1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

میرحسین موسوی و تقویت امکان انقلاب آرام

علی افشاری
۱۴۰۱ بهمن ۱۶, یکشنبه

پیام میرحسین موسوی تحت نام "برای نجات ایران" اتفاق مهمی در عرصه سیاسی ایران بود که واکنش‌های گسترده‌ای در فضای مجازی و سیاسی برانگیخت. علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، این پیام را گامی در جهت عبور آرام از نظام می‌داند.

https://p.dw.com/p/4N7WR
میرحسین موسوی، از رهبران در حصر "جنبش سبز"
میرحسین موسوی، از رهبران در حصر "جنبش سبز"عکس: Danial Shaigan/Parspix/picture alliance

میرحسین موسوی در پیام خود تحت عنوان "برای نجات ایران" به صراحت خواهان عبور از نظام جمهوری اسلامی و تدوین نظام سیاسی جدید از طریق تشکیل مجلس موسسان "با حضور نمایندگان از هر قومیتی و با هر گرایش سیاسی و عقیدتی" شد.

راهکار پیشنهادی مهندس موسوی شامل سه گام "برگزاری همه‌پرسی پیرامون آری یا نه به قانون اساسی موجود"، "تشکیل مجلس موسسان در یک انتخابات آزاد و منصفانه بعد از کسب اکثریت رای آری در همه‌پرسی نخست" و "اجرای همه‌پرسی دوم و نهایی برای تایید و یا رد قانون اساسی مصوب مجلس موسسان" است.

این موضعگیری نقطه عطفی در سیر تکاملی تحولات سیاسی آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی است که به عنوان اولین کارگزار ارشد نظام خواهان تغییر کلیت آن شده است. از این رو، مهندس موسوی همسو با تحولات سیاسی جامعه و بن‌بست ایجادشده از سوی نظام در مسیر اصلاح به سهم خود گذار انقلابی را تقویت کرده است.

حوزه اثرگذاری میرحسین موسوی عمدتا بخش‌های خاکستری جامعه، پایگاه اجتماعی نظام که دچار تردید شده است و بدنه نیروهای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی است که هم می‌تواند ریزش درون نظام را گسترش دهد و هم در شرایط اوج‌گیری جنبش انقلابی و وقوع انقلاب به کاهش هزینه‌ها و یا انتقال آرام به نظام سیاسی جدید کمک کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پایه موضع‌گیری انقلابی مهندس موسوی بعد از سرکوب وحشیانه آبان ۹۸ گذاشته شد که در جریان آن به حکومت هشدار داد، بدون لکنت در پی جبران برآید، وگرنه سرنوشتی مشابه حکومت محمدرضاشاه پهلوی بعد از ۱۷ شهریور پیدا خواهد کرد.

اعلان رسمی تغییر جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان برای تغییر قانون اساسی، ظرفیتی برای شکل‌گیری و تقویت نیروی سیاسی در داخل کشور نیز هست تا به تقاضاهای موجود در سطح مبارزات میدانی و مطالبات بخش‌های مختلف نیروهای جامعه مدنی پاسخ دهد. موسوی به‌مانند گذشته موقعیت خاص فردی برای خود قائل نشده و بر حرکت جمعی و مشارکت همگان در مسیر گذار از جمهوری اسلامی به دمکراسی تاکید کرده است.

میرحسین موسوی در این نامه علائق ایدئولوژیک و عقیدتی خود را مسکوت گذاشته است. البته او از سال ۸۸ تا کنون همواره بر پایبندی به برآیند نظرات جمعی جنبش تاکید داشته و به دنبال هژمونی برای نظام باور خود نبوده است. منتهی در موضع‌گیری‌های قبلی اشاراتی به آیت‌الله خمینی و دیدگاه‌های مذهبی خود می‌کرد که این بار چنین نکرده است.

یکی از محورهای مهم نامه مهندس موسوی تاکید ویژه بر جایگاه زنان و مشارکت سیاسی آنها در اکنون و آینده است. او زن را مهم‌ترین بخش شعار "زن، زندگی، آزادی" به شمار آورده است. این موضع‌گیری با توجه به حملات سنگین و توهین‌آمیز روزنامه جمهوری اسلامی به زنانی که در اسفند ۵۷ علیه حجاب اجباری تظاهرات کردند، جالب توجه است و تغییری مثبت را نمایان می‌کند.

اتخاذ چنین موضعی برای مهندس موسوی راحت نبوده و در عین حال هزینه هم خواهد داشت، اما او با تاکید بر ضرورت نجات ایران با توجه به ابرچالش‌های متعدد، راهکار انقلابی را چاره کار می‌داند.

بخشی از مخاطبان نامه او اصلاح‌طلبان و کسانی هستند که هنوز از رویکردهای محافظه‌کارانه در چارچوب ساختار قدرت موجود دفاع می‌کنند. موسوی با درکی درست و بیانی صریح از اصلاحات ساختاری هم عبور کرده است.

