پرش با مانع در المپیک به افتخار هیتلر
۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبهبرلین، سال ۱۹۳۶: جهان در تب و تاب برگزاری مسابقات المپیک است. در آلمان حزب هیتلری ناسیونال سوسیالیست بر مسند قدرت نشسته است. آمریکا تهدید میکند که اگر ورزشکاران یهودی آلمانی در بازیهای بینالمللی شرکت داده نشوند، این کشور از حضور در مسابقات خودداری خواهد کرد. از اینرو مسئولان ورزشی نازیها، گرتل برگمن (Gretel Bergmann)، یکی از قهرمانان یهودی پرش با مانع را به عنوان عضوی از تیم آلمان به کمیتهی بینالمللی برگزاری المپیک معرفی میکنند. گرتل برگمن در این زمان با خانوادهاش در انگلستان بهسر میبرد. راضی کردن او که بارها به دریافت مدالهای متعدد نائل آمده است، چندان آسان نیست: «یهودیها را در آلمان تحت فشار گذاشتهاند، ما فرار کردهایم. حالا من باید زحمت بکشم که این حکومت روی سکوی قهرمانی بایستد؟»
تئوری باطل هیتلر
تنها استدلالی که گرتل را متقاعد میکند به نام آلمان نازی در بازیهای المپیک شرکت کند، این است: «تو با مدال طلایت ثابت میکنی که همهی تئوریهای نازیها باطل است، که هیتلر برحق نیست.»
نازیها درست به همین دلیل مایل نیستند گرتل به پیروزی دست یابد. موفقیت او برای حکومتی که نابودی یهودیها را تدارک میبیند، باعث سرافکندگی است. چاره این است که گرتل در مرحلهی نهایی، از رقبای خود شکست بخورد و از دور مسابقات خارج شود. نام این رقیب ماری کتهلر (Marie Ketteler) است که با زور و تهدید و تطمیع نازیها وارد میدان رقابت با گرتل میشود. کتهلر، برگ برندهی نازیها، رازی دارد که روزی گرتل به چند وچون آن پی میبرد: ماری در واقع مرد سادهانگاری است که "احساسات زنانه" دارد... هنرپیشهی معروف آلمانی، سباستین اورتسندوسکی (Sebastian Urzendowsky) نقش او را در فیلم "برلین، سال ۱۹۳۶" بازی میکند. بین او و گرتل برگمن که هنرپیشهی موفق آلمانی، کارولینه هرفورت (Karoline Herfurth) بازی در نقش او را به عهده گرفته، با وجود رقابت شدید، دوستیای صمیمانه شکل میگیرد. هر دو سرانجام در برابر این پرسش قرار میگیرند که آیا برای پیروزی ناسیونال سوسیالیسم تلاش کنند یا به احساسات جاهطلبانهی خود برای دریافت مدال طلا تسلیم شوند؟
دوستی و خیانت
کاسپر هایدلباخ (Kaspar Heidelbach)، کارگردان برجستهی آلمانی، با دستمایه قراردادن داستان واقعی گرتل و کتهلر در بازیهای المپیک سال ۱۹۳۶، به مسائل انسانی و اخلاقی تحت شرایط دشوار سیاسی و غیرانسانی میپردازد و رابطهی بین نخبگان جامعه و دستگاه دولتی دیکتاتورمنش را مطرح میسازد. این که استعداد و تواناییهای این نخبگان تا چه اندازه در شکلگیری وجههی جهانی و اعتبار این نوع حکومتها نقش بازی میکند، در محور این پرسشها قرار دارد. هایدلباخ در این میان از طرح ویژگیهای شخصیتی افراد نیز غافل نمیماند و در تصاویری زنده و داستانی پرکشش و کشمکش نشان میدهد که حُب و بغض و جاهطلبی چگونه بر دوستیها و بر روابط انسانی تأثیر میگذارد. فیلم "برلین، سال ۱۹۳۶" که از اوایل سپتامبر در آلمان اکران میشود، تا به حال به دریافت جوایز بینالمللی بسیاری نائل آمده است.
برای دیدن نماهایی از فیلم روی لینک زیر کلیک کنید:
نمایی از فیلم: گرتل برگمن در بازیهای مقدماتی که در سال ۳۶ در "ورتمبرگ" برگزار میشود، بر رقیبان خود پیروز میشود
رئیس کمیتهی المپیک نازیها، هانس تشامر، ماری کتهلر را با زور و تهدید و تطمیع وارد میدان رقابت با گرتل میکند
دو دوست، دو رقیب، دو قربانی دوران نازی؟:
ماری کتهلر (چپ/سباستین اورتسندوسکی) و گرتل برگمن
ماری کتهلر (راست) و گرتل برگمن در شب پیش از برگزاری مراسم مسابقات نهایی المپیک
کاسپر هایدلباخ (راست)، کارگردان برجستهی آلمانی با یکی از هنرپیشگان فیلم آکسل پراهل
FF/BB