محافظ رهبر پیشین کرهشمالی: کیمجونگ بددهن و دمدمیمزاج بود
۱۳۹۴ اسفند ۸, شنبهلی یونگگوک، این روزها "فعال حقوق بشر" است و در راه حقوق نقضشدهی مردم کرهشمالی تلاش میکند. اما سالها پیش او شغل دیگری داشت؛ شغلی امنیتی و مهم در دیکتاتوری حاکم بر کره شمالی. او یکی از نیروهای محافظ ویژهی کیمجونگایل، رهبر پیشین کرهشمالی بود.
لی یونگگوک که حالا ۵۴ ساله است در شهر ژنو، در کنفرانس "حقوق بشر" سازمان ملل متحد در گفتوگویی اختصاصی با دویچهوله انگلیسی از بیش از یک دهه محافظت از دیکتاتور پیشین کرهشمالی میگوید.
لی یونگ به دویچهوله میگوید که هنوز دانشآموز دبیرستانی بود که این "افتخار" نصیب او شد تا یکی از نیروهای محافظ کیمجونگایل شود که در آن زمان هنوز رهبر نشده بود و پدرش او را برای جانشینی آماده میکرد.
به گفته او گروهی از سوی رهبری کرهشمالی به مدارس آمدند و از پسرهای نوجوان ورزیدهای که بهنظر مناسب میآمدند آزمون ورزشی و عقیدتی گرفتند. مهمترین ویژگی اما پیشینهی خانوادگی "پاک" بود. اگر حتا یکی از اقوام دور آنها ساکن کرهجنوبی بود یا سابقهی مخالفت سیاسی با خانوادهی ایلها را داشت، بلافاصله کنار گذاشته میشد.
بیشتر بخوانید:«معاون نخستوزیر کره شمالی اعدام شده است»
یک سال طول کشید تا لییونگ در همهی آزمونها موفق شد و در تیم حفاظتی رهبر بعدی کرهشمالی بهکار گرفته شد. او میگوید:«قبل از شروع اولین روز کار به ما گفتند که کیمجونگ مردی از جنس خدا است. در ذهن ما فرو کردند که او انسانی خارقالعاده است.»
"مردی بددهن و دمدمیمزاج"
کیمجونگ ایل اما نه از "جنس خدایان" بود و نه انسانی با تواناییهای "خارقالعاده." محافظ پیشین او به دویچهوله میگوید که دیکتاتور پیشین کرهشمالی بیش از هر چیز "بددهن" بود و در صحبتهای روزمره از کلمات رکیک استفاده میکرد.
او با تاکید بر اینکه کیمجونگایل "اصلا آنجوری نبود که او تصور میکرد"، میافزاید:«او وحشی و خشن بود و هیچ ترحمی نداشت. اگر کسی جرات میکرد پشت سر او کوچکترین حرفی بزند یا به او بخندد، ناگهان ناپدید میشد و ما دیگر هرگز آن فرد را نمیدیدیم.»
بیشتر بخوانید:یک گروه موسیقی کره شمالی تور خود در چین را لغو کرد
محافظ شخصی پیشین کیمجونگ میگوید حتا گاهی قرعه به نام نزدیکترین افراد به کیمجونگ ایل میافتاد و دوستان صمیمی او هم ناپدید میشدند و دیگر از سرنوشت آنها خبری نمیشد.
لییونگ میگوید رهبر پیشین کرهشمالی دمدمیمزاج هم بود. با اینکه رابطهی خوبی با محافظان شخصی خود داشت و بارها ناگهان با آنها بگووبخند میکرد و گپ میزد، همهی محافظان از او به شدت میترسیدند؛ چون میدانستند هرآن ممکن است او میان خنده و شوخی، جدی شود و با تندخویی به آنها ناسزا گوید.
"محدودیت اشتغال دونفر از یک خانواده"
با همهی نگرانیها و سختیهای کار برای کیمجونگ ایل، لییونگ کمی بیش از یک دهه محافظ شخصی کیمجونگ باقی ماند. اما در سال ۱۹۸۸ میلادی او ناچار شد شغل خود را ترک کند.
دلیل این اجبار به ترک شغل این بود که یکی از پسرعموهایش بهعنوان رانندهی شخصی کیمجونگ ایل استخدام شده بود. بنا به قوانین کرهشمالی دو نفر از اعضای یک خانواده نمیتوانند همزمان در استخدام خانوادهی رهبری کرهشمالی باشند.
لییونگ میگوید برای اولینبار بعد از کمی بیش از ده سال او توانست پیونگیانگ، پایتخت کرهشمالی و دنیای منزوی قصر رهبری را ترک کند و واقعیت کرهشمالی را ببیند.
او به دویچهوله میگوید:«ناگهان دیدم در این ده سال هیچچیز تغییر نکرده است. مردم هماناندازه با فقر درگیرند، گرسنه و قحطیزدهاند و رسانهها درحال دروغپردازی دربارهی خانوادهی رهبریاند.»
بیشتر بخوانید:کره شمالی؛ از گسترش توان اتمی تا همکاری با آمریکا
او گفت شوکه شد که رسانهها بهدروغ مینویسند کیمجونگ ایل در همراهی با مردم قحطیزده "میگرید" و "چیزی نمیخورد."
او اما کماکان در یکی از ادارات دولتی شاغل بود و از اعضای آن طبقهی خاص نزدیک به حاکمیت با امکانات ویژه محسوب میشد.
"محافظ شخصی که زندانی اردوگاه کار اجباری شد"
لییونگ کوک در سال ۱۹۹۴ برای ماموریتی خارجی راهی چین شد و آنجا تصمیم گرفت که به کرهجنوبی رود
با اینحال فردی که قرار بود او را غیرقانونی به کرهجنوبی ببرد، کلاهبردار از آب درآمد. لییونگ کوک به کرهشمالی بازگردانده و مستقیم به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد.
او به کمپ "یودوک" فرستاده شد که یکی از بدترین اردوگاههای کار اجباری در کرهشمالی است. او در این باره به دویچهوله میگوید:«با زندانیان درست مثل حیوان رفتار میشد. نه، بسیار بدتر از حیوان رفتار میشد.»
او میگوید هر دو هفته یکبار عدهای از زندانیان انتخاب و جلوی چشم بقیهی زندانیان اعدام میشدند:«همه ما موظف بودیم از فاصلهی کمتر از ۱۰ متری اعدام آنها را تماشا کنیم.»
اما لییونگ کوک موفق شد از این اردوگاه کار اجباری فرار کند. او حاضر نشد به دویچهوله جزئیات چگونگی فرار را بگوید. فقط به این بسنده کرد که با اینکه دستبند به دست بود، موفق شد خود را به مرز چین و کره شمالی برساند و وارد خاک چین شود.
این محافظ شخصی رهبر پیشین کره شمالی از سال دوهزار میلادی در سئول، پایتخت کرهجنوبی بهسر میبرد و دربارهی نقض حقوق بشر و جنایتهای رژیم کرهشمالی سخنرانی و مصاحبه میکند.
او به دویچهوله میگوید که هنوز هر روز با هراس از تعقیب و بازداشت موقت از سوی نیروهای کره شمالی زندگی میکند، اما حاضر نیست اجازه دهد این ترسها بر او غلبه کنند. با اینحال اصلا حاضر نیست کلمهای دربارهی سرنوشت خانوادهاش که در کرهشمالی باقی ماندند، صحبت کند.