مشکل پرسپولیس چیست؟ گفتوگو با داریوش مصطفوی
۱۳۹۰ مرداد ۲۱, جمعهدر نخستین روز از هفتهی سوم لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران، تیم پرسپولیس تهران با حساب دو بر یک در برابر تیم شهرداری تبریز متوقف شد. در سایر بازیها ملوان بندرانزلی ۴ بر صفر بر میهمان خود مس سرچشمه پیروز شد، ذوب آهن اصفهان یک بر صفر از سد میزبان خود سایپا عبور کرد و تراکتورسازی تبریز نیز با همین نتیجه در تبریز تیم شاهین بوشهر را تسلیم خود کرد.
داریوش مصطفوی، مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس، در گفتوگو با دویچه وله، به تحلیل ناکامیهای پیروزی در سه بازی نخست فصل جاری پرداخته است.
دویچه وله: آقای مصطفوی تیم فوتبال پرسپولیس در هفتهی سوم لیگ برتر ایران مقابل شهرداری تبریز دو بر یک بازی را باخت و مورد انتقاد شدید از سوی تماشاگران قرار گرفت. مشکل پرسپولیس چیست و چرا این تیم داخل چنین بحرانی شده؟
داریوش مصطفوی: مشکل پرسپولیس به نظر من مشکل مدیریتی نیست. چون در هیچ جای دنیا وقتی تیمی شکست میخورد، مدیرعامل را نمیآورند به مسلخ. شاید با مربی و سرمربی برخوردی داشته باشند، ولی با مدیرعامل هیچ جا کاری ندارند. چون مدیرعامل وظیفهاش در تصمیمگیریهای فوتبال جای دیگری است.
اما در مورد تیم. ببینید، یک اختلافی در روی سکوها هست که این اختلاف سبب میشود که بازیکن و مربی خودش را از قبل باخته شده بداند. یک عده طرفدار یک گروه هستند، عدهی دیگر طرفدار گروه دیگر. این اختلاف هم روی نیمکت وجود ندارد، روی سکوها وجود دارد. بههرحال بچههای ما بچههایی هستند که هنوز روحیه حرفهای مناسب برای بازیهای بزرگ را ندارند و این میشود آن چیزی که در تمرینات هم گفتهاند، در حین انجام بازی ممکن است انجام ندهند.
ولی من ایراد را به سرمربی تیم میگیرم. یعنی سرمربی تیم به نظر من بایستی بچهها را و خودش را آمادهی هرگونه مسئلهای بداند. یعنی این فوتبالی که در این مملکت میشود، به همه چیز شبیه است جز فوتبال. چه در داخل زمین چه در خارج زمین و چه در کل، در نوک آن فدراسیون فوتبالمان. هیچ چیزش شبیه فوتبال نیست. بنابراین وقتی در فوتبال هیچ قاعدهای رعایت نمیشود، باید مربی اینها را به بازیکناش بگوید که ممکن است از دقیقهی ۱۰ یا از دقیقهی ۲۰ علیه شما بلند شوند.
من دقیقاً یادم میآید که وقتی مدیرعامل باشگاه پیروزی بودم، هنوز اول بازی بود، قاری قرآن داشت قرآن میخواند، یکسری هم میگفتند مدیر استصوابی نمیخواهیم. آدمهایی که از بیرون شارژ شده بودند، از بیرون زمین پول گرفته بودند و هنوز اجازه نمیدادند که بازیکن بازی خودش را شروع کند و علیه من بلند میشدند و دقیقا امروز به یک شکل دیگرش هست. امروز کاملاً سکوی استادیوم به دو قسمت تقسیم شده. یک قسمت طرفدار کاشانی و تیم پرسپولیس هستند، و قسمت دیگرطرفدار مقابل کاشانی و پرسپولیس هستند.
آقای مصطفویی این بد و بیراه گویی و توهینها و اختلافات در سالهای گذشته نیز بود و حالت تازهای ندارد.
نه، سالهای پیش به این شدت نبود. این شدت از زمان من شروع شد. از زمانی که پول به سکوها رفت و اینها آموخته شدند که هر کسی که مورد طبعشان نباشد، میتوانند بزنند زمین. امروز هم دقیقا دارند این کار را میکنند. من با شما صادقانه دارم صحبت میکنم. امروز هم در دقیقهی ۱۵، ۲۰، ۲۵، ۳۰ شروع میکنند علیه مربی، علیه بازیکن شعار میدهند و این چیز خوبی نیست. این فوتبال ما را بهخصوص فوتبال باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس را از درون منفجر میکند.
