«همکاری کامل ایران با آژانسی غیرمستقل!»
۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه
دویچه وله: آقای آمانو در اولین روز نشست شورای حکام گفته که ایران با آژانس همکاری لازم را نمیکند. به نظر شما با این شروع، نشست امروز چه نتایجی میتواند برای ایران داشته باشد؟
علیرضا نامور حقیقی: به نظرم، با آمدن آقای آمانو و افزایش سطح تضادها میان ایران و گروه ۵+۱، هرچند ممکن است قطعنامهای صادر نشود، ولی ممکن است به ایران توصیه کنند که همکاری بیشتری با آژانس داشته باشد و ایران را تشویق کنند که به پیشنهادهای آقای البرادعی در مورد تبادل سوخت ۳/۵درصد با سوخت ۲۰درصد پاسخ مثبت بدهد.
آیتالله خامنهای همین دیروز گفت که آژانس اصلا استقلال ندارد و بیطرف نیست، امروز منوچهر متکی اعلام میکند که ایران همکاری کامل را با آژانس خواهد کرد؛ این تناقض را چگونه میتوان توضیح داد؟ بالاخره ایران میتواند همکاری کند یا خیر؟
مسئلهی هستهای ایران خیلی پیچیده شده است. زمانی که در سال ۱۳۸۲ ایران در پیمان سعدآباد پذیرفت که غنیسازی را به طور موقت تعلیق کند، قرار بود کشورهای ۵+۱ مسالهی ایران را حل کنند و بعد از شش ماه، پروندهی ایران در حالت عادی در آژانس مطرح شود. ولی این کشورها بدقولی کردند و نه تنها بعد از شش ماه بلکه بعد از گذشت دوونیم سال هم این اتفاق نیفتاد و ایران هم تعلیق غنیسازی را باز کرد. نکتهی دوم هم این است که دو نهاد موازی با هم حرکت میکردند؛ یکی آژانس و دیگری ۵+۱ بود. مضافاً بر این که امریکا هم حاضر نمیشد با ایران مذاکره کند و در درون دولت امریکا هم افراد زیادی کارشکنی میکردند؛ مانند آقای جان بولتون که صریحاً اعلام کرده این کار را انجام داده است. به اعتراف آقای جک استرا هم علیرغم این که ایران در دورهی آقای خاتمی همکاریهای زیادی با آژانس انجام داد و غنیسازی را تعلیق کرد، هیچ پاداش و جایزهای نگرفت.
ولی الان چطور، از زمان روی کار آمدن دولت آقای احمدینژاد؟
آقای احمدینژاد بر خلاف دورهی اول ریاست جمهوریاش که با شعار استقلال هستهای، خودکفایی هستهای و این که دولت نهم دارد مسالهی هستهای را به پیش میبرد و سعی میکرد مخالفین خود از جمله اصلاحطلبان را به حاشیه براند، در دورهی جدید و بعد از حوادث پس از انتخابات، احساساش این بود که اگر ایران مشکل هستهایاش را با سیستم بینالمللی حل کند، مسالهی داخلی کمرنگتر خواهد شد. در همین راستا هم پیشنهاد داد که ایران حاضر است اکثر تولیداتاش را بدهد و محصول ۲۰درصد بگیرد. این پیشنهادی بود که خود آقای احمدینژاد داد. بعد آقای البرادعی آن را فرموله کرد و در قالب یک پیشنهاد جدید به ایران ارائه داد و آقای جلیلی هم مفاد کلی آن را پذیرفت. آنچه آقای احمدینژاد در تهران به غلط تبلیغ میکرد، این بود که اگر ایران این کار را انجام بدهد، به معنای پذیرش غنیسازی اورانیوم در حد ۳/۵درصد از سوی آژانس خواهد بود. در حالی که اینطور نبود و اگر ایران آن کار را انجام میداد، مسالهی تحریمها حل نمیشد. الان هم در پیشنهادهایی که مطرح میکنند، توضیح نمیدهند که اگر ایران سوختاش را به غرب ارسال کند، آیا مسئلهی تعلیق غنیسازی و این مجازاتها و تحریمها علیه ایران، حل خواهد شد یا نه. بنابراین در ازای آنچه میخواهند به ایران بدهند، مسئلهشان این است که فقط تحریم بیشتر اعمال نکنند، وگرنه هیچ تحریمی علیه ایران لغو نخواهد شد.
خوب نتیجه این وضع چه خواهد شد؟
در مجموع آنچه آژانس میخواهد و در دورهی البرادعی هم روی آن حساس بودند، گفتوگو با دانشمندان هستهای است. اما احساس ایران این است که امکان درز اطلاعات از آژانس زیاد است و معلوم نیست ماموران و بازرسان آژانس در خدمت سرویسهای اطلاعاتی غربی نباشند. بنابراین ممکن است در مواردی همکاریای را که آنها میخواهند نداشته باشد.
مصاحبهگر: نیلوفر خسروی
تحریریه: فرید وحیدی