ناقصسازی جنسی یا "ختنهی" زنان در ایران
۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه
دویچه وله: خانم ذبیحی، رسانهها تا کنون در مورد ختنه یا ناقصسازی زنان در کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای آفریقایی گزارش میدادند. شنیدن اینکه این پدیده در ایران هم وجود دارد، برای خیلیها تازگی دارد. شما از چه زمانی با این پدیده سر و کار دارید و در این زمینه کار میکنید؟
پروین ذبیحی: من از بچگی کلمهی "ختنهی دختران" به گوشم خورده بود. در عالم بچگی فکر میکردم که عملی است برای زیباسازی اندام جنسی زنان. ولی شاید حدود چهار یا پنج سال است که متوجه این قضیه در کردستان شدهام و بعد هم کمکم متوجه گستردگی آن در ایران، و علاوه بر کشورهای آفریقایی، در کشورهای آسیایی هم شدم.
در کدام مناطق ایران این رسم وجود دارد؟
- در مناطق خوزستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، استانهای کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی. تا آنجا که من خبر دارم، در مورد منطقهی جنوب ایران خانم فیروزه مهاجر و خانم ترانه بنی یعقوب تحقیقاتی ارزنده کردهاند. در منطقهی کردستان هم وقتی ما متوجهی قضیه در غرب ایران شدیم، همراه با یک سری از دوستان با امکانات شخصی محدودی که داشتیم به دنبال قضیه رفتیم و یک سری آمار و مستندات به دست آوردیم.
میتوانید در بارهی این آمار چیزی به ما بگویید؟
- بله. خانم یکی از دوستان من به نام آقای فایق که از اعضای کمیتهعلیه خشونتهای ناموسی است، معلم یک مدرسه در پیرانشهر در آذربایجان غربی است. از ۴۰ نفر دانشآموز آن مدرسه دو نفر غیربومی بودند و ۳۶ نفر ختنه شدهاند. در یکی از روستاهای بوکان تمام محصلان دختر یک مدرسهی روستایی که ۱۸ نفر بودند، ختنه شده بودند. در منطقهی اورامان ما با حدود ۵۰ نفر مصاحبه کردیم، بعضی از مصاحبهها هم تصویری است. از این ۵۰ نفر حداقل دوسومشان ختنه شده بودند. و جدیدا که با یکی از دوستان کامیاران حرف زدیم، و قرار است آنها در این مورد مقالهای هم تهیه کنند، ایشان هم از نسبت یک به سه حرف میزنند. یعنی از هر سه نفر یک نفر ختنه شده است. قرار است که ایشان مستنداتشان را برای ما بفرستند. دیشب من در یک میهمانی بودم. میهمانیای عادی بود. اصلا هم قرار نبود سر این قضیه حرف زده بشود. و من از پنج زن اهل اورامان که آنجا دیدم، چهار نفر ختنه شده بودند. یعنی این مسئله در منطقهی اورامانات، آذربایجان غربی، کرمانشاه و کردستان گستردگی دارد و در جنوب ایران.
و بیشتر در سطح روستاهاست؟
- بله. در منطقهی پاوه و هجیر که در اورامان هستند، تقریبا آمار ۵۰ درصد وجود دارد. این مسئله بیشتر مربوط میشود به مناطق حاشیهی شهرها و روستاها و محلاتی که هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ اقتصادی فقیرند.
کسانی که دخترانشان را ختنه میکنند چه دلایلی برای توجیه کارشان میآورند؟
- تا آنجا که من تحقیق کردهام این مسئله مربوط به دوران باستان است. عوامل مختلفی آن وقتها دست به دست هم دادند که فکر نمیکنم لزومی داشته باشد در اینجا به طور مفصل گفته شود. جهل انسان، سنت، خرافات، ناتوانیاش برای توضیح پدیدههایی که بوده است، یکی از عوامل بوده است. مسئلهی مردسالاری و مالکیت بر زن هم عاملی دیگر بوده است. کسانی که این مسئله را بهوجود آوردند، ریشه و باور مذهبی هم به آن دادند. در کردستان سنت و باورهای مذهبی و ناآگاهی مردم دست به دست هم داده و باعث این قضیه شده است. و وقتی هم با آنها حرف میزنی، چند جمله هم بیشتر نمیگویند. میگویند سنت است، برای حفظ پاکی و اخلاق دختران و زنانمان است، دقیقا به زبان محلی اشاره میکنند به "کنترل امیال جنسی" زنانشان. برای نمونه، با هر کس که حرف میزدیم، از مواردی که میگفتند این بود که ما ختنه میکنیم بهخاطر اینکه دخترانمان دوست پسر نگیرند، زنانمان ارتباط غیرمتعارف، غیر از شوهرانشان با کس دیگری نداشته باشند.
جالب اینجاست که من خیلی دنبال این قضیه رفتم و تحقیق کردم. بعضیها فکر میکنند که با ختنهکردن دختران و زنان، امیال جنسیشان از بین میرود. در صورتی که من تحقیق کردم و دیدم که نه، این امیال سرکوب میشود. دیدم، نه، دچار سردمزاجی میشوند. دیدم از این ارتباط به نسبت برشی که انجام میشوند، شکنجه میشوند.
