نگاهی به تاریخچه برلیناله، جشنوارهای سینمایی برای همگان
۱۳۹۲ بهمن ۶, یکشنبه"جشنواره بینالمللی فیلم برلین" در کنار فستیوالهای ونیز و کن، یکی از سه جشنوارهی گروه آ (A) است، و از مهمترین رویدادهای سینمایی جهان به شمار میرود. هر سال در ماه فوریه صدها هزار نفر از "برلیناله" دیدن میکنند و از این لحاظ شاید جشنواره بینالمللی فیلم برلین گوی سبقت را از کن و ونیز هم ربوده است.
برلیناله برخلاف فستیوالهای بسیار معروف و همطراز، جشنوارهای است مردمی که به عموم فیلمدوستان اهمیت میدهد. البته گذشته از استقبال درخور توجهی که از این جشنواره میشود، برلیناله محفلی است جذاب که در آن کارشناسان و منتقدان فیلم، کارگردانان و فیلمسازان و ستارگان کوچک و بزرگ حضور پیدا میکنند.
آغاز فعالیت در سالهای تلخ
اولین جشنواره بینالمللی فیلم برلین در سال ۱۹۵۱ برگزار شد؛ در دورانی که برلین هنوز طعم تلخ سالهای پس از جنگ را تجربه میکرد و ویرانیهای به بار آمده در جنگ جهانی دوم در چهرهی شهر نمایان بود.
در روز ۶ ماه ژوئن سال ۱۹۵۱ اولین فستیوال فیلم برلین با اکران فیلم مشهور "ربهکا"، ساخته آلفرد هیچکاک افتتاح شد و جوان فونتین هنرپیشه معروف آمریکایی و یکی از ستارگان بزرگ آن زمان، قدم بر فرش قرمز برلیناله گذاشت که برای کارگردانان، فیلمسازان و بازیگران پرآوازه پهن شده بود.
شش سال از پایان جنگ جهانی دوم میگذشت و آلمان، به ویژه برلین، در تلاش بود که در عرصه فرهنگ، مانند گذشته جایگاهی همطراز دیگر شهرهای بزرگ جهان بیابد؛ هر چه باشد برلین در دهه ۱۹۲۰، یکی از پرشور و حالترین مراکز فرهنگی هنری دنیا به شمار میآمد.
در دهه ۱۹۵۰ میلادی جشنوارههای فیلم به محفلی بینالمللی و محل دیدار بزرگان سینمای جهان بدل شدند. سینمای آلمان هم در آن دوران با استقبال دور از انتظاری روبرو گشت و به ویژه فیلمهای سرگرمکننده طرفداران زیادی داشت. هالیوود، سینمای کشورهای بزرگ اروپایی و طبیعتا سینمای خود آلمان، چهرههای محبوبشان را راهی برلیناله میکردند تا با حضور خود در جشنواره برلین برای ساختهها و محصولات جدید سینمایی تبلیغ کنند.
توجه بیشتر به فیلمهای هنری
در دههی ۱۹۶۰، حضور فیلمهای هنری و سازندگان این فیلمها در برلیناله پررنگتر شد و مرکز ثقل آثار عرضهشده از هالیوود به اروپای غربی انتقال یافت. این روند با اکران فیلم "عموزادهها"، ساخته کلود شابرول، فیلمساز فرانسوی در برلیناله سال ۱۹۵۹ آغاز شد.
این فیلم نخستین اثر از موج نوی سینمای فرانسه بود که در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد و جایزه خرس طلایی را به عنوان بهترین فیلم دریافت کرد. کارگردانانی چون ژان لوک گودار، فرانسوا تروفو و میکلآنجلو آنتونیونی از جمله فیلمسازان برجسته اروپایی بودند که در دهه شصت میلادی برای معرفی فیلمهای خود در جشنواره راهی برلین میشدند.
دهه ۱۹۷۰ دوران بحران بود؛ دورانی که سیاست بر همه چیز سایه انداخته و پسلرزههای ناآرامیهای انقلاب فرهنگی ۱۹۶۸، سرکشی نسل جوان و جنگ ویتنام هنوز محسوس بود. جشنواره فیلم برلین نیز از این رویدادها جان سالم به در نبرد و درگیر بحث و مشاجرات سیاسی روز گشت. ولی این روزهای تیره و بحرانی هم سپری شدند و اعطای جوایز برلیناله، یعنی خرسهای طلایی و نقرهای دوباره در کانون توجه قرار گرفت.
در بخش رقابتی جشنواره برلین بیش از همه فیلمهایی به نمایش درمیآمدند که ویژگی و حالت مستند و تجربی در آنها مشهود بود. از این گذشته، محصولات سینمایی کشورهایی در این بخش شرکت میجستند که تا آن زمان اهمیتی حاشیهای داشتند.
