نیروگاههای ایرانی و مخاطرات زلزله • مصاحبه
۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبهنخست وزیر ژاپن با هشدار نسبت به احتمال قطع گسترده برق، اعلام کرده که کشورش با بدترین بحران از زمان جنگ جهانی دوم روبروست. پلیس ژاپن نیز امکان میدهد که میزان تلفات زلزله از دههزار نفر فراتر رود.
دولت ژاپن همچنین سعی دارد نگرانی موجود از احتمال ذوب سوخت هستهای در نیروگاه آسیب دیده و نشت مواد رادیو اکتیو به محیط زیست را کاهش دهد. مسئولان ژاپنی به موازات استفاده از آب دریا برای خنک کردن رآکتور شماره سه نیروگاه اتمی فوکوشیما، اقدام به انتقال دهها هزار نفر از ساکنان مناطق اطراف نیروگاه کردهاند.
دامنه خسارتهای مالی، جانی و زیستمحیطی زلزله ژاپن هنوز روشن نیست. اما احتمال ذوب سوخت هستهای نیروگاه فوکوشیما، نگرانی از بروز فاجعهای اتمی را بالا برده است. این زلزله بار دیگر بحث تکنولوژی هستهای و ضروری بودن آن را زنده کرده است.
زلزله ۹/۸ ریشتری در کشوری روی داده که با سیستم سیاسی دمکراتیک اداره میشود و از کیفیترین فناوری در ساخت بناها و نیروگاههای مقاوم در برابر زمینلرزه سود میبرد. بسیاری میپرسند ابعاد چنین زمینلرزهای در ایران با سازههای نامناسب و نظام غیردمکراتیک و بسته آن چه خواهد بود؟
دکتر بهروز بیات، کارشناس فیزیک هستهای و مشاور آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در گفتوگو با دویچهوله از مخاطرات آسیبدیدگی نیروگاههای ایران در صورت وقوع زلزله میگوید و بر سپری شدن تاریخ مصرف تکنولوژی هستهای برای تامین انرژی تاکید میکند.
دویچهوله: ذوب سوخت هستهای چه معنایی دارد، احتمال این اتفاق در نیروگاه آسیبدیده فوکوشیما چقدر است؟
بهروز بیات:
ذوب سوخت هستهای در حالتی صورت میگیرد که چرخههای سردکننده رآکتور از کار بیفتند. آب جوش میآید، بخار درست میشود و بخار با فشار بالا به توربینها رانده میشود و توربین به حرکت در میآید. با سرد شدن آب این چرخه بسته تکرار میشود و اگر عمل سرد شدن انجام نگیرد، درجه حرارت در قلب راکتور افزایش مییابد و بالا رفتن درجه حرارت از حد متعارف میتواند موجب انفجار شود.بهعبارت سادهتر، وقتی حرارت خیلی بالا رود، مولکولهای آب میشکنند و هیدروژن آزاد میشود که مادهای منفجره است. در اثر انفجار نیز عمل سرد شدن صورت نمیگیرد و سوختها آزاد میشوند و در حرارت بالا میتوانند ذوب شوند و به کف محفظه رآکتور بریزنند.
نشت سوخت از نیروگاه شماره یک فوکوشیما، فاجعه چرنوبیل را زنده کرده است. تفاوت چرنوبیل با فوکوشیما چیست؟
در فوکوشیما هنوز محرز نیست که ذوب سوخت صورت گرفته باشد. در چرنوبیل تعدیل درجه حرارت در داخل راکتور از طریق گرافیت صورت میگرفت که در واقع ذغال است و میتواند آتش بگیرد.
در بدنه رآکتور چرنوبیل و محفظه مرکزی آن، سوخت در ارتفاع زیادی بالارفته بود و در نتیجه انفجار برد تخریبی بیشتری داشت. اما در فوکوشیما تعدیل نوترونها از طریق آب صورت میگیرد، نه گرافیت.
این زلزله که در ژاپن رخ داد، بحث زلزلهخیز بودن ایران را دوباره پیش کشیده و اینکه رآکتورهای اتمی ایران چقدر ایمن هستند و اساسا نیاز ایران به انرژی هستهای چقدر است؟
این بحث تنها مربوط به ایران نیست، بلکه مربوط به همه دنیاست. با زلزله ژاپن، بار دیگر درستی تکنولوژی هستهای در همه جا مطرح خواهد شد. این بحث البته در ایران مزید برعلت است، زیرا ما میبینیم این اتفاق در کشوری مانند ژاپن که سمبل کیفیت کار در دنیاست، قابل کنترل نیست. البته این خطر که تکنولوژی از کنترل انسان خارج است برای عرصههای دیگر هم هست، اما چون ابعاد حادثه در نیروگاههای هستهای فاجعهآمیزتر هستند، بحث معنای دیگری خواهد داشت.
قطعا نیروگاههای ایران آن امنیت و کیفیت نیروگاههای ژاپن را ندارند. این نیروگاهها با تکنولوژی التقاطی ساخته شدهاند. مخلوطی هستند از تکنولوژی آلمانی با چند تکنولوژی دیگر. صحبت میشود که آلمانیها هشتاد هزار قطعه در بوشهر رها کردند که هیچ توضیح دقیقی هم در باره نوع استفادهشان ندادند.
بههر حال این تکنولوژی التقاطی مخاطرات بیشتری دارد و دیگر اینکه آن فرهنگ کیفیت ژاپن در کشور ما وجود ندارد. این هم موجب میشود که مخاطرات نیروگاههای ایرانی بیشتر باشند.
در خبرها از عدم صداقت مسئولان ژاپنی در اعلام ایمنی رآکتورها یاد میشود. چنانچه زلزلهای با قدرت مثلا هفت ریشتر در ایران یا تهران رخ دهد، چه خواهد شد، آن هم در حالی که نیروگاههای ایران معمولا به صورتی اسرارآمیز و محرمانه ساخته میشوند؟
ژاپن تجربه چند ده ساله در مورد زلزله دارد و وقتی در این کشور نیروگاه میسازند، با توجه به مخاطرات احتمالی زمین لرزه است. فرق دیگر ژاپن و ایران در سیستمهای سیاسی آنهاست. در ژاپن یک سیستم دمکراتیک سر کار است، اما حتی در این کشور با سنتهای دمکراتیک، منافع شرکتی که رآکتورها به آن تعلق دارند، ایجاب میکرد که که اطلاعرسانیها چندان شفاف نباشند. مثلا گفته میشود که در سال ۲۰۰۳ اتفاقاتی جدی در رآکتورهای ژاپن افتاده، اما اطلاعرسانیها بسیار ضعیف بودهاند.
در مورد کشورهایی مانند ایران اصلا معلوم نیست که چه شود. راهی که دولت ایران در تاسیس نیروگاههای هستهای و ایجاد رآکتورهای هرچه بیشتر در پیش گرفته، بهخاطر مخاطرات زیاد آن، راه درست، موفقیتآمیز و مثبتی نیست.
باید توجه کنیم که تکنولوژی هستهای، تکنولوژی امروز دنیا نیست و تاریخ مصرف آن گذشته است. در واقع در شرایط پیچیده بینالمللی کنونی نیز اگر تازه الان دنبال ساخت نیروگاه هستهای بروید، عملا دست به یک نوع خودکشی زدهاید.
گفتید که بحث مخاطرات راکتورهای هستهای در آینده، بیشتر جریان خواهد یافت. اکنون در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بحث ریسک ساخت نیروگاههای هستهای در چه سطحی دنبال میشود؟
مسلما این ریسکها جدی گرفته میشوند اما باید در نظر بگیرید که هر سازمانی ارجحیتها و اولویتهایی دارد. علت وجودی آژانس، پیشبرد و مدیریت پروژههای هستهای است. اما این به آن معنا نیست که چشم به روی ریسکها می بندند.
همین مورد ژاپن نشان میدهد که نیروگاه فوکوشیما را برای زلزلهای با قدرت هشت ریشتری طرح کرده بودند. اما طبیعت که گوش به حرف و طرح ما نمیدهد و معلوم نیست با ساختههای انسان چه میکند.
آنها که بهطور حرفهای مدیریت ریسک را انجام میدهند، خطرات قابل پیشبینی را در نظر میگیرند. اما بسیاری ریسکها قابل پیش بینی نیستند. در عینحال اگر راکتوری طراحی کنیم که در برابر زلزله نه یا ده ریشتری مقاوم باشد، دیگر ابعاد هزینههایش قابل تحمل نخواهد بود.
از این لحاظ آنها که دنبال تکنولوژی هستهای رفتهاند، کشورهایی هستند که یا دارای تسلیحات هستهای هستند که مخارج اولیه را برای تسلیحات خود کردهاند و الان میگویند خوب بیاییم یک سودی هم از این هزینه ها ببریم. کشورهای دیگر مانند ژاپن هم هستند که منابع انرژی داخلی ندارند و برای اینکه از نظر استراتژیک در معرض تهدید و خطر نباشند، سعی کردهاند انرژی خود را از منابع مختلف تامین کنند.
ژاپن ۳۰ درصد برق مورد نیاز خود را از طریق هستهای تامین میکند، در حالیکه ایران دارای منابع بسیار بزرگ گازی است و تا مدتهای زیاد نیاز به انرژی دیگر ندارد. این البته بهآن معنا نیست که ما باید تنها به انرژی گازی اکتفا کنیم. اما تکنولوژی استفاده از آفتاب و باد و گاز را میتوان در ایران بهکار گرفت و حتی در درازمدت میتوان از احتیاج به گاز هم کاست.
مهیندخت مصباح
تحریریه: کیواندخت قهاری