ناو مینروب آمریکا در خلیج فارس؛ آمادگی دفاعی شرایط خاص
۱۳۹۱ تیر ۱۹, دوشنبهناو آمریکایی "یواساس پونس" (USS Ponce) روز پنجشنبه پنجم ژوئیه، ۱۵ تیر وارد خلیج فارس شد. خبرگزری رویتر اعلام کرد که ماموریت اصلی این ناو مینروبی و کمک به تعمیر و نگهداری واحدهای دیگر است.
ورود این ناو که قابلیت کمک به هواپیما برای نشستن و برخاستن را نیز دارد، با تهدیدهای جدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز همزمان شده است. همچنین رزمایش موشکی سپاه پاسداران نیز هفته گذشته در ایران انجام شد.
دکتر جلیل روشندل، استاد علوم سیاسی و امنیت بینالمللی دانشگاه کارولینای شرقی معتقد است تمامی این موارد به یکدیگر مرتبط هستند. او میگوید قطعا آمریکا در برابر هر تهدیدی از سوی ایران، آمادگی دفاعی خود را به نمایش میگذارد، حتی اگر این تهدیدها هیچگاه عملی نشوند.
بشنوید: گفت و گو با جلیل روشندل
دویچهوله: آقای روشندل! روز پنجشنبه پنجم ژوئیه یک پایگاه شناور آمریکایی به خلیج فارس وارد شده است. این طور که در خبرها آمده، این پایگاه توانایی عملیات مینروبی و همچنین تعمیر و نگهداری واحدهای مستقر در منطقه را دارد. به نظر شما ورود این ناوگان آمریکایی به خلیج فارس چه قدر میتواند به تهدیدهای جدید جمهوری اسلامی در مورد بستن تنگههرمز ربط داشته باشد؟
جلیل روشندل: ورود این ناوگان دقیقاً بازتابیست در قبال تهدید جمهوری اسلامی و مستقیماً به این ربط دارد که بعد از شروع اعمال تحریمهای جدید، ایران تهدید را تشدید کرده است. حتی طرحهایی هم در مجلس شورای اسلامی مطرح کردهاند که اگرچه تصویب آن به بعد موکول شده، ولی بههرحال میدانید که عامل تهدید یک عامل روانی است و با توجه به نیروهای وسیع آمریکایی که در منطقه حضور دارند، آمریکا این ناوگان را برای جلوگیری از بستن احتمالی تنگه هرمز به خلیج فارس فرستاده است.
اگر زمانی واقعا ایران قصد بستن تنگه هرمز را داشته باشد، آیا این پایگاههای شناور آمریکایی قادر هستند جلو آن را بگیرند؟
به طور کلی بحث مشکلات فنی بستن تنگه هرمز همیشه وجود داشته است. خیلیها معتقدند که از لحاظ فنی تنگه هرمز را برای درازمدت نمیشود بست. همچنین این بحث فنی وجود دارد که تنگه را نمیشود با مینگذاری مسدود کرد، به خاطر این که وقتی تنگه مسدود میشود، بلافاصله آبها حرکت میکنند و مینها را به حرکت میاندازند و به همین دلیل این مینها در یک جا ثابت باقی نمیمانند. بعد از مدتی جمعآوری این مینها نیاز دارد به این مینروبهای دریایی و به همین علت است که این نوع دستگاهها کارایی فنی دارند و میتوانند مورد استفادهی نیروی دریایی قرار گیرند.
صرفنظر از مسئلهی فنی و نظامی، این تحرکات آمریکا و در مقابل البته تحرکات ایران ازجمله رزمایشی که هفته پیش سپاه انجام داد، چه قدر جنبه سیاسی دارد، یعنی از نظر سیاسی دو طرف میخواهند همدیگر را در موضع ضعف قرار دهند؟
قطعاً همین طور است. این بخشی از یک جنگ کم دامنهی لفظیست که بین آمریکا و ایران در جریان است و در واقع یک آمادگی نظامیست در کنار یک جنگ سیاسی که سالهاست بین آمریکا و ایران ادامه دارد. رزمایش اخیرهم اگرچه در آغاز به نظر میرسید که نمایش قدرت از طرف ایرانیها باشد، بلافاصله سپاه اعلام کرد که این جنبه دفاعی دارد ولی در عین حال دیدیم که یکسری موشکهای جدید آزمایش شد. طبیعیست وقتی یک چنین محصولات نظامی جدیدی وارد عرصهی آزمایش میشود، طرف مقابل حتی اگر ابرقدرت هم باشد، این حق را برای خودش محفوظ میداند که مقابله به مثل کند یا توانایی خودش را به رخ کشد. در واقع میشود گفت یک نوع آمادگی همه جانبهی نظامیست بدون این که هنوز هیچ کدام از طرفین، ماشه اسلحه را بکشند.