الان شما به سرکوب امیال جنسی بر اثر ختنه در زنان اشاره کردید. چه عوارضی انجام ختنه برای بدن یک دختر یا زن دارد؟
- ختنه یا ناقصسازی به شیوههای مختلف، وحشیانه یا کمتر وحشیانه، انجام میشود. خودتان میدانید که در آفریقا چه خبر است. در کردستان تا آن حد نیست. در کرستان برش خیلی کمتر است و به ندرت پیش میآید که برش خیلی عمیق باشد. اگر بخواهم راحت حرف بزنم، میگویم که قسمتی که برش کامل میشود، محل تجمع هورمونهای جنسی است و با تجمع آن هورمونهاست که زن به ارضای کامل میرسد. وقتی این قضیه اتفاق میافتد، زن از لحاظ سکس و ارتباط جنسی ارضا نمیشود و گفتم که ممکن است حتی به میزان برشی که دارد، دچار درد شود، قاعدگی دردناک دارد و کیست ممکن است به وجود بیاید. کل اینها ارتباط جنسی را برای زن دردآور میکند و در نتیجه تمایلی به این ارتباط ندارد. این عدم تمایل باعث اختلاف هم میشود. این اختلاف آنقدر عمیق میشود که مردها یا چندهمسری اختیار میکنند یا ارتباطهای نامتعارف خارج از خانواده و زندگی زناشوییشان میگیرند.
میخواهم به این نکتهی نازکتر از مو هم اشاره کنم که بسیاری از زنها چون ناآگاهند، نمیدانند که این نقص به خاطر ختنه در خودشان به وجود آمده است. عدهای از زنان، نه همهشان، وقتی به مرحلهی ارضا نمیرسند، ارتباطهای متعدد با مردان دیگر برقرار میکنند که حداقل از طریق آنها نیازشان رفع شود. در اینجا هم باز میبینیم که ختنه هم نتوانسته جلوی ارتباطهای خارج از زندگی زناشویی را بگیرد. این است که از این جنبه هم باز مضر است. پای طلاق در میان میآید. بچهها آواره میشوند، تبدیل به کودکان خیابانی و کار و اعتیاد میشوند. یک سری از دخترها هم از ترس ختنه از خانه فراری میشوند و مشخص است که سرنوشت دختران فراری چگونه است. عوارض روحی هم در تمام دورهی بچگی وجود دارد.
خانم ذبیحی، الان فعالان مدنی مبارزه با این سنت را به چه صورت انجام میدهند؟ از جمله خود شما که از بنیانگذاران “کمیتهی علیه خشونتهای ناموسی“ در کردستان هستید، چه کار میکنید؟
- ما کار خود را در آغاز بیشتر از تماس گرفتن با زنهایی که دچار این نقص شدهاند و قربانیاند شروع کردیم. به دهات و روستاهای مختلف رفتیم. با آنها مصاحبه کردیم، چه تصویری چه نوشتاری. سپس اطلاعرسانی کردیم. بعد شروع به ارتباط با دکترها و پژوهشگران گرفتیم. یک سری مقاله و کتاب مطالعه کردیم. یعنی خودمان را آگاه و غنی ساختیم که با دست پر علیه آن مبارزه کنیم. قدم اول ما اطلاعرسانی و قدم دوممان خودآگاهی و انتقال آگاهی به جامعه بود و ارتباط گرفتن با مردان و زنانی که میتوانستند در این رابطه یارمان باشند. چون نقش مردان در مبارزه با این قضیه خیلی مهم است.
کمیتهی شما مدت زمان زیادی نیست که بنا شده است. به نظر شما تا بهحال کارتان چقدر موفق بوده است؟
- به نظر خودم خیلی خوب بوده است. ما از فروردین امسال، سال ۱۳۸۷، شروع به کار کردیم. متاسفانه یکی دو ماه بعد از آن دو مورد قتل ناموسی زنان در مریوان پیش آمد، بعد آن نیز، خودسوزیها و ادامهی قتل زنان دیگر بود. ما توانستیم خیلی خوب اطلاعرسانی بکنیم. خیلیها با ما به عنوان کمیتهای معتبر تماس میگیرند و ما سعی میکنیم بدون هیچ اغراق و دروغ و ریایی اطلاعاتی را که داریم، در اختیارشان بگذاریم. به نظر من با توجه به تازهتاسیس بودن کمیتهمان و اینکه ما حتی هنوز نتوانستهایم مجوز بگیریم، به خوبی عمل کردهایم.
