مناقشه هستهای و سود و زیان ایران و چین
۱۳۹۳ آبان ۲۷, سهشنبههمزمان با شروع دور آخر مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱ در وین خبرگزاری رویترز به نقل از یک گزارش امنیتی که در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته گزارشی منتشر کرده که بر اساس آن ایران در چارچوب فعل و انفعالاتی مشکوک، از طریق یک بانک چینی کونولون (Kunlun) به شرکتهای تحت کنترل نیروی قدس سپاه پاسداران که در چین فعال هستند پول واریز میکند.
رویترز افزوده است که این پولها تامینکننده هزینه فعالیتهای بینالمللی نیروی قدس سپاه در خارج از مرزهای ایران هستند.
با توجه به این که آمریکا نیروی قدس سپاه پاسداران را در فهرست گروههای ترویستی قرار داده و از سال ۲۰۱۱ آن را هم مشمول تحریمهایی کرده، صحت و سقم خبر یادشده و انتشار آن همزمان با دور آخر مذاکرات هستهای میتواند جای بحث و گمانهزنی باشد.
با این همه، تردید نیست که بهرغم مناقشه هستهای ایران و به رغم آن که پکن در موارد متعددی در مناسباتش با ایران ملاحظه حساسیتهای کشورهای غربی و به خصوص آمریکا را دارد، این مناسبات گسترش یافتهاند.
انتظارات ایران، اولویتهای چین
ایران نزدیکی به چین را هم برای کاهش فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب دنبال کرده است، هم امیدش این بوده که چین به عنوان عضو شورای امنیت و نیز عضوی از گروه ۵+۱ موضعی بازدارنده و مثبت به سود ایران داشته باشد و هم در برابر انتقادهای حقوق بشری غرب که هر دو کشور را نشانه رفته از حمایت رسمی و غیررسمی پکن برخوردار باشد.
چین اما گرچه برای موقعیت ژئوپلتیک ایران و منابع غنی آن و نیز تداوم دورماندنش از مدار غرب اهمیت کم و بیش بالایی قائل میشود، اما اولویتهای بینالمللیاش همچنان چیز دیگری است. به عبارتی، آن قدر که ایران در مختصات سیاستهای کنونیاش به داشتن روابط ویژه با چین نیازمند است، متقابلا این امر در مورد چین صادق نیست.
انتخاب استراتژیک چین و روابط ویژه آن با قدرتهای بزرگ از جمله ایالات متحده امریکا و قدرتهای اروپایی از یک سو و ویژگی ژئواستراتژیک ایران و منابع آن سبب شده که پکن بازی محتاطانهای را در مناسباتش با دو طرف دنبال کند؛ هم اینجا و آنجا در رعایت تحریمها و اعمال فشار بر ایران همکاری مستقیم یا غیرمستقیمی با غرب داشته باشد و هم مناسباتش با ایران را در سطحی نگه دارد که برای گسترش آن در صورت کاهش تنشها بر سر مناقشه هستهای شانسهای معینی باقی باشد.
بهویژه برای چین مانند روسیه، مهم است که ایران تام و تمام به مدار کشورهای غربی وارد نشود و سیاستهای امنیتی، انرژی واقتصادی آن در هماهنگی یا همکاری با آمریکا و اروپا قرار نگیرد.
در روابط خارجی چین، هنوز هم همکاریهای اقتصادی و توسعه مسالمتآمیز کشور از اولویت اصلی برخوردارند. در همین راستا، حجم قابل توجهی از روابط اقتصادی خارجی چین با ژاپن، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکاست. از این رو این کشور در روابط با ایران همواره ملاحظات اساسی کشورهای غربی نسبت به ایران را مدنظر قرار داده است.
چین با توجه به قدرت روزافزونی که پیدا میکند و به رغم کشاکش و قدرتنماییهایی که در قلمروهای آبی همجوار علیه کشورهایی مانند ژاپن نشان میدهد، یا تمرکزی که بر بسط قدرت نظامی و فضایی خود دارد، تغییر و تحول در نظام بینالملل و تامین نظرات و منافع خویش در این زمینه را همچنان در درون این نظام و با همکاری با قدرتهای بزرگ دنبال میکند. این در حالی است که ایران به عنوان منتقد نظم بینالمللی کنونی این تصور را دارد که میتواند با تاختن به آن و به چالشکشیدن آن به هدفش برسد.
بهعبارت دیگر، هماهنگی چین با نظم بینالمللی و همکاری با قدرتهای غربی، با رویکرد کموبیش تقابلآمیز ایران با نظام بینالملل که در برخی از دولتها پر رنگتر میشود، سازگاری ندارد. این امر در کنار چالشهای بعضا خصمانهای که در مناسبات ایران با اسرائیل و برخی از قدرتهای غربی وجود دارد، محدودیتهای محسوسی در مسیر توسعه روابط ایران و چین ایجاد کرده است.
وقتی که چین با غرب همراهی میکند
تبعیت نسبی چین از تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا علیه ایران در سه سال گذشته را میتوان در چارچوب همین ملاحظات چین تبیین و توصیف کرد. مناسبات اقتصادی ایران و چین در سالهای پس از جنگ ایران و عراق سیر صعودی داشت و علاوه بر خرید گسترده نفت از ایران و صدور کالا به آن سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران (گاز و نفت، ساخت سد، شاهراه و مترو و ...) را شامل میشد. اما در سه سال گذشته مشمول عقبگردهایی شد.