اما در گفتوگوهایی که ما در سالهای اخیر با فوتبالیستهای حرفهای ایرانی یا غیرایرانی داشتیم، همهشان براین نکته تأکید میکردند که وقتی بازیکن در عمق روند بازی قرار گرفته و تمرکز بر روی بازی دارد، دیگر نمیفهمد دوروبرش در سکوها، در میان تماشاگرها چه میگویند، چه شعارهایی میدهند یا چه گفته میشود و چه گفته نمیشود. برای این که کاملاً در تب و تاب بازی قرار گرفتهاند. این آن معنا را دارد که فوتبالیستهای ایرانی و فوتبالیستهای پرسپولیس در حال حاضر از لحاظ روحی روانی این قدر متزلزل هستند که فوری قربانی یه مشت شعارهای ناجور از سوی تماشاگران میشوند؟
ببینید، من یکی ازافرادی هستم که هم در زمین فوتبال بازی کردم هم سمتهای مختلف بیرون زمین داشتم. من مدیر تیم ملی بودم، بازیکن تیم ملی بود، در هر دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بازی کردهام، دبیرکل فدراسیون بود، رئیس فدراسیون بودم و مدیرعامل باشگاه بودم.
فرهنگ بازیکن ما، در ابتدا گفتم که ما هنوز بازیکنانمان و مربیانمان مربیان و بازیکنان حرفهای تمام نیستند. اینها رویشان اثر میگذارد. اینها خیلی ضعیف و شکننده هستند و روی اینها این مسائل به طور حتم اثر گذشته و این که مثلا دو گل عقب بیافتد یک تیمی مثل پرسپولیس، دیگر آنهایی که بخواهند اهداف خودشان را برگزار کنند، خیلی راحت میتوانند تیمی را که دوتا گل خورده است، هر شعاری علیهاش بدهند.
پس نظر شما این است که حمید استیلی سرمربی پرسپولیس قابلیت تقویت روحی و روانی بازیکنانش را ندارد؟
استیلی ظاهر بسیار آرامی دارد و بسیار متین. ولی در مقابل هجوم و در مقابل تهمتهای بیهودهای که به او زده میشود، عکسالعمل درونی نشان میدهد. یعنی کنترل بازی از وی گرفته میشود. و من ایراد را از این جهت از استیلی میگیرم که او بایستی بازیکنان خودش را آموخته کند که اینها هنوز نرفتند توی زمین، بهشان حرفهای رکیک میزنند و اصلاً هدف سکو این است که استیلی و کاشانی موفق نشوند. هدف آنها این است. و من این ایراد را میگیرم که نباید دنبال این هدف بروند. آنها، یعنی استیلی و کاشانی، نباید اجازه دهند که آنها به این هدفشان برسند.
بچههایی بفرستند توی زمین مثل کریمی. تنها کسی که دوندگی داشت دیشب در بازی با شهرداری تبریز، علی کریمی بود. چرا؟ چون علی کریمی میادین مختلف بینالمللی را دیده. در بوندس لیگا آلمان بازی کرده. در تیم ملی کاپیتان بوده و بچهای است که سرش به کار خودش است.
ولی اکثر بازیکنان، ۹۰ درصد بازیکنان که در این بازی بودند، حواسشان طرف تماشاچی و سکوها بود. این هم که بعد از بازی اکثر بازیکنان وقتی مصاحبه میکردند، میگفتند در کشورهای خارج وقتی تیمی گل میخورد عکسالعمل آنی نیست. اجازه میدهند چند هفته بازیها شروع شود، و بعد اکثر بازیکنان تیم پیروزی از این گلهمند بودند که آن چیزی که قدرت تاکتیکیشان را گرفته تماشاچی بوده. همان تماشاچی که روی سکو به خاطر همین امر آمده بود. منتظر بودند یک تیم یک گل عقب بیافتد و اهدافی که دارند. خب شما میدانید در فوتبال ما این طوری است. مردم منتظر نتیجه هستند. طاقت هم ندارند. تیمشان را هم دوست دارند و نگران هم هستند و فوراً عکسالعمل نشان میدهند. این عکسالعمل موافق دل کسانیست که دشمن پرسپولیساند.
شما اشاره کردید که فوتبال در ایران به همه چیز شبیه است جز به فوتبال. حالا عاقبت این فوتبال که در طول ۱۵ سال اخیر در چندین فاز زمانی یک هویت ملی به تمامی ایرانیان سراسر دنیا بخشیده بود، چه میشود؟
ببینید، اوج هویت بخشی به فوتبال و ملیت ما در سال ۹۸ بود که در سال ۹۸ ما با آن عظمت به جام جهانی رفتیم. درست در تاریخ ۸/ ۱۲/ ۱۳۷۶ جمعیتی حدود ۳۵ میلیون نفر به خیابان آمدند و هویت ملیشان را تقویت کردند. وقتی رأس فوتبال ما که فدراسیون فوتبال ما هست، آدمهایی نه تنها رئیس فدراسیون، ۹ یا ۱۰ نفر هیئت رئیسهی فوتبال ما دارد که اینها با فوتبال بیگانه هستند. اینها در مسافرتها با فوتبال هستند و دادن رأی، وقتی که رأی بخواهند بدهند.
وقتی مجلس فوتبال ما مجلسی باشد که اعضای هیئت رئیسه و کسانی که انتخاب میکنند، کسانی باشند که دلشان به حال فوتبال نمیسوزد و آدمهای بسیار قوی و کارشناسان بسیار خوب فوتبال ما بیرون از فوتبال ما باشند و کسی اصلاً دنبال هویت ملی نباشد، این میشود که الان شده است.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: پارسا بیات