ماکس وبر را هم در تهران محاکمه کردند
۱۳۸۸ شهریور ۳, سهشنبهشروع حمله با حمله به ماکس وبر
بحث مضمونی متن قرائتشده با حمله به ماکس وبر، از جامعهشناسان کلاسیک، آغاز میشود، آن هم به این گونه:
« طی ده پانزده سال اخیر مقالاتی از من به چاپ رسیده که حاوی بعضی از نظریات نامربوط به شرایط کشورمان بوده... یکی از مهمترین این نظرات انطباق شرایط کشورمان با تئوری ماکسوبر در باره ی سلطانیسم است که معتقد است بر بسیاری از امپراطوری های شرقی این شیوه از حکومت جاری بوده ویک حاکم پاتریمونیال تیولدار وتعدادی حامیان وی که هر کدام خیل عظیمی از تحت الحمایگان را یدک میکشیده اند نظام سلطه را در سراسر قلمرو سرزمین مستقر کرده بودند.»
متن قرائتشده روی این موضوع متمرکز میشود که نظریهای که „سلطانیسم“ خوانده شده، با شرایط ایران انطباق ندارد. چرا؟ زیرا نظام کنونی ایران، نظام سلطانی نیست، آن هم بنابر حجتی که در متن مذکور چنین تقریر شده است: «نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) می گیرد با این اوصاف انطباق نظریه ماکسوبر ، بر شرایط کنونی ایران کاملا نا بجا و بی ربط است.» در ادامه باز دلیل آورده میشود که نظام قانون اساسی دارد، موروثی نیست، « حکم ولی فقیه شعبه ای از ولایت رسول اکرم» است، پس سلطانی نیست.
در متن از این بحث چنین نتیجهگیری شده است: « بنابر این ملاحظه می شود که نظریات ماکسوبر در ایران کنونی هیچ کاربردی ندارد و من از سر غفلت بدون نگاه انتقادی به این نظرات آنها را به شرایط کشورمان تعمین دادم.»
انقلاب فرهنگی محکمتر
در متن قرائتشده آمده است که ماکس وبر توانسته است باعث انحراف افکار شود، چون انقلاب فرهنگی خوب پیش نرفته و شورای انقلاب فرهنگی در آموزشهای دانشگاهی به اندازهی کافی سختگیری نکرده است.
متن میگوید: « شورای عالی انقلاب فرهنگی ومسئولان آموزش عالی کشور همه در این انحراف بیتقصیر نیستند . با اینکه مکرراً هشدار داده شده که علوم انسانی با علوم دقیقه تفاوت دارد و بسیاری از حربههای ایدئولوژیک در پوشش علوم انسانی عرضه میشوند متاسفانه شاهدیم بجای دقّت در کیفّیت این علوم هر ساله بر کمیت مراکز آموزشی عرضه کننده آن افزوده می شود.»
در متن علاوه بر ماکس ویر از کسان دیگری به عنوان عامل انحراف نام برده شده و به مکتبهای «پستاستوراکتورالیسم ، پست مارکسیسم و فمینیسم» حمله شده است. در متن آمده است: «اگر قرار است نظرات امثال پارسونز ، ماکسوبر یا هابرماس آثاری از خود بجا بگذارد که در حوادث اخیر دیدیم که هم امنیت ملی را به خطر انداخت و هم در ارکان توسعه اقتصادی تزلزل ایجاد نمود قطعا باید تجدید نظری در راه طی شده انجام دهیم ونقاط اعوجاج و انحراف را شناسایی کنیم.»
جرایم جان کین
در کیفرخواست جلسهی اول محکمههای جمعی، دیداری با یورگن هابرماس در تهران، جزو جرائم عمدهی روشنفکران دینی ذکر شده بود. در آن کیفرخواست آمده بود که این دیدار، که حجاریان نیز در آن حضور داشته، محرمانه بوده است. در جلسهی چهارم، به این موضوع پرداخته نشده است. در متن کیفرنامه، که امضای سعید مرتضوی، دادستان عمومی و انقلاب تهران را در زیر خود دارد، ، دیدار با پروفسور جان کین، استاد علوم سیاسی نیز جزو جرایم ذکر شده است. از جان کین در کیفرخواست دادگاه اول هم اسم برده شده بود.
در کیفرخواست آمده است که حجاریان از طریق حسین بشیریه، استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران، زیر تأثیر آرای لیبرالی جان کین قرار گرفته است.
کیفرخواست میگوید که حجاریان در زندان به این نتیجه رسید که « توتالیتریسم در ایران منتفی است، الفاظی نظیر تمامیت خواه، توتالیتاریسم و سلطانیسم برای ایران اشتباه است.»
RN/FF