چرا تنبیه بدنی در مدارس ایران منسوخ نمیشود؟
۱۳۹۰ تیر ۲۵, شنبهآمار دقیقی از شمار قربانیان تنبیه بدنی در مدارس ایران در دست نیست. با وجود این، تمامی شواهد حاکی از آن است که تعداد موارد تنبیه بدنی دانشآموزان در مدارس افزایش مییابد، بهطوری که مسئولین آموزشی کشور نیز در این مورد ابراز نگرانی کردهاند.
حمید رضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش ایران، گفته است: «نمیتوانیم در مواجهه با چنین حوادثی برنامهریزی دقیق انجام دهیم.» ابراهیم سحرخیز، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش، هم ضمن تائید افزایش تنبیه بدنی در مدارس، خاطرنشان میکند که هرگونه تنبیه بدنی دانشآموزان در مدرسه ممنوع است. اما فیلمهای پخش شده اخیر در اینترنت و گزارشهای انتشار یافته در این مورد، از رشد بیسابقهی تنبیه بدنی در مدارس کشور حکایت دارند.
انواع تنبیه بدنی در مدارس
شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزشی که سالهاست دربارهی تنبیه کودکان تحقیق میکند، نمونههایی از تنبیهات جسمانی در مدارس ایران را برمیشمرد: «چسب زدن دهان دانشآموز، سرپانگاهداشتن رو به دیوار، پس گردنی، با کتاب و دفتر به سر دانشآموزان زدن، گوش دانش آموز را پیچاندن، با لگد دانشآموز را زدن، کشیده زدن و با خط کش زدن اینها نمونههایی از تنبیهات فیزیکی هستند که در مدارس ایران هنوز بصورت عمومی رواج دارند.»
آقای عبداللهی از تنبیهی بنام "چک دو طرفه" نیز نام میبرد که به معنای وادار کردن دو دانشآموز به سیلی نواختن مکرر بر گونه یکدیگر است. او میگوید البته این نوع تنبیه در همه مدارس کشور رواج ندارد. بهنظر او، «تنبیه بدنی مثل کوه یخ میماند که فقط بخش کوچک نوک قلهاش از بیرون دیده میشود و بخش اعظم آن از چشمها پنهان است. این موضوع زمانی مطرح میشود که یک دانش آموز کشته شده باشد، چشمش را از دست داده یا دچار فلج شده باشد، یعنی وقتی تنبیه بدنی رسانهای شده باشد».
چند نمونه تنبیه گزارش شده
سایت اینترنتی "خبرآنلاین" به چند مثال اشاره کرده که گفتههای آقای عبداللهی را تائید میکند. این سایت خبری آورده است: «در اردیبهشت ۸۷ تنبیه دانشآموزی در اهواز با کابل برق منجر به فلج شدن دانشآموز شد. در آبان ۸۷ پردهی گوش یک نوجوان در کرج پاره شد. در آبان سال ۸۹ کوباندن نوک کتاب بر سر دانشآموز زاهدانی توسط معلم منجر به مرگ دانشآموز شد. در آذرماه ۸۹ تنبیه دانشآموزی در کهگیلویه و بویراحمد با خط کش به از دست دادن چشم راست دانشآموز هفت ساله منجر شد. در آذر ۸۹ نیز در تهران معلمی به دلیل تنبیه و تحقیر یک دانشآموز به خاطر پرحرفی در مدرسه به دهان دانش آموز چسب زد.»
"تنبیه به خاطر تربیت بچههاست!"
شیرزاد عبداللهی دربارهی دلایل وجود تنبیه بدنی در مدارس به دویچه وله چنین توضیح داد: «این تنبیهات از روی بدذاتی نیستند. یک تفکر در میان معلمان وجود دارد که تنبیه عامل بازدارنده دارد. معلمان میگویند، دانشآموزنی که در خانه عادت به کتک خوردن دارند و جز زبان زور، چیزی نمیفهمند و تعدادشان هم در کلاس بسیار زیاد است، باید بترسند و باید ساکت بنشینند تا ما بتوانیم بقیهی دانشآموزان را ساکت بکنیم. در اصل تنبیه به عنوان یک عامل تربیتی است. بنابراین تنبیه هنوز منسوخ نشده و ما در فرهنگ مردم، افکار عمومی و در سیستم آموزشی عناصری از قدیم داریم.».
چرا تنبیه در مدارس ایران هنوز رایج است؟
دکتر سعید پیوندی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در پاریس، دربارهی افزایش تنبیه بدنی در ایران چنین توضیح میدهد: «متاسفانه در ۳۰ سال گذشته در ایران مسئولین نظام آموزشی ایران به آسیبها و زیانهای این روش توجهای نکردهاند و برای همین ما شاهد حتی زیاد شدن این برخورد در مدارس هستیم. برخلاف آنچه وزیر آموزش و پرورش گفته پخش این نوع خبرها کار آمریکا و اسرائیل نیست، بلکه بطور واقعی تنبیه بدنی در مدارس وجود دارد. برخورد بسیار منفعل مسئولین وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد که مسئولین نه تنها هنوز آن حساسیت لازم را به اهمیت برخورد به این مسئله را ندارند، بلکه حتی شاید نوعی نظر مساعدی هم با این برخورد داشته باشند که نگرانکننده است.»