در رزمایش هفتهی گذشته سپاه اعلام شد ۳۵ پایگاه آمریکایی در اولین دقایق حمله به ایران توسط موشکهای جدید میتوانند منهدم شوند، برخورد آمریکا و برخورد دیپلماتهای آمریکایی با این دست خبرها چیست؟ از کنار چنین تهدیدهائی بیاعتنا میگذرند یا این که واکنش نشان میدهند؟
معمولاً مراجع آمریکایی، دیپلماتها و همین طور مراکز نظامی نسبت به این نوع خبرها بدون واکنش نیستند. اگرچه چندین نوع رهیافت وجود دارد. بعضیها این را یک جنگ لفظی و جنگ تبلیغاتی میدانند و روی عامل روانی بیشتر تأکید میکنند اما دیگرانی که وظیفهشان دفاع فیزیکی در مقابل تهدید است، بههیچ وجه از این نوع خبرها به سادگی نمیگذرند. تحقیقات مشخصی انجام میدهند تا ببینند که آیا واقعاً مثلاً آن موشکی که آزمایش شده، همان موشکیست که ادعا شده یا شکل جدیدی از موشکیست که قبلاً وجود داشته و هیچ نوع پیشرفت فیزیکی و پیشرفت علمی در تولید موشک انجام نشده است.
در دوران جنگ سرد هم همینطور بوده. شما وقتی ادعا میکنید یک اسلحهی جدید دارید، باید زمینههایی را فراهم کنید که طرف مقابل بتواند آن را تحقیق کند و به آن نتیجه برسد، اینها تبلیغات حساب میشود. خیلی از مواقع دیده شده که موشکهایی را که ایران ادعای تولیدش را کرده در واقع چیز جدیدی نبوده، بلکه همان موشک قبلی است با طرح جدید مثلاً یک نوع خاصی از شهاب بوده با یک نقش و با یک طرح جدید.
این که ۳۵ پایگاه نظامی آمریکا در منطقه در تیررس ایران باشد هم میتواند یک بخش عمدهاش تبلیغات باشد و مراجع تحقیقاتی در آمریکا این بخش تبلیغاتی را هم در نظر میگیرند، ولی بههیچ وجه آن را بهعنوان یک تهدید ساده در نظر نمیگیرند و صفآرایی و آمادگی برایش پیدا میکنند.
آیا الان بخشهای دفاعی ایالات متحده آمریکا میتوانند حدس بزنند که توان نظامی واقعی ایران در چه حدی هست؟
قطعاً همین طور است. توان نظامی ایران یک چیز محرمانه و ناشناختهای نیست. اطلاعات دقیقی در موردش هست و علاوه برآن آمادگیهای نظامی متناسب هم وجود دارد. شما میبینید وقتی در این ۱۰ روز اخیر تنها تحول این بوده که ایران اعلام میکند که ممکن است اقدام به بستن تنگهی هرمز کند، بلافاصله ناوگان مینروب به منطقه میرود. این را باید بدانیم، وجود این ناوگان مینروب علاوه بر مینجمع کنی در شرایط بستن تنگه هرمز، آمادگی برای شرایط خاصی است که در آینده ممکن است صورت گیرد و حتی مثلاً یک جنگ واقعی.
جنگ آمریکا با هر جای دیگر دنیا نمیتواند ۲۴ ساعته شروع شود، مگر اینکه از پیش نیروهای نظامی آمریکا به آنجا گسیل شده باشند. بنابراین درست است که این اقدام در واکنش به آن کار صورت میگیرد، ولی درعین حال آمادگی دفاعی آمریکا در منطقه را افزایش میدهد. ایران هم در حالحاضر نمیتواند از ورود این نوع تجهیزات دریایی به خلیج فارس، به خاطر این که یک آبراه بینالمللیست، جلوگیری کند.