به گفته اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، سرمایهگذاریهای چین در ایران که تا قبل از سال ۲۰۱۱، یعنی سال آغاز تحریمهای شدیدتر آمریکا و اروپا به دو تا سه میلیارد دلار میرسید سال ۲۰۱۲ به ۴۰۰ میلیون دلار کاهش یافت.
چینیها در همین چارچوب مشارکتشان در برخی پروژههای بزرگ نفت و گاز و حتی راهسازی ایران را نیز با تعلل و تاخیر دنبال کردهاند که بعضا به فسخ قرارداد با آنها انجامیده است. گرچه مشکلات ایران در تامین مالی برخی از این قراردادها در تعلل چین بیتاثیر نبودهاند، اما نقش عمده را در این تعللها هماهنگی غیررسمی چین با تحریمهای غربی داشته است. فسخ قرارداد با چینیها در توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی یا میدان نفتی آزادگان از جمله این موارد هستند.
از سوی دیگر، از اوایل سال ۲۰۱۳، در پی اجرای دور جدیدی از تحریم های آمریکا علیه ایران و منع کشورهای خریدار نفت ایران از پرداخت ارز در برابر این خرید، چین نیز در همین چارچوب عمل کرده و سود بیشتری هم برده است.
تحریمهای یادشده به چین به عنوان وارد کننده نفت از ایران فرصت داده تا درآمدهای نفتی این کشور را در بانک های خود مسدود کند و ایران صرفا برای خرید کالا از چین فرصت استفاده از این درآمدها را داشته باشد. در واقع در شرایط کنونی کشورهای خریدار نفت ایران، به جای پول نفت، کالا به ایران مى دهند و در واقع اقدام به مبادله پایاپاى یا تهاترى با ایران مىکنند. در این چارچوب مقادیر هر چه بیشتری از کالاهای کمکیفیت یا بیکیفیت چینی نیز به بازار ایران راه یافته است.
دو درک متفاوت ازهمکاری نظامی
بهرغم هماهنگیهای چین با غرب در اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران، و به رغم آن که چین در مذاکرات ۵+۱ با ایران عضو چندان فعالی نیست و کمتر به سود ایران برآمد میکند، اما به مجرد آن که توافق موقت ژنو میان ایران و ۵+۱ در نوامبر ۲۰۱۳ در ژنو امضا شد، دوباره حجم مبادلات اقتصادی این کشور با ایران رو به افزایش نهاد و تحکیم جای پا در اقتصاد ایران با حساسیت دنبال شد.
بنا بر آمارهای گمرک چین، مبادلات تجاری این کشور با ایران در ماه های ژانویه تا اوت ۲۰۱۴ از رشدی حدودَ ۵۵ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل برخوردار بوده و به ۳۶ میلیارد و ۷۲۲ میلیون دلار رسیده است. افزایش صادرات چین به ایران بر ۱۳۵ درصد بالغ شده، در حالی که صادرات ایران به چین تنها کمی بیشتر از ۱۹ درصد افزایش داشته و به این ترتیب تراز تجاری دو کشور که قبلا به سود ایران بود، حالا بر عکس شده است.
همزمان در شهریور گذشته برای اولین بار یک ناوگروه چین با دو ناوشکن حامل ۶۵۰ نفر از پرسنل نیروی دریایی این کشور با عبور از تنگه هرمز در ساحل بندرعباس پهلو گرفت و رزمایشی را نیز با نیروی دریایی ایران انجام داد.
در حالی که چین تبلیغات بزرگی پیرامون این اقدام انجام نداد، ایران، هم این حضور بیسابقه ناوگان چین در مرزهای ساحلی خود و هم سفر هیئت نظامی خود به سرپرستی فرمانده نیروی دریایی به چین در اواخر مهر را، بخشی از "استراتژی برقراری روابط نزدیکتر با چین و روسیه در راستای خروج از انزوای ناشی از تحریمهای اروپا و آمریکا" توصیف کرده است.
فرصتی برای تعدیل "نگاه به شرق"
با این همه به نظر نمیرسد که کل این گرمیها و گشایشها در مناسبات دو کشور در مواضع تا کنونی چین تاثیری بگذارد یا این کشور را به ایفای نقش فعالتری در مذاکرات هستهای به سود ایران رهمنون شود.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور ایران یک روز پیش از آغاز آخرین دور مذاکرات هستهای در وین در دیدار با منگ جیان جو، رئیس دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، در تهران مجددا خواهان آن شد که این کشور "نقش فعالتر برای حل مسئله و دستیابی به توافق نهایی" به عهده بگیرد.
در درون حکومت ایران "نگاه به شرق" و اتکا به چین و روسیه برای مقابله با فشارها و تحریمهای غرب منتقدانی جدی دارد. هم برآورده نشدن انتظارات غیرواقعی از این نوع "نگاه" که به پیچیدگیها و اولویتهای مناسبات پکن و مسکو در مناسباتشان با غرب بیاعتنا بوده است، و هم احیانا حصول توافقی ولو نسبی در وین یا مذاکرات احتمالی بعد از آن که مناسباتی نسبتا عادی میان ایران و غرب حاصل آن باشد، قدرت منتقدان یادشده را افزایش میدهد و هم شاید مناسبات غیرسودمند با "شرق" را هم بیش از پیش بلاموضوع کند و در مسیری بهینه قرار دهد.