نمايشگاه نقاشى ۹ زن هنرمند ايرانى در شهر كوبلنز آلمان
۱۳۸۴ آذر ۷, دوشنبه۹ زن نقاش ايرانى گروهی را تشكيل دادهاند كه "دنا" نام دارد. خانمها: فرح اصولی ، شهرزاد اصولی ، آربا شكوهی اقبال ، مريم شيرينلو ، رعنا فرنود ، ميترا كاويان ، فريده لاشايی ، معصومه مظفری ، گيزلا ورگا سينايی اعضای گروه "دنا" هستند. آن ها درباره هدف برگزاری نمايشگاه هاى خود میگويند: ”هدف ما اين است كه آثار نقاشی زنان ايرانیرا در جهان نمايش دهيم ، میخواهيم با زنان هنرمند و دوستداران هنر ارتباط برقرار كنيم و آثار خودرا در نمايشگاههایمتقابل به نمايش بگذاريم. میخواهيم نقاشان جوان را تشويق كنيم تا در راه دشوار اما جذاب هنر، گام نهند و احترام و قدردانی خودرا نسبت به هنرمندان پيشگام، كه سالهاست در اين راه گام نهادهاند، ابراز كنيم.“
نمايشگاه گروه دنا در شهر كوبلنز آلمان تا تاريخ ۱۶ ژانويه ادامه خواهد داشت. خانم فرح اصولى كه علاوه بر شركت در نمايشگاه گروهی ، آثار خود را بصورت انفرادى نيز در موزه لودويگ شهر كوبلنز عرضه كرده، به پرسشهاى ما در باره هدف ها و چگونگى كارهنرى اين گروه از نقاشان زن پاسخ داده است:
مصاحبهگر: شیرین جزایری
دویچه وله: خانم اصولی، با سپاس ازاینکه وقت در اختیار ما گذاشتید. درباره نمايشگاه نقاشی گروه ۹ نفره از خانمهای ایرانی- گروه دنا - كه هماكنون در شهر کوبلنز آلمان دایر است، میخواستم از شما بپرسم که چه شد كه ۹ خانم ایرانی همراه با يكديگر این تصمیم را گرفتند؟
اصولی: ما ۹ تا نقاش هستیم که ۴ سال پیش دورهم جمع شدیم و این گروه را درست کردیم. این گروه اسمش گروه «دنا» است. نام دنا هم که میدانید قلهای از کوههای ایران و نامی زنانه است. ما هم این نام را برای گروهمان انتخاب کردیم و ۳ نسل نقاش هستیم که در کنارهم همکاری میکنیم، با شیوههای متفاوت کاری. نقاشهای ما کسانی هستند که خط نقاشی کار میکنند یا هنر آبستره، يا با گرایش ایرانی کار میکنند و یا فقط پرتره و فقط منظره و غيره. نقاشهایی هستند که هرکدامشان در کار خود تبحر دارند و نقاشهای تثبیت شده و شناخته شدهای هستند. در این نمایشگاه در موزه لودویگ کوبلنز، که تقریبا قرار آن را از ۳ـ۲سال پیش گذاشتیم ، یک نمایشگاه انفرادی هست از کارهای من و یک نمایشگاه گروهی هست از کارهای «دنا» که دو نمایشگاه در دو طبقهی مجزا از هم برگزار میشود.
دویچه وله: خانم اصولی، موضوع اصلی نمایشگاه شما چیست؟
اصولی: نمایشگاه خود من برگرفته از شعرهای حافظ است و یک بخشی از آن هم موضوع زنان است که همیشه برای من موضوع جالبی ست. اما البته نه با تعریفهای فمینیستی، بلکه اساسا یک موضوع کلی ست. یعنی سرنوشت زنان در همه جای دنیا برای من اهمیت دارد و چون کار من یک گرایش ایرانی دارد، دوست دارم نقاشیام آنطوری باشد که در هر سرزمینی و درهر عصر و دورهای اثرگذار باشد. بنابراین یک انتقاد اجتماعی یا یک انتقاد دورهای نیست، این یک نگرش کلی روی سرنوشت زنان یا اسطورهها و یا ادبیات کهن ایران است.
