دست نیافت، ولی با این همه با درنظر گرفتن همهی عوامل میتوان او را در دورهی اوج خود، یکی از تأثیرگذارترین و مقتدرترین هافبکهای تاریخ فوتبال دو دههی گذشته ارزیابی کرد. او تفسیری تازه از بازیکن شماره ۱۰ ارائه داد و سنتی را پیریزی کرد که بعدها بازیکنانی چون میشائیل بالاک در آلمان ادامه دادند.
بد نیست در پایان نظر مارادونای بزرگ را دربارهی ماتئوس بیان کنیم: «لوتار فوتبال را میفهمید. او میتوانست به عنوان شماره ۱۰ بازی کند. او همچنین هافبک تدافعی و پوششی خوبی بود و در پایان نیز به یک لیبرو تبدیل شد. لوتار بهترین حریفی است که من در تمام این سالها در مقابل خود داشتهام.»