چه باید کرد؟
آقای پیوندی دربارهی راهکارهای علمی و کاربردی برای مقابله با تنبیه بدنی میگوید، به دلیل اثرات بسیار منفی آن بر روی کودکان، جامعه و همچنین به دلیل بازتولید خشونت، باید راه حلهای چندگانه اجرا گردد. وی درباره این راهحلها گفت: «اولین راه حل مهم داشتن چارچوب حقوقی بسیار روشن است. برای اینکه اگر معلمی دست به چنین کاری زد، دانشآموز، خانواده و مدرسه بتواند با آن برخورد بکند و امکان شکایت آن را داشته باشد و نه اینکه از ترس آن را پنهان بکند.
موضوع دوم این است که ما باید در تربیت معلمهایمان بطور وسیع روی این مشکل انگشت بگذاریم. مشکل اساسی سیستم آموزشی ایران این است که شیوه تربیت معلم آن هنوز مدرن نیست و بسیاری از معلمین ما آموزش تربیتی خاصی ندارند و سطح آموزشی ما پائین است. برای مثال در آلمان و فرانسه معلمین ابتدایی باید ۵ سال تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، اما در ایران بخش مهمی از معلمان ابتدایی و دوره راهنمایی گاهی تحصیلات عالی ندارند.
نکته سوم این است که باید مراکزی را ایجاد بکنیم که بچههایی که آزار میبینند به آنجا مراجعه بکنند برای اینکه به آنها کمکهای روانشناسانه بشود و بچهها احساس امنیت بکنند که در خارج از مدرسه جایی هست که از آنها حمایت میکند.
نکته چهارم این است که ما در رسانهها یک کار فرهنگی انجام دهیم تا برای جامعه نشان داده شود عواقب تنبیه بدنی و برخورد با بچهها، چه در مدرسه و چه در خانه، برای جامعه چیست.»
بنظر این جامعهشناس، اینها راه حلهایی هستند که در امور تربیتی تجربه شده و در ایران هم باید آن را بکار برد. اما آقای پیوندی انتقاد میکند به اینکه در ایران این مسئله پیگیری نمیشود و در بعد وسیع به آن اهمیت داده نمیشود و به همین خاطر تنبیه بدنی ریشه کن نشده و در سالهای گذشته حتی رشد یافته است.
استخدام ۴۰ هزار معلمی که دوره معلمی ندیدهاند
شیرزاد عبداللهی هم ضمن تائید گفتههای سعید پیوندی اشاره میکند به اینکه پارسال ۴۰ هزار معلم را استخدام کردند که یک روز هم برای معلمی دوره ندیده بودند. وی میافزاید: «برای این افراد در تیرماه یک آزمون برگزار کردند که پس از کسب صلاحیت علمی آنها از سوی گزینش صلاحیتهای عقیدتی و سیاسی آنها تائید شد و اول مهر هم بدون یک دورهی یک روزه معلمی سر کلاس رفتند.»
این محقق امور تربیتی به چارهجویی دولت هم اشاره میکند که برای کودک آزاری مراکزی را بوجود آورده و تلفن گویا دارد و کسانیکه به عنوان معلم به استخدام آموزش و پرورش درمیآیند باید صلاحیتهای حرفهای و شغلی آنها تائید شود.
لزوم بحث عمومی در جامعه برای کاهش تنبیه بدنی
عبداللهی پیشنهاد میکند برای کاهش تنبیه در مدارس ایران معلمین و مدیران در دورههایی، از جمله دورههایی مربوط به موضوع تنبیه، شرکت کنند. وی تاکید میکند که آموزش و پرورش نبایست اخبار منفی را مخفی و کتمان کند. وی دراین باره همچنین میگوید: «اخبارباید در رسانهها علنی شود و آموزش و پرورش باید با رسانهها همکاری بکند تا به این ترتیب این موضوع تبدیل به یک گفتمان عمومی بشود.»
در عین حال این کارشناس چنین انتقاد میکند: «آموزش و پرورش اخبار را میپوشاند، کتمان میکند، تکذیب میکند و میخواهد بگوید که در این وزارتخانه هیچ اتفاقی نمیافتد. به سازمانهای مستقل غیردولتی، انجیاوها و محققین هم بایست اجازه بدهند در چارچوب قانون و مقرارتی که وجود دارد فعالیت کنند. خود آموزش و پرورش هم باید از حالت بسته و مرموز بیرون بیاید.»
به عقیدهی هر دو کارشناسی که با دویچه وله به گفتوگو نشستند، راه حل تنبیه بدنی در مدارس کشور باید چندجانبه باشد. آنان معتقدند باید از تجربههای جدید و تحقیقات علمی امور تربیتی برای مقابله با این مشکل بهره گرفت.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: کیواندخت قهاری