دویچه وله: كار نقاشهای همکارتان، بقیهی خانمهای این گروه، چگونه است و موضوع اصلی نمایشگاه گروهی شما چيست؟
اصولی: تمی که ما را به هم متصل میکند، زن بودن، نقاش بودن و ایرانی بودنمان است. ما هیچکداممان در یک مکتب کار نمیکنیم. همه نقاشیهای تثبیت شدهاند، مثلا یکی از نقاشهای ما فقط پرتره کار میکند یا یکی از نقاشهای ما فقط منظره کار میکند. اما هیچکدام از اینها کارشان بدون فلسفه نیست. یعنی آن کسی هم که فقط منظره کار میکند بهرحال یک دید ويژه روی منظره دارد، نه اینکه فقط بازنمایی طبیعت باشد یا کسانی که آبستره کار میکنند و یا نقاشهای دیگری که خطوط ایرانی در کارشان هست، مثلا خط ـ نقاشی کار میکنند، اینها همه با یک فلسفهی زیباشناسی خاص خودشان و با فلسفهی ذهنی خودشان کار میکنند. در واقع همه روی یک تم معین کار نمیکنند. هر کسی دیدگاه خودش را دارد، سبک خودش را دارد. وقتی کارها را کنار هم میگذاریم در واقع یک دید کلی از نقاشی زنان معاصر ایران ارائه میشود.
دویچه وله: میتوانم از شما بپرسم عنصر زن بودن، عنصر زنانگى، چطور در نقاشی خود شما یا درنمايشگاه مشترك با ساير هنرمندان گروهتات جلوهگر میشود؟
اصولی: خیلی مشکل است که ما بتوانیم کار نقاشها را به زن بودن و مرد بودن در اثر تقسیم کنیم، ولی کلا در رویکردهای فمینیستی هم معمولا اینطور معقتدند که نقاشها، نقاشهای زن به جزییات زندگی و جزییات هنر توجه بیشتری دارند، یا ممکن است نگاه ديگرى به زندگی روزمره در اطرافشان داشته باشند. البته باز میگویم، توی کار این گروه ما شاید تنها چیزی که ممکن است بشود مدنظر قرار داد ظرافت حسی و فکری اینکارهاست، وگرنه مشکل میتوان تشخیص داد که اینکارها کار یک مرد است یا یک زن.
دویچه وله: شما به عنصر دیگری هم اشاره کردید، و آن عنصر ایرانی بودن است. این عنصر را چگونه میشود در کارهای شما و یا سایر هنرمندهای گروه تان دید؟
اصولی: بهرحال در بعضیها مشخصا، مثلا آن کسی که خط ـ نقاشی کار میکند یا منظرههای کویر ایران را کار میکند و یا گرایش ایرانی دارد، میشود دید، ولی اساسا ما بخاطر یک موقعیت اجتماعی دورهم جمع شدیم و این گروه را تشکیل دادیم. چون روی یک مکتب معین هم باهم کار نمیکنیم، مثلا در گروههای غربی خیلی وقتها یک گروه با هم مکتب ساز بودند، ولی ما دورهم جمع شدیم بعنوان ۹ تا نقاش زن که از نقاشهای پیش کسوت زن و نقاشهای جوان حمایت کنیم. به همین دلیل حدودا ۱۸ نمایشگاه بیرون از ایران گذاشتهایم، در آسیا و آمریکا و اروپا و حتا آفریقا و همينطور داخل ایران، در شهرستانها هم این نمایشگاه را داير میكنيم.
