محدود کردن علوم انسانی به مدارس ایران نیز رسید
۱۳۹۴ آذر ۱۶, دوشنبهآموزش و پرورش ایران تصمیم گرفته است که رشتههای علوم انسانی را از مدارس ایران حذف کند. اسفندیار چهاربند، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، روز یکشنبه (۱۵ آذر / ۶ دسامبر) در نشستی خبری گفت: «براساس تصمیمگیریهای جدید در ورود به رشته علوم انسانی محدودیتهایی خواهیم داشت و در سال تحصیلی ۹۶- ۹۵ هیچ مدرسه دولتی عادی نمیتواند دانشآموزان را در رشته ادبیات و علوم انسانی ثبتنام کند.»
مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران خطاب به خانوادهها گفت: «هماکنون به خانوادهها اطلاعرسانی و اعلام میکنیم که ورود به رشتههای ادبیات انسانی دیگر برای دانشآموزان سهل و ساده نیست و برهمین اساس تنها استعدادهای برتر میتوانند در این رشته تحصیل کنند.»
روزنامه "شهروند"، چاپ تهران، روز دوشنبه (۱۶ آذر/۷ دسامبر) با اشاره به سخنان مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران نوشت، این اتفاق برای رشته علوم انسانی در دبیرستانهای ایران از نگاهی دیگر میتواند بخشی از برنامه محدودکردن علوم انسانی درکشور باشد؛ برنامهای که در سالهای اخیر در دانشگاهها و توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی دنبال شده و حالا خبرهای تازه نشان میدهد که دامنه محدودسازی آن به مدارس هم کشیده شده است.
دانشگاههای ایران از سال ۲۰۱۰ شروع به حذف رشتههای علوم انسانی کردهاند. دانشگاه علامه طباطبایی که مهمترین دانشگاه ایران در ارائهی رشتههای علوم انسانی بهشمار میرفت، در سال ۲۰۱۱ تقریبا بخش عمده این رشتهها را حذف کرد. از ۱۹ رشته تحصیلی در این حوزه تنها ۶ رشته در این دانشگاه باقی مانده است.
افتادن به جان رشتههای علوم انسانی در ایران پس از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ و اظهارات آیتالله خامنهای درباره "غربی بودن رشتههای علوم انسانی" آغاز شد. نخست گفته شد که علوم انسانی باید "اسلامی" شوند، اما وقتی راهی برای "اسلامی کردن" آنها پیدا نشد، چاره را در حذف این رشتهها یافتند.
"علوم انسانی را به بنبست کشاندهاند"
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران به شهروند گفته است، تصمیمی که وزارت آموزش و پرورش در این زمینه گرفته، نشاندهنده بنبست علوم انسانی در ایران است و درواقع علوم انسانی را به بنبست کشاندهاند.
به گفته زیبا کلام، «مشکل اساسی این است که در ایران به علوم انسانی بهعنوان ابزاری برای انتقال و القای ایدئولوژی به جامعه نگاه میشود و نه برای فهم جامعه، فهم تاریخ و فهم انسان. نگاه بیطرفانه به این دانش وجود ندارد و هرچه هست، نگاه ایدئولوژیک است. از آنجا که در این زمینه توفیقی حاصل نشده، بنابراین علوم انسانی را ناکارآمد دیده و علوم انسانی هم در این شرایط دچار بحران عمیقی شده است.»
به اعتقاد این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، دستگاههای حکومتی در ایران نتوانستند با علوم انسانی کنار بیایند بنابر این راهکار حذف را در پیش گرفتهاند: «از یکسو آموزشوپرورش میخواهد علوم انسانی را به کلی جمع کند، ازسوی دیگر شورایعالی انقلاب فرهنگی میخواهد علوم انسانی را اسلامی کند و درهمین احوال سند تغییر بنیادی علوم انسانی تهیه میشود، همه اینها نشاندهنده شکست تلاشهای نظام آموزشی ایران در بهرهگیری از علوم انسانی است و این راهکار حذفی اعلام به بنبست رسیدن در این زمینه است.»
به گفته زیباکلام، حذف علوم انسانی از دبیرستانها در واقع مقدمهای برای حذف تدریجی آن در دانشگاهها در سالهای آینده است.
زیباکلام این اقدام را تصمیمی شتابزده میداند که پیامدهای اجتماعی آن در سالهای آینده روشن میشود: «بدون اینکه با دانشگاهیان و صاحبنظران مطرح شده باشد، این تصمیم را گرفتند و چند سال بعد مشخص خواهد شد که این تصمیم چقدر غلط بوده و کسانی که علاقهمند به علوم انسانی هستند، قربانیان این تصمیم میشوند.»
حق انتخاب از دانشآموزان گرفته میشود
شهروند نوشته است، جدا از فشاری که در سالهای اخیر از ناحیه "نگاه سیاسی" به این حوزه علمی تحمیل شده، تصمیم تازه آموزشوپرورش برای حذف این رشته از دبیرستانهای دولتی، پیامدهای آموزشی و تحصیلی برای دانشآموزان دارد. محمدرضا نیکنژادی، آموزگار و کارشناس آموزشوپرورش معتقد است که این تصمیم پیامدهای منفی فراوانی خواهد داشت و مهمترین مشکل، گرفتن حق انتخاب از دانشآموزان است.
این کارشناس آموزشوپرورش گفت: «به نظر میآید این سیاست کلی دولت در بخش آموزش است که آموزش را به صورت پولی دربیاورد. مدارس فرهنگ، غیرانتفاعی هستند و به دنبال خود هزینههای بسیار زیادی را خواهند داشت علاوه بر آن به علت گستردگی مناطق، خانوادهها متحمل هزینه ایاب و ذهاب برای فرزندشان میشوند و شهروندانی که به علت این تصمیم اجباری نتوانند هزینهها را پرداخت کنند، ناگزیر باید از تحصیل در رشته مورد علاقهشان چشمپوشی کنند.»
به نظر محمدرضا نیکنژادی این تصمیم آموزش و پرورش مغایر با قانون اساسی است و حق آزادی شهروندان را سلب کرده است. دانشآموزی اگر بخواهد در رشته علوم انسانی تحصیل کند، دولت حق ندارد که مانع حق شهروندی او شود.