از دید اولریش گرگور (Ulrich Gregor) که چندین سال مسئولیت و سرپرستی بخش مسابقه را برعهده داشت، این تغییر و تحولات بود که برلیناله را در واقع به مجمع سینمای جهان بدل کرد، به محفلی که در آن فرصت و امکان عرضه همه اشکال و قالبهای سینمایی وجود داشت.
البته بخش مسابقهای جشنواره برلین همیشه از اهمیت خاصی برخوردار بوده و هست. فستیوالهای کن، برلین و ونیز همواره بر سر نمایش جذابترین فیلمها و حضور محبوبترین ستارگان با یکدیگر رقابت داشتهاند. دیتر کاسلیک، مدیر کنونی جشنواره برلیناله، تا به حال در این عرصه موفق بوده و از خود استادی و مهارت کامل نشان داده است.
وی میگوید: «کار و فعالیت ما کاملا بر محور تماس و ارتباطات میچرخد. در اینجا باید با آدمهای زیادی در عرصه فیلم و سینما آشنا بود، با آنها تفاهم داشت، به زبان آنها حرف زد و طبیعتا باید عشق و علاقهای خاص به فیلم و سینما داشت.»
یکی از اقدامات مهم که توان رقابت جشنواره برلین را افزایش داد، انتقال زمان برگزاری این جشنواره به ماه فوریه هر سال و همچنین ایجاد بخشهای گوناگون بود. این گامها به ابتکار ولف دونر در دهه هفتاد میلادی صورت گرفت که به مدت سه سال مدیریت برلیناله را بر عهده داشت.
پررنگ شدن حضور سینمای آلمان
درخور توجه آنکه دیتر کاسلیک، مدیر فعلی جشنواره برلین عشق و علاقه خاصی به سینمای آلمان دارد، در حالیکه موریتس د هادلن (Moritz de Hadeln)، مدیر پیشین برلیناله، سالیان سال به محصولات سینمای آلمان و فیلمهای آلمانی کمتوجهی میکرد.
البته یکی از رودیدادهای مهم دوران مدیریت وی فروپاشی دیوار برلین در نوامبر سال ۱۹۸۹ بود. به این مناسبت موریتس د هادلن بیدرنگ دست به کار شد و در عرض سه ماه توانست شرایطی فراهم آورد که برینالهی سال ۱۹۹۰ در برلین غربی و شرقی برگزار شود تا فیلمهای جشنواره در سینماهای هر دو قسمت برلین به نمایش درآیند.
در آن زمان بود که "قلب" برلیناله به میدان پوتسدام انتقال یافت که تا امروز مرکز این جشنواره محسوب میشود.
در سال ۲۰۰۱ دیتر کاسلیک، مدیر کنونی برلیناله کار خود را در این مقام آغاز کرد. با روی کار آمدن او حضور کارگردانان و فیلمسازان آلمانی و ساختههای آنها در جشنواره برلین نیز به مراتب پررنگتر شده است.
به گفتهی هاینس بادویتس (Heinz Badewitz) که زمانی سرپرستی بخش آلمانی برلیناله را برعهده داشت: «مخاطبان ما خریداران بینالمللی و مدیران فستیوالهای فیلم در کشورهای مختلف جهان هستند که مایلند بهشکلی فشرده در جریان محصولات سینمای آلمان قرار گیرند و من فکر میکنم که برلیناله، بهترین محفل برای نمایش و ارائه این فیلمها است».
در سالهای گذشته سینمای آسیا توانسته است جایگاهی درخورد توجه برای خود در جشنواره فیلم برلین باز کند. محصولات سینمای چین، تایوان، کره و ویتنام هم با استقبال خوبی روبرو شدهاند و هم توانستهاند به موفقیتهای بزرگی برسند. به ویژه فیلمهایی که به موضوعات سیاسی و اجتماعی میپردازند، مورد توجه فراوان قرار گرفتند. برندهی بزرگ جشنواره ۲۰۱۱ فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" ساختهی اصغر فرهادی، سینماگر ایرانی، بود که جوایز زیادی را از آن خود کرد.
برلیناله همواره خود را جشنوارهای سیاسی به حساب آورده است. به ویژه در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی کارگردانان و فیلمسازان اروپای شرقی یا به عبارتی کشورهای بلوک شرق سابق در آن حضور داشتند. بسیاری از فیلمهای بحثانگیز کارگردانانی که در وطن خود از جمله در شوروی و آلمان شرقی سابق از نمایش محروم میشدند، برای نخستین بار در جشنواره برلین روی پرده میآمدند.
گردانندگان جشنواره برلین همیشه کوشیدهاند، به سیر تحولات فیلم و سینما توجه کنند، با زمان پیش بروند و به ارائه تازهترین دستاوردها چه از هالیوود، چه از سینمای جوان آلمان، موج نو فرانسه یا سینمای آسیا دست بزنند.