دویچه وله: من هم میخواستم درست همین سوال را مطرح كنم كه تجاربتان در ایران چگونه بوده؟
اصولی: اکثر اعضاى گروه ما، یعنی حداقل نیمی از این گروه حداقل نقاشهایی هستند که سابقهی کاری بیش از ۲۰ تا ۲۵ سال دارند. ما هرکدام به تنهایی نمایشگاههای زیادی داشتیم، مثلا خود من شاید بیش از ۱۰۰ نمایشگاه گروهی و انفرادی در داخل و خارج از ایران داشتم. اما، وقتی گروه در شهرستانهای ایران نمایشگاه میگذارد، مثلا در رفسنجان، زنجان، اصفهان، در یزد که در واقع در شهرهای مختلف كه نمایشگاه گذاشتهایم، حتما خودمان هم همراه با نقاشیهایمان آنجا شرکت میکنیم یا حداقل ۴ نفر از نقاشها شرکت میکنند و حتما نقاش مهمان در گروهمان داریم. برای اینکه هردفعه تنوعی به گروه بدهیم و در جلسات پرسش و پاسخهایی که میگذاریم، آنها هم شرکت میکنند. ما دراصل دوست داریم این اعتماد به نفس را در هنرمندانی در شهرستانها بوجود آوريم، زنان هنرمند و جوان بطور ويژه، اینها ممکن است که این راه را انتخاب کردهاند، ولی همیشه نگرانی برایشان هست که در آینده آیا دراین حرفه میتوانند باقی بمانند یا نه! ما وقتی بعنوان الگوهای زنده و الگوهایی که سالهای طولانی داریم اینکار را ادامه میدهیم خودمان در کنار کارمان حضور داریم، حتما این حس را منتقل میکنیم که پس اينكار شدنی ست. اگر هم سخت است، اما شدنی ست.
دویچه وله: خانم اصولی، آیا گروه شما از نقاشهای جوان تشکیل میشوند یا نقاشهایی پرسابقه هستند؟
اصولی: نه، گروه سنی ما ۳ نسل است. نسلی که حدود دههی ۶۰ زندگی شان را میگذرانند، دههی ۵۰ و دههی ۴۰ را. یعنی این ۳ نسل در کنار هم هستند. ولی ما خیلی وقتها نقاشهای جوانتر را بین ۳۰ تا ۴۰ سال را هم تحت حمایت خود قرار میدهیم و در نمایشگاههایمان بعنوان میهمان میآوریم و خیلی وقتها نقاشهای مسن تر که تعدادشان هم خیلی زیاد نیست، آنها را هم بعنوان میهمان دعوت میکنیم و کارشان را ارائه میدهیم.
دویچه وله: تجارب شما در خارج از کشور چطور بوده و نمایشگاه شما چه بازتابى را داشته؟
اصولی: ما عکس العملهای خیلی خوب را نسبت به کارمان دريافت داشتهایم، مثلا در نمايشگاههاى ما در چین، در اسکاندیناوی، درپارلمان اروپا، در ژنو و خیلی جاهای دیگر از جمله در ایتالیا و يا هلند كه نمایشگاه داشتیم و برای ما خیلی جالب بود که پرسشها بیشتر این بود که مگر در ایران نقاش مرد داریم که نقاش زن داشته باشیم! خود این مسئله مایهی خوشحالی ما بود، برای اینکه این تصور را تغییر بدهیم که اساسا اینطوری نیست و نقاشهای مستقل زنی در ایران وجود دارند که بهرحال کارشان در سطحی بالا و سطح خوبی ست. خاطرات خیلی خوبی داریم. مثلا خیلیها به ما گفتهاند، ما که بهرحال شريك زندگى غیرایرانی داریم، با غرور آنها را برداشته ایم و آورده ایم این نمایشگاه را نشان دادیم که بگوییم بهرحال ما هنرمندهای اینطوری داریم، هنرمندهایی داریم که سطح کارشان بالاست، حرفهای هستند، جدیاند و کارشان را انجام میدهند. از نمایشگاههاى ما، هرجا که نمایشگاه داشتیم، خیلی استقبال شده.
دویچه وله: خیلی متشکرم خانم اصولی. براى شما و همینطور برای سایر زنان هنرمند عضو گروهتان، آرزوی موفقیت میکنم !