معلمان و انتخابات مجلس
۱۳۸۶ اسفند ۱۵, چهارشنبهدر سال گذشته معلمان ایران از جمله اقشار فعالی بودند که خواستهای صنفی خود را طی تظاهرات و فعالیتهایی دیگر به آگاهی افکار عمومی رساندند و بدین خاطر با مجازات از سوی دولت روبرو شدند. نمایندگان مجلس هفتم توجه چندانی به خواست تشکلهای معلمان نداشتند. آیا معلمان امیدی دارند که نمایندگانی از مجلس جدید به خواست آنان توجه کنند؟ آیا در انتخابات شرکت خواهند کرد؟ پرسشهایی از این دست را با محمد داوری، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی و عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران در میان گذاشتهایم.
دویچهوله: آقای داوری، اینروزها در سازمانها و محافل معلمها بحث انتخابات گرم هست؟
محمد داوری: باید بگویم که قضاوت در باره گرم بودن یا نبودن بحث انتخابات نیاز به نظرسنجی علمی یا مستند دارد. الان برداشت اولیه در کل جامعه این بوده است که جو انتخابات خیلی گرم نیست. در بین معلمان هم تقریبا میشود گفت که همین وضعیت وجود دارد. ولی تغییراتی در فضای انتخابات در اردوگاه معلمان بوجود آمده است. تعدادی از تشکلهای معلمان در جناح اصولگرا که از قبل بودهاند، همچنان فعالند. تعدادی از تشکلهای فرهنگیان مرتبط با احزاب اصلاحطلب هم که از قبل بودهاند، همچنان فعالند. اما اتفاق سومی افتاده است و آن عبارت از اين است که تعدادی از فعالین صنفی مدنی معلمان که در قالب دو تشکل «کانون صنفی معلمان» و «سازمان معلمان ایران» اعتراضات یکسال اخیر را رهبری و پیگیری میکردند، از چندماه قبل شورایی را با موضوع انتخابات و مطالبات فرهنگی تشکیل دادهاند و بحثهایی را مطرح کردهاند تا این نظریه را مورد بحث قرار بدهند که آیا انتخابات بعنوان یکی از عرصههای مهم میتواند فرصت یا فضایی برای پیگیری مطالبات صنفی مدنی فرهنگیان باشد یا نه.
و تاکنون به چه نتیجهای رسیدهاند؟
دوستان در مرحلهی اول به این نتیجه رسیدند که فضای انتخابات و بهطور کلی مجلس یکی از مواردی میتواند باشد که به فعالین صنفی مدنی برای پیگیری مطالباتشان کمک بکند. یعنی اعضای شورا اصل ورود به عرصهی انتخابات را به رای گذاشتند و به این نتیجه رسیدند که وارد بحث انتخابات بشوند. از شورای ۱۱ نفره، ۸ نفر در تهران با فرض اینکه باید خود فعالین پیشقدم بشوند کاندیدا شدند كه تا آخرین مرحله رد صلاحیت شدند. بعد از این جریان باز دوباره بررسی کردند که آیا میتوانند در عرصه حضور داشته باشند و کاندیداهای دیگری را معرفی بکنند يا نه، که در آخرین جلسهای که ما یکشنبه (۲ مارس) داشتیم با رای اکثریت اعضای شورا به این نتیجه رسیدند که میتوانند از کاندیداهایی که تایید صلاحیت شدهاند، کاندیدای ویژهای را در تهران و شهرستانها ویژهی فعالین صنفی مدنی معرفی بکنند.
پس کاندیداهایی وجود دارند که معلمهایی که الان در تشکلات فعال هستند بتوانند امیدی به آنها داشته باشند؟
بله. البته کاندیداهایی که وجود دارند، کاندیداهای نسبیاند. یعنی کاندیداهایی که مورد تایید معلمین و فعالین باشند، به صورتی که تمام ویژگیهایی را که معلمین دوست دارند در این کاندیداها باشد، وجود ندارند. اين انتخاب، انتخابى نسبی است.