شما گفتید با کسانی که عمل ختنه یا ناقصسازی زنان را اجرا میکنند و جزو زندگیشان است، از نزدیک تماس دارید. آیا راجع به این مسئله بهطور مستقیم روشنگری و آگاهسازی انجام میدهید؟ و اگر اینطور است، برخوردها چگونه است؟ مردان و زنان چه واکنشی نشان میدهند؟
- ما با دو دسته از این آدمها برخورد داریم. یکی آنهایی که نه خودشان و نه شوهرانشان از مضرات این مسئله آگاه نیستند، اول کار کردن با ایشان بسیار مشکل است، ولی بعد خیلی راحت قبول میکنند که این مسئله چقدر خطرناک است. دوم خانوادههایی که در آن هم زن و هم شوهر میدانند که این مسئله چه مشکلها و خطراتی داردولی خب آن خانم در زمان بچگی ختنه شده و کاری نمیشود برایش کرد؛ شوهرش آدم آگاهی است، خودش آگاه است و با وجود آنکه سواد و تحصیلات دانشگاهی ندارند، ولی خیلی خوب با قضیه برخورد میکنند. همکاری و همصدایی میکنند و خودشان هم در مبارزه علیه این پدیده در سطح جامعهی روستایی خودشان با ما هستند و همکاری میکنند و بدون اینکه ما خبر داشته باشیم، برای دیگران هم از مضراتش میگویند. یک سری هم هستند که خیلی نفوذناپذیرند. آنقدر باید طرح این مسئله عادی شود که بشود با آنها هم حرف زد. ولی در کل ما تا بهحال چه از طرف نهادهای دولتی و چه از طرف مردم برخورد ناهنجاری ندیدهایم.
رهبران مذهبی در این مورد چه میگویند؟ دخالتی میکنند؟
- ما شرایط را فعلا آنقدر آماده نمیبینیم که با رهبران مذهبی حرف بزنیم. فعلا سکوت است و فکر نمیکنم به این زودی بتوانیم قانعشان کنیم که با ما همکاری کنند. ولی آنها خیلی بر مردم میتوانند تاثیر بگذارند. یعنی کافی است که در روستایشان یک روحانی اعلام کند که این مسئله حرام است، آن وقت ما خیلی راحت میتوانیم قدم بعدی را هم برداریم. مثلا وقتی یک روحانی بگوید حرام است و مردم هم به حرفش گوش کنند، چون در قانون هم نیست، میتوانیم بخواهیم که ممنوعش کنند. بله، روحانیان تاثیری بسیار دارند، چون رنگ و بوی مذهبی گرفته این قضیه، هر چند که به نظر من ریشهی مذهبی ندارد. جامعهی مردسالار است که مشروعیت مذهبی به این قضیه بخشیده است.
آیا از مردم که سوال میکنید، چیزی در مورد اینکه این دستوری دینی است میگویند؟
- ما معمولا از زنها میپرسیم، زنها میگویند سنت فاطمه و زهراست. فقط این یک کلمه را به کار میبرند. و میگویند اگر نکنیم، گناه دارد. دقیقا این کلمه را به کار میبرند. حرام است و پاک نیستند و از این حرفها.
بنابراین رهبران مذهبی میتوانند در توقف این سنت نقش زیادی داشته باشند؟
- بله، واقعا میتوانند نقش داشته باشند. ولی چون یک سری احادیث در منابع مذهبی مطرح است، معمولا بخاطر این احادیث کمتر حاضرند راجع به این قضیه کاری انجام دهند. احادیث در تایید این مسئله است.
فکر میکنید چه شرایطی باید برآورده بشود تا جلوی این سنت گرفته بشود؟
- فکر میکنم مهمترین مسئله بالارفتن سطح فرهنگی و آموزش مردم است. خوشبختانه، تا جایی که من تحقیق کردهام، آمار این پدیده در ایران نسبت به کشورهای آفریقایی و آسیایی خیلی کمتر است، حتی نسبت به عراق که خیلی وحشتناک است. مردم ایران از لحاظ فرهنگی هم بالاترند و آمادگی بیشتری برای پذیرش مسائل را دارند. به نظر من با آموزش مستمر و فتوای مراجع مذهبی و ممنوعکردن این قضیه میشود شرایط ریشهکنی آن را فراهم کرد.
خوشبختانه قشر جوان همین مناطق حاشیهای و آسیبپذیر، به دانشگاهها رفتهاند و آگاه شدهاند و حاضر نیستند، چه مرد چه زن، پس از ازدواج دخترانشان را ختنه کنند و خودشان دارند علیه این قضیه مبارزه میکنند و حتی کار دانشگاهی در این باره مینویسند. این یک مسئله و مسئلهی دیگر نقش خود مردهاست. تا وقتی مردها نخواهند در این مسئله با ما همگام شوند، پیشرفت حاصل نمیشود. خود من تا چند سال پیش و تا وقتی مسئله ختنه پیش آمد، جرات نمیکردم با همسرم در خانه و در جمع راجع به مشکلهای جنسی زنان حرف بزنم. اما دیدن عکسها و فیلمها در این باره باعث شد که همسر من تکان بخورد و الان خودش مشوق من در فعالیتهایم است. وقتی همسر مشوق شد و برادر دوست شد، آن وقت مواقع از جلوی پای فعالان برداشته میشود. این خیلی مهم است که کسانی که خود باعث این مسئله شدهاند، خود بیایند و همصدا شده، علیهاش مبارزه کنند. این یکی از عوامل موفقیت در این قضیه است.
برای شنیدن گفتوگو با پروین ذبیحی، لینک صوتی زیر را کلیک کنید!