او در عین حال هشدار می‌دهد که روند مبارزات باید به گونه‌ای باشد که اشتباه چهل و چهار سال گذشته تکرار نشود. او بر اساس تجربه خود نگران است که مسیر تغییرات به سمت غلطی نرود که باز در آینده باعث سرزنش نسل‌های آینده شود. از این رو، به نظر مهندس موسوی، ریل‌گذاری برای تغییرات بنیادی علاوه بر جنبه‌های سلبی نیازمند توجه به وجه ایجابی با درس گرفتن از تجارب گذشته است.

البته مهندس موسوی، مانند هر کنشگر سیاسی، در کنار مدافعان مخالفانی نیز دارد. واقعیت این است که موقعیت اجتماعی او مشابه سال ۸۸ نیست، اما در عین حال از پتانسیل بالقوه برای اثرگذاری و اقبال مجدد نیز برخوردار است. اگر او بتواند جمعی از فعالان سیاسی و مدنی داخل کشور را پیرامون خود جمع کند و یا ائتلافی حول او شکل بگیرد، آنگاه نقش‌آفرینی‌اش ممکن است معادلات را تغییر دهد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مزیت موسوی حضور در داخل کشور و حصر خانگی ۱۳ ساله است که به او مشروعیت ایفای نقش هماهنگی را می‌دهد. چالش و مشکلات او، سوابقش در حاکمیت در دهه شصت است که مخالفان به او ایراد می‌گیرند. اگرچه در این خصوص بزرگ‌نمایی می‌شود، اما او مسئولیت سیاسی و اخلاقی پیرامون مشکلات بزرگ دهه شصت دارد.

موسوی اما در دهه‌های هفتاد و هشتاد مسیر دیگری را طی کرده و جبران برخی از اشتباهات خود را کرده است. اگر او بتواند موفقیتی در هموارسازی گذار از جمهوری اسلامی به دمکراسی با تجمیع نیرو در داخل کشور و تضعیف دستگاه سرکوب به دست آورد، می‌تواند از گذشته عبور کند.

تجارب موفق در گذار به دمکراسی گوشزد می‌کند که در برخی از موارد مقاماتِ تجدیدنظرکرده‌ی حکومت مستقر، بازیگر اصلی دوره گذار شده‌اند. ارزیابی منصفانه در مورد کارنامه مهندس موسوی باید با در نظر گرفتن تمامی ادوار سیاست‌ورزی و فعالیت او در پیش و بعد از انقلاب بهمن ۵۷ صورت بگیرد.

گمانه‌زنی پیرامون آینده میرحسین موسوی دشوار است و متغیرهای نامعلومی دارد. بخشی از آنها اقدامات بعدی او است. بخشی دیگر واکنش جامعه است که در گام اول بازتاب مثبت فراتر از انتظار داشت. در نهایت باید دید نیروهای اپوزیسیون و جامعه مدنی چه برخوردی خواهند داشت.

البته در تحلیل آخر موسوی نه خودش به دنبال رهبری فردی است و نه شرایط کنونی جامعه ایران چنین مجالی را می‌دهد. اما او در این مقطع توان خود و حلقه نیروهای همسویش را روی پروژه گذار انقلابی گذاشته و به توان آن افزوده است. این اتفاق که یک شبه و به یک باره رخ نداده است، تمایز موسوی با اصلاح‌طلبان میانه به رهبری سید محمد خاتمی و حتی اصلاح‌طلبان پیش‌رو چون مصطفی تاجزاده را بیش از پیش روشن کرد.

موسوی نشان داد که از دید او اصلاح و یا انقلاب مقوله‌های ایدئولوژیک و دارای بار ارزشی ثابت نیستند، بلکه هر یک در شرایطی می‌توانند کارساز باشند. موسوی بدون تعصب و در یک مسیر عقلانی و با تعهد به صلاح کشور و ملت در یک روند ۱۳ ساله به این نتیجه رسیده که راهی جز ایجاد نظام سیاسی جدید و کنار گذاشتن مفاهیم و نهادهای پایه‌ای قدرت در جمهوری اسلامی نیست.

او می‌داند که این مسیر نیز با دشوارهای زیادی همراه است و در متن نامه به صراحت می‌گوید که ابهامات و ناروشنی پیرامون روش‌اجرای طرح پیشنهادی‌اش وجود دارد، اما با امید به ملت و توان آن وقتی که دچار خودباوری شود به تردیدهایش غلبه می‌کند. به باور او، همکاری برای نجات ایران راهکار موثر برای برطرف کردن ابهامات است.

در صحنه جدید سیاسی ایران بازی فعالان سیاسی از جمله میرحسین موسوی می‌تواند آرایش قوای سیاسی را تغییر دهد، اما اینکه این تغییرات ماندگار می‌شود و یا موجی مقطعی خواهد بود، تابع متغیرهای دیگری است که از الآن نمی‌توان در مورد آنها گمانه‌زنی دقیقی داشت.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

علی افشاری تحلیلگر سیاسی
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر