1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

منتجب نیا: اصلاح‌طلبان باید بتوانند حرف بزنند

۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

رسول منتجب‌نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی در گفت و گو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا صحبت از یک «آتش‌بس دوطرفه» کرده بود. با او به گفت و گو نشستیم تا زوایای این «آتش‌بس دوطرفه» را برایمان روش‌تر کند.

https://p.dw.com/p/KVWa
عکس: AP

رسول منتجب‌نیا عضو حزب جمهوری اسلامی، عضو مجمع روحانیون مبارز، مشاور رئیس جمهور در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی و قائم مقام حزب اعتماد ملی است.

وی در تیرماه امسال پرسش‌هایی از احمدی‌نژاد در مورد ادعای مدیریت کشور توسط امام زمان که بارها از سوی رئیس جمهور مطرح شده طرح کرد.

در این یادداشت وی ابتدا به صحبت‌هایی که از سوی احمدی‌نژاد نقل شده اشاره کرده بود مثل ادعای وجود هاله نور در جلسه سازمان ملل و اینکه احمدی‌نژاد بارها به مدیرانش گفته است کشور را من اداره نمی‌کنم، امام زمان اداره می‌کند.

منتجب‌نیا سپس بر اساس این گفته‌ها ابتدا از حمدی‌نژاد پرسیده بود که آیا این سخنان درست است یا نه و سپس از وی خواسته بود اگر اینها درست است در مورد آنها توضیح دهد.

انتشار این مطلب در روزنامه اعتماد ملی به صدور حکم جلب مدیرمسئول این روزنامه منتهی شد.

رسول منتجب‌نیا در گفت و گو با دویچه‌وله از پیشنهادات خود برای خروج از بحران کنونی ایران می‌گوید.

به عقیده‌وی تنها راه‌حل نه وحدت صوری و آشتی ظاهری بلکه یک وحدت اصولی و مبتنی بر گفت و گو و حل اساسی مناقشات است.

او می‌گوید هیچ چاره‌ای جز این وجود ندارد و باید مملکت را از این وضع نجات داد.

دویچه‌وله: آقای منتجب‌نیا شما در گفت‌وگویی که با خبرگزاری کار ایران داشتید، گفته‌اید که باید از سوی دو جناح اعلام آتش بس شود. منظورتان از آتش بس چه هست؟

رسول منتجب‌نیا: منظور من از آتش بس، این است که آنهایی که ابزار قدرت را در اختیار دارند، هم زور، هم پول و هم دستگاه‌های تبلیغاتی و به سادگی می‌توانند رقیب را متهم و بایکوت کنند و یا حقیقت‌ها را زیر و رو کنند، عمدتاً آن افراد هستند که باید دست از این کار بردارند و این حرکت‌ها را ادامه ندهند و نقطه‌ی مقابلشان هم آنهایی که الان ابزاری در اختیار ندارند، نه رسانه‌ای دارند، نه زور دارند، نه پول دارند، نه حتی چند نشریه و روزنامه در اختیار آن‌ها هست، آن‌ها هم باز تحفظ و خویشتن‌داری کنند تا فضا قدری ملایم شود و آرامشی برای ایجاد وحدت پیدا شود. مسأله‌ی بعدی آزادی زندانیان است، زندانیانی که بعد از انتخابات به دلیل مسأله‌ی مربوط به انتخابات زندان شده‌اند. این هم یکی از مسائلی است که ضروری و لازم است. بعد از این دو گامی که برداشته شد، آنوقت است که فضا برای بحث و مذاکره و رسیدن به یک وحدت و انسجام ملی مورد نظر مردم و مسئولان و دلسوزان نظام آماده می‌شود.

شما گفته‌اید اصلاح‌طلبان از طرفداران خودشان بخواهند دست از افراط بردارند. آیا به نظر شما تا به حال عمل افراطی‌ای از جانب مردم معترض صورت گرفته است؟

من با زبان مخالفین اصلاحات صحبت کردم. گفتم اگر شما معتقدید که اصلاح‌طلبان طرفداران افراطی‌ای هم دارند، باید آن‌ها به طرفدارانشان بگویند که دست از افراط بردارند. آن‌ها که الان ابزاری در اختیار ندارند که طرفداران خودشان را راهنمایی کنند. پس به آن‌ها آزادی بدهید، رسانه‌ای را در اختیار آن‌ها بگذارید که بتوانند با مردم صحبت کنند و احیاناً اگر طرفدارانشان حرکت افراطی هم داشتند، آن‌ها راهنمایی‌شان کنند. به هرحال وقتی یک حرکت مردمی و گسترده بوجود بیاید و کسی مدیریت این جریان را به عهده نداشته باشد، یا مدیریت داشته باشد اما ابزار تبلیغی در اختیارش نباشد، ممکن است لابه‌لای این حرکت کارهای افراطی هم انجام گیرد یا شعارهای نامربوط هم داده شود. بنابراین عقیده‌ی من این است که امکانی به اصلاح‌طلبان و به جنبش سبز داده شود تا آن‌ها هم بتوانند حرف بزنند. هم با رقبای‌شان صحبت کنند و استدلال کنند، هم با طرفدارانشان صحبت کنند و آن‌ها را راهنمایی و مدیریت کنند. مدیریت این جریان که توسط این سه شخصیت در حال حاضر مقدور است، بدون ابزار و بدون رسانه امکان‌پذیر نیست.