در اعتراض معلمان در سال گذشته بحث بهبود وضعیت معیشتی آنها بوسیلهی ایجاد هماهنگی در سطح درآمدها مطرح بود. کاندیداهای انتخاباتی تا چه حد به اين خواست معلمان توجه کردهاند؟
ما اگر بخواهیم این مسئله را در بین نمایندگان مجلس هفتم ارزيابى بکنیم، ميتوانيم بگوييم كه اکثریت نمایندگان مجلس هفتم برخلاف مطالبات، اهداف و اعتراضات معلمان حرکت کردند. مصادیق این حرکت هم عبارتند از عدم تصویب لایحهی مدیریت خدمات کشوری به هنگامى که معلمان معترض بودند و مقابل مجلس جمع شدند و نيز رای مجدد به آقای فرشیدی، بعنوان وزیری که مورد اعتراض و انتقاد معلمان بود. این دو مصداق مهم عدم توجه اکثریت مجلس هفتم به مطالبات معلمان بود. ولی اقلیت مجلس هفتم، بویژه تعدادی از نمایندگان بودند كه از معلمان دفاع كردند، كه در راس آنها آقای اعلمی، نمایندهی تبریز را قرار میدهم. آقاى اعلمى دفاع جانانهای از معلمان معترض و همچنین مطالبات این معلمان داشت، ولی متاسفانه رد صلاحیت شده است. اگر ایشان تایید صلاحیت میشد، نفر اول لیست معلمان در کشور براى انتخابات بود. به همین دلیل معلمها در سایر گزینهها، یعنی نمایندگان مجلس هفتم، جستوجو کردند و آقای اسماعیل گرامیمقدم را بعنوان گزینهی بعدی در نظر گرفتند. او تا الان تنها فردی است که این شورا در لیستاش در تهران قرار داده است. در شهرستانها هم تعدادی از نمایندگان دورهی قبل، مانند آقایان جلالی و قنبری، مطرح بودند كه مورد حمایت معلمان هستند. البته در روزهای آینده هم نمایندگانى که شجاعانه از حقوق صنفی معلمان دفاع کردند به جامعه معرفی میشوند.
بنابراین آقای داوری، میتوانیم بگوییم که فعالیتهای اعتراضی معلمها در سال گذشته این موفقیت را داشته است که برخی از کاندیداهای انتخابات مجبور بشوند به خواست آنها توجه کنند و این خواستها را در برنامههایشان بگنجانند؟
بله، خوشبختانه! ما یکی از ثمرات اعتراضات سال گذشته تشکلهای فرهنگیان و معلمان را همین میدانیم. یعنی كسب توجه افکار عمومی به خواستههای معلمان از یک طرف، و كسب توجه نمایندگان در جایگاه قانونگذاری به خواستههای معلمان از طرف ديگر، از دستاوردهای اعتراضات معلمین بودهاند. در نتیجه، ما الان در فضای انتخابات میبینیم که بدون استثنا همهی کاندیداها در اردوگاههای مختلف سیاسی و حتا کاندیداهای مستقل، بشدت به دنبال معلمین هستند. معلمین اولین قشری هستند كه آنان برای جلب نظر و جهت حمایتشان در انتخابات تلاش میکنند. این یک پیروزی بزرگ برای معلمین کشور است. جا دارد از این دستاورد حفاظت بشود و راهش هم گرایش به سمت تشکلها و تقویت تشکلها و حمایت از فعالین است.
شما در صحبتهایتان بیشتر به کسانی اشاره کردید که مایلند در انتخابات شرکت کنند. ما خبر داریم که گروهی هم هستند از میان معلمها که انتخابات را تحریم کردهاند. آیا این معلمها هم عضو تشکلهاى معلمان هستند؟ اطلاع دارید آنان چه گروهی هستند؟
بحث تحریم انتخابات چندسالیست که به نسبت بستهشدن فضای سیاسی و رقابتی و همچنین به دلیل نگاههای محدود به انتخابات در حوزههای مختلف، چه از لحاظ نظرى و چه از لحاظ عملی، از طرف گروههای مختلف در جامعهی ما مطرح است. ولی آن چیزی که جمع ما را به این نتیجه رساند که حضورمان را بر عدم حضورمان ترجیح بدهيم، تحلیلهاى مهمى است که در سطح نظریهپردازها وجود دارد. اين نظريهپردازان در عدم حضور نتیجه چندانى را متصور نمیشوند. حتا تحلیل برخى از آنان این است که تحریم به صورت پنهان از طریق خود جناح اصولگرا و جناح حاکم مطرح است که چندان راغب به حضور گستردهی مردم نیستند. چون اگر مردم بیایند، برندهی واقعی خود مردم و کسانی هستند که مطالبات واقعی مردم را پیگیری میکنند.
تا چه حد اعتماد به سلامت انتخابات در حال حاضر وجود دارد؟
متاسفانه سلامت انتخابات همچنان مورد تردید است. به همین دلیل بعضی از احزاب و گروهها تشکل و راهکاری را اتخاذ کردهاند که بر روند انتخابات نظارت داشته باشند. ولی نظارت اینها محدود است و نگرانی همچنان وجود دارد.