پنجاه و هشتمین سالگرد ملی شدن نفت ایران
۱۳۸۷ اسفند ۲۹, پنجشنبهدر سال ۱۲۸۰ خورشیدی، دربار قاجار با امضای قرارداد معروف به دارسی، راه را برای سلطه سیاسی و اقتصادی انگلستان بر ایران هموار ساخت. مدت قرارداد دارسی ۵۰ سال تعیین شده بود، اما در سال ۱۳۱۲ هنگامی که رضاشاه پهلوی بر اریکه قدرت نشسته بود، این قرارداد با اصلاحاتی تجدید و بر عمر آن افزوده شد.
تا شهریور ۱۳۲۰ حاکمیت شرکت نفت انگلیس بر منابع نفت ایران، با هیچ اعتراضی روبرو نشد. اما در این سال، تحولات ناشی از جنگ دوم جهانی و تبعید رضاشاه، فضای سیاسی ایران را باز کرد. در این فضا، کارگران نفت جنوب، به سرعت متشکل شدند و اعتراضات خود را به منافع انحصاری بریتانیا آغاز کردند. همین اعتراضات، سرانجام در روز ۲۳ تیر ۱۳۲۵ به اعتصاب یکپارچه کارگران منتهی شد. از همین روز، زمزمههای رهائی از سلطه بیگانگان در ایران به فریاد منتهی شد و سرانجام در روز ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ لایحه ملی شدن نفت، چهار روز پس از مجلس شورای ملی با تصویب مجلس سنا جنبه قانونی یافت.
راه خونین ملی شدن نفت
لایحه ملی شدن نفت، تا تصویب در مجلس شورای ملی و سنا، مراحلی پیچیده و بعضا خونبار را طی کرد. در اوج مبارزات مردمی برای تحقق این خواست، دولت انگلستان برای حفظ سلطه خود در ایران فعال شده بود. این فعالیتها، در دوره نخست وزیری حاجیقلی رزمآرا به تهیه پیشنویس قرارداد معروف به گس- گلشائیان انجامید که هدف آن، آرام کردن نارضائیها و جلوگیری از ملی شدن نفت بود. اما به رغم همه فشارهای خارجی و داخلی، مجلس شورای ملی زیر بار تصویب آن نرفت.
اندکی پس از ناکام ماندن تلاشهای رزم آرا، کمیسیون ویژه نفت مجلس شورای ملی، برای نخستین بار طرح ملی شدن نفت در سراسر کشور را پیشنهاد کرد که با درگیریهای بسیاری در داخل و خارج از مجلس همراه شد. ترور رزم آرا نخست وزیر وقت در روز شانزدهم اسفند ۱۳۲۹، یکی از مهمترین برآیندهای این درگیریها بود. رزم آرا به ضرب گلوله خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام از پای در آمد. فدائیان اسلام، به عنوان نخستین گروه بنیادگرای اسلامی، پیش از آن در تاریخ بیستم اسفند ۱۳۲۴ خورشیدی، احمد کسروی مورخ، زبانشناس و نویسنده تاریخ مشروطه را به ضرب چاقو در کاخ دادگستری تهران به قتل رسانده بودند.
افزایش مقاومتها پس از قتل رزم آرا
قتل رزم آرا، نمایندگان مجلس را، تحت رهبری دکتر محمد مصدق واداشت که برای تصویب نهائی لایحه ملی کردن نفت ایران، شتاب بیشتری نشان دهند و سرانجام در روز ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ آن را تصویب کنند. پنج روز پس از آن، مجلس سنا نیز، مصوبه مجلس شورای ملی را تایید کرد و به این ترتیب به سلطه بریتانیا بر منابع نفت کشور پایان داده شد.
شرکت نفت انگلیس و ایران، در واکنش به این تحولات، از پرداخت ۳۰ درصد اضافه دستمزد کارگران نفت بندر معشور، آغاجاری، لالی و نفت سفید خودداری کرد. این امر، منتهی به اعتصاب کارگران شد و به دولت انگلستان بهانه داد که دو کشتی جنگی "فلامینکو" و "ایلوگوس" را از پایگاه خود در بحرین به آبادان انتقال دهد.
تهدید منافع انگلستان در آسیا
ملی شدن نفت ایران، زمینه ساز جنبشهای آزادیبخش متعددی در آسیا شده بود. انگلستان از بیم باختن منافع خود در سراسر منطقه، ابتدا، دولت ملی مصدق را زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی شدید قرار داد و سپس ناوگان جنگی خود را، به پشتیبانی از دو کشتی جنگی پیشین، روانه خلیج فارس کرد. مردم ایران در برابر این فشارها بیش از گذشته مقاومت کردند. اما عناصر سازشکاری که منافعشان با بریتانیا و دربار پادشاهی ایران گره خورده بود، به تدریج صفوف خود را از ملیگرایان جدا کردند و به نیروهای مخالف مصدق پیوستند. این شکاف، پس از چند توطئه و کودتای نافرجام، در روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به کودتائی انجامید که منتهی به خلع مصدق و بازگشت پادشاه فراری به ایران شد. بر اساس اسنادی که چند سال پیش از سوی سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا انتشار بیرونی یافت، این کودتا با همکاری انگلستان و آمریکا انجام شد.
بازگشت محمدرضا شاه پهلوی به ایران، هرچند با سرکوبشدید مخالفان و بازکردن راه انحصارات تازه همراه شد، اما نتوانست تلاشهای مردم ایران را برای ملی کردن صنعت نفت بر باد دهد. از این رو، مردم ایران هنوز هم در ۲۹ اسفند هرسال، ملی شدن نفت خود را جشن میگیرند.