شما در بخش دیگری از صحبت‌هایتان از حل قضایا به صورت اساسی صحبت کرده‌اید. خواست اولیه‌ی آقایان موسوی و کروبی این بوده که انتخابات ریاست جمهوری تجدید شود. به نظر می‌رسد حل اساسی قضیه هم همین باشد، لااقل از جانب این دو نفر. آیا الان بعد از گذشت پنج ماه و این همه اتفاقاتی که افتاده ، به نظر شما امکان چنین چیزی وجود دارد؟

ما باید زمانی را که در آن قرار گرفته‌ایم در نظر بگیریم. من خودم در ابتدای کار جزو کسانی بودم که روی ابطال انتخابات و حداقل روی تشکیل کمیته‌ی حقیقت یاب پافشاری داشتم و حتی در ملاقاتی هم که با رهبری داشتیم، این مسأله را به صراحت بیان کردیم. اما الان که به قول شما چهارـ پنج ماه از قضیه گذشته، باید دید که چگونه می‌شود این داستان را حل کرد و به سرانجام رساند. من الان طرحی برای حل قضیه ارائه نکرده‌ام. من تأکیدم روی این مسأله بوده و هست که اگر بخواهیم به وحدت برسیم، اولین گام اعلام آتش بس به معنای واقعی کلمه است، تا زمینه‌ی بحث و بررسی و رسیدن به یک نتیجه‌ی عاقلانه و منطقی فراهم شود. اولین گام به نظر من اعلام آتش بس است از طرفین و ایجاد آرامش و فضای آرام در جامعه برای این که عقلا بنشینند و مشورت کنند. قطعاً اگر چنین فضایی بوجود آید، می‌شود با توجه به شرایط زمانی و مکانی و مشکلاتی که الان وجود دارد، یک راه حلی که کمترین هزینه را دارد برای برطرف کردن مشکلات موجود به دست آورد.

فرض را براین بگذاریم که به قول شما این آتش بس اعلام شد و طرفین توانستند سر یک میز بنشینند و باهم صحبت کنند. به عنوان مثال اگر چنین مذاکره‌ای صورت بگیرد، شما به عنوان قائم مقام حزب اعتماد ملی، از طرف آقای کروبی یا این که از نظر شخصی خودتان، چه راه حلی را پیشنهاد می‌کنید، وقتی خودتان هم اذعان دارید بعد از گذشت پنج ماه دیگر ابطال انتخابات شاید محلی از ارعاب نداشته باشد؟

من الان نظر خاص یا طرح مشخص و مؤثری را نمی‌توانم ارائه کنم. تنها چیزی که برای من مهم است این که بعد از ایجاد آتش بس، عقلای قوم، جمعیت‌هایی که دلسوز باشند، عاقل و خردمند باشند، اهل نظر باشند و مورد قبول جامعه باشند، آن‌ها بنشینند، هم مسائل را ریشه‌یابی بکنند و هم کسانی که جنایت کرده‌اند، کسانی که حقوق مردم را ضایع کرده‌اند، با آن‌ها برخورد بشود و بعد هم راهی برای جبران قضایای گذشته به دست بیاورند. یعنی باید با عقل و تدبیر قضیه را پیگیری کرد تا نتیجه‌ی مطلوب به دست بیاید. ممکن هم هست که صددرصد مطلوب نباشد، ولی در حد توان باید ما تلاش کنیم که به نتیجه برسیم.

آقای منتجب نیا شما الان در صحبت‌تان از ایجاد وحدت صحبت کردید و این من را یاد طرح وحدت ملی انداخت که چندی‌ست از سوی برخی از اصولگرایان مطرح شده است. آیا منظور شما احیاناً می‌تواند چنین طرحی باشد؟

این وحدتی که من گفته‌ام به معنای آشتی‌دادن و آشتی‌کردن نیست. چون مسأله بزرگتر و گسترده‌تر از یک قهر و یک اختلاف شخصی است. مسأله،‌ مسأله‌ی مردم است و باید مشکل مردم را حل کرد و لذا من پیشنهاد کردم که اول آتش بس و بعد آن گروه بنشینند حرف مردم را گوش دهند. مردم بیایند آزادانه نظراتشان را بدهند و بعد آن گروه که مسئول حل قضایاست، بنشیند و برای اقناع مردم، برای رسیدگی به مطالبات مردم تلاش کنند. منظور من از وحدتی که مطرح می‌کنم، غیر از آن وحدت فرمالیته و روبنایی و بی‌اساس است. من می‌گویم یک وحدت اصولی که هم حقوق مردم مورد توجه قرار گیرد و هم دیگر این قضایا در آینده‌ی کشور تکرار نشود.

و آیا به نظر شما الان شرایط چنین به قول شما وحدت اصولی مهیا هست؟

بالاخره چاره چیست؟ این قضایا را باید یک روزی جمع کرد. نمی‌شود در کشور دائماً اختلاف و درگیری و تشنج و التهاب باشد. ادامه پیدا کردن این قضایا به زیان کشور و نظام است، به زیان ملت است. یکروزی باید بالاخره این‌ها جمع شود. چه کسانی می‌توانند جمع کنند؟ بالاخره همان کسانی که عقل و خرد و دلسوزی دارند و در یک فضای آزاد و آرام و همراه با امنیت باید این کار انجام شود.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: مصطفی ملکان

پرش از قسمت در همین زمینه