نقش ایران در افغانستان در آیینه سندهای لو رفته آمریکاییان
۱۳۸۹ مرداد ۵, سهشنبه۹۱۷۳۱ سند داخلی آمریکاییان در افغانستان لو رفته و سر از اینترنت درآورده است. سایت افشاگر "ویکیلیکس" (wikileaks.org) آنها را از راه نامعلومی به دست آورده و علنی کرده است. "ویکیلیکس" مدارک را نخست در اختیار هفتهنامهی آلمانی "اشپیگل"، روزنامهی آمریکایی "نیویورک تایمز" و روزنامهی انگلیسی "گاردین" قرار داده است. این سه نشریه، که خود به خاطر افشای رازهای حکومتها نامآور هستند، تحلیل این سندها را آغاز کردهاند.
ارزش چندوجهی سندها
موضوع از دیروز در رأس خبرهای جهان قرار دارد. حادثه بینظیر است. تا کنون سابقه نداشته که جنگی در جریان باشد و این همه سند در مورد آن لو برود. بخش از سندها کاملا سری هستند. از طریق آنها میتوان از جنگ و وضعیت در افغانستان، آنگونه که نظامیان آمریکایی در گزارشهایشان ارائه میدهند، تصویری به دست آورد. و طبعا این گزارشها با آنچه در بیرون به طور رسمی و با ملاحظات تبلیغی به رسانهها عرضه میکنند فرق دارند.
سندهای لو رفته را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد، مثلا از زاویهی تاکتیکهای جنگی، برداشت آمریکاییان از قدرت طالبان، آسیبهایی که در جریان حملهها به غیرنظامیان میرسد، تصویری که آمریکاییان از دولت افغانستان دارند، نقشی که پاکستان ایفا میکند و نیز ایران.
بررسی نقش ایران
روزنامهی "گاردین" در مقالهای به بررسی نقش ایران در افغانستان، آنگونه که در سندهای لو رفته در مورد آن گزارش شده، پرداخته است. بنابر قرائت "گاردین"، از سندها این برداشت میشود که دولت ایران به شدت در تلاش است، جای پای خود را در افغانستان سفت کند. تهران امکانات مختلفی در اختیار طالبان میگذارد، به مقامات افغانی رشوه میدهد و در تشویق به قتل دست و دلباز است.
گاردین نوشته است که منابع اطلاعاتی آمریکاییان، جاسوسان افغانی و خبرچینان اجیر شده هستند. معلوم نیست اطلاعاتی که آنان دادهاند، تا چه حد دقیق باشد و همچنین معلوم نیست که آیا دولت ایران به صورتی متمرکز و سنجیده عملیات خود را در افغانستان پیش میبرد یا محافلی خاص سیاست خاص خود را در کشور همسایه دنبال میکنند. دولت ایران رسما در پی بیثبات کردن اوضاع در افغانستان و ستیز با دولت حامد کرزای نیست.
نقش فزاینده
سندهای لورفته مربوط به سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ هستند. نقش ایران در افغانستان در طول زمانی تحریر این سندها، به شهادت خود آنها، فزاینده بوده است.
گاردین به گزارشی سری در مورد همکاری ایران با طالبان اشاره میکند. گزارش که توسط فرماندهی آیساف (ISAF) در جنوب افغانستان در فوریهی ۲۰۰۵ تهیه شده، حاکی از آن است که گروهی ۸ نفره از رهبران طالبان که در ایران ساکن هستند، با محافظانشان به افغانستان میآیند تا سربازگیری کنند. برنامهی آنان کشتن فعالان سازمانهای غیردولتی (NGOها) و مقامات دولتی است. در گزارش آمده است که اگر «برنامهی آنان موفق باشد، حمله به نیروهای آمریکایی را نیز آغاز خواهند کرد».
در این گزارش همچنین آمده است که «حکومت ایران به اعضای گروه به ازای هر سربازی که بکشند، ۱۰۰ هزار روپیه (۱۷۴۰ دلار) و برای قتل هر مقام حکومتی افغان، ۲۰۰ هزار روپیه (۳۴۸۱ دلار) میپردازد.»
در یک گزارش دیگر آمده است که در ژانویهی ۲۰۰۵ میزان زیادی پول به جایی در نزدیکی مرز ایران و افغانستان فرستاده شده. مقدار پول ۱۰ میلیون افغانی (۲۱۲ هزار دلار) بوده است. یک ماشین تویوتای سفید رنگ که سرنشینان آن چهار عضو حزب اسلامی گلبدین حکمتیار بودهاند، انتقال پول را انجام داده است؛ پولی که منشأ آن "اطلاعات ایران" ذکر میشود که منظور از آن معمولا سپاه پاسداران است.
حمایت فعال از طالبان
حکومت ایران افراد خود را هم برای ناآرام کردن اوضاع به داخل افغانستان میفرستد. یکی از گزارشها در مورد دو ایرانی است که با هویت جعلی در ایالت پروان علیه دولت کابل و نیروهای آیساف تبلیغ کرده و به نیروهای طلبان برای انجام حملات نظامی یاری رساندهاند.
همین گزارش مدعی است که مرکز حمایت دولت ایران از طالبان شهر بیرجند است. گزارش میگوید که در این شهر اتوموبیلهای انفجاری برای انجام مأموریت کشتار در افغانستان در اختیار طالبان گذاشته میشوند. در گزارشی دیگر از شهر مشهد به عنوان کانون حمایت دولت ایران از طالبان اسم برده میشود.
کار سیاسی
گزارشها حاکی از آناند که حکومت ایران تنها از طریق ستیزهجویان طالبان در صدد ناآرام کردن اوضاع افغانستان نیست. ایران تشکیلات سیاسی هم ایجاد میکند و میکوشد در میان نمایندگان مجلس و مقامات حکومتی افغان نفوذ کند.
سندها میگویند، دولت افغانستان میکوشد که با دولت ایران مماشات کند. کابل مداخلات کشور همسایه را نادیده میگیرد. ظاهرا این سیاست مورد تأیید آمریکاییان نیز هست.
RN/BB