چرا شعارهای سال رهبر جمهوری اسلامی "شعار" میمانند؟
۱۳۹۷ فروردین ۳, جمعهرهبر جمهوری اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۹۷ شعار سال را "حمایت از کالای ایرانی" اعلام کرد. او گفت اگر مسئولان و مردم به محور قرار دادن تولید ملی و شتاب بخشیدن به آن توجه کنند مشکلات معیشتی و اقتصادی، بیکاری و "بقیه چیزها" حل میشود.
علی خامنهای در سخنرانی اول فروردین خود در مشهد به تشریح نکاتی پرداخت که از نظر او "الزامات و زمینههای تحقق شعار سال" است. او برنامهریزی برای افزایش تولید داخلی همراه با ارتقاء کیفیت و رقابتپذیری، "مدیریت جدی واردات" به وسیله دولت و مقابله با قاچاق کالا را از جمله این الزامات عنوان کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبری، خامنهای شعار سال ۹۷ را این گونه جمعبندی کرده است: «ما مسئولان، فعالان اقتصادی، فروشندگان و مصرفکنندگان، همه و همه با تعصب و غیرت بهدنبال حمایت از کالای ایرانی باشیم.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
علت رکود تولید داخلی، گذشته از واردات بیرویه، قاچاق کالا، فساد نهادینه و رانتخواری که کارگزاران حکومت در آن سهم اصلی را دارند، حاصل چند دهه سیاستهای اقتصادی حاکم بر جمهوری اسلامی است و اگر با مقولاتی مانند "تعصب و غیرت" قابل حل بود علم اقتصاد بیمعنا میشد.
افزون بر این، تکرار برخی مفاهیم در شعارهای سالیان گذشته به خوبی آشکار میکند که اینها چیزی بیش از "شعار" نیستند و اگر ارادهای برای تحقق آنها وجود میداشت و ساختارهای موجود امکان آن را فراهم میکرد، بیان مکرر آنها کاری عبث بیش نمیبود.
ادامه بیکاری به رغم شعار اشتغالآفرینی
خامنهای میگوید یکی از دستاوردهای توجه به شعار امسال و حمایت از تولید داخلی حل معضل بیکاری، به خصوص در میان جوانان خواهد بود. او ۱۷ سال پیش شعار سال ۸۰ را "اقتدار ملی و اشتغالآفرینی" تعیین کرده بود.
بر پایه دادههای مرکز آمار ایران، میزان بیکاری میان جوانان ۱۴ تا ۲۴ ساله ایرانی در فصل اول سال گذشته نزدیک به ۲۹ درصد و تقریبا به اندازه همان سالی بوده که مطابق شعار خامنهای قرار بود اشتغالآفرینی کلید بخورد.
تعیین راهبردهای سالانه در قالب شعار اندکی پس از نشستن خامنهای بر مسند رهبری جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۹ آغاز شد و از سال ۷۸ به طور رسمی در قالب نامگذاری سال و تعیین شعاری برای آن ادامه یافت.
بیشتر بخوانید: نامگذاریهای سال، شعارهای تکراری و بیحاصل
طی بیش از ربع قرنی که از آغاز این اقدام میگذرد شعارهایی که تکرار مکرر آنها عدم تحقق و "شعار" بودنشان را تائید میکند کم نبوده و "صرفجویی" یکی از آنها است.
بیش از دو دهه شعار صرفهجویی
تاکید خامنهای در سال ۷۳ بر "صرفهجویی" بود. سال بعد نیز که "انضباط اقتصادی" وارد شعار سال شد خامنهای آن را "مقابله با ريخت و پاش، زيادهروى و اسراف" معنی کرد.
رهبر جمهوری اسلامی در پیام نوروز سال ۷۵ ضمن طرح مجدد لزوم پرهیز از اسراف اعتراف کرد که توصیههای دو سال پیش او جدی گرفته نشده است: «اسراف در نان و آب و انرژى و نيروى انسانى، همه اينها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصيهاى است كه ما در سال گذشته و سالهاى قبل از آن عرض كرديم.»
خامنهای در پیام نوروز سال ۷۶ نیز گلایه کرد که "متأسفانه در زندگیهاى ما اسراف وجود دارد" و در پیام سال ۷۷ هم گفت: «امسال توصيه مهم من عبارت است از صرفهجويى.»
او یک دهه بعد شعار سال را "حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف" عنوان کرد و به طور غیرمستقیم بر این واقعیت صحه گذاشت که به رغم توصیههایش در ده سال قبل هنوز "حرکت" در این مسیر آغاز نشده است.
"حمایت از تولید داخلی" نیز مانند صرفهجویی از شعارهایی است که خامنهای بارها تکرار کرده، و برای جا انداختن آن از مفاهیم و اصطلاحات مذهبی هم استفاده کرده است.
رونق تولید با "جهاد و حماسه و غیرت"
سال ۹۰ شعار سال "جهاد اقتصادی" بود. دو سال بعد "حماسه اقتصادی" وارد شعار سال شد که غرض از آن "توجه به تولید ملی" ذکر شده بود. در فاصله این دو سال هم شعار سال "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی"، که شکل دیگری از شعار امسال بود، تعیین شد.
اکنون و پس از سالهای طولانی که توصیهها به "جهاد و حماسه آفرینی" در مسیر حمایت از تولید داخلی بینتیجه مانده، خامنهای مدعی است اگر مسئولان و مردم نسبت به کالای ایرانی تعصب داشته باشند مشکل برطرف میشود.
بیشتر بخوانید: "حمله موشکی" به اقتصاد ایران در سالی که گذشت
ظاهرا رهبر جمهوری اسلامی این واقعیت را که بسیاری از اقتصاددانان بر آن تاکید دارند نادیده میگیرد که رکود تولید داخلی، از جمله حاصل راهکارها و نحوه اجرای سیاستهایی مانند خصوصیسازی است که خود او ابلاغ کرده است.
رئیس جمهور، حسن روحانی، این سیاستها را "خصولتی" سازی خوانده است. یکی از پیامدهای این سیاست سپردن بنگاهها و واحدهای تولیدی دولتی به دستگاهها و نهادهای شبهدولتی و حاکمیتی است.
نقش نهادهای تحت فرمان خامنهای
بخش بزرگی از اقتصاد ایران در اختیار دستگاهها و نهادهای تحت امر رهبر جمهوری اسلامی است که نظارت موثری بر فعالیت آنها اعمال نمیشود و با استفاده از انواع رانت مجال رقابت به تولیدکنندگان بخش خصوصی واقعی نمیدهند.
تسلط شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران بر فعالیتهای اقتصادی در ایران نیز چنان ابعادی دارد که حسن روحانی زمانی آنها را به کنایه "دولت با تفنگ" خوانده بود.
دست داشتن سپاهیان در واردات بیرویه و قاچاق کالا به ایران که خامنهای آن را از موانع مهم رونق تولید داخلی خوانده نیز موضوع تازهای نیست و از مجلس ششم درباره آن بحث و سند ارائه شده است. این ماجرا چنان ابعادی دارد که محمود احمدینژاد، رئیس جمهور مورد حمایت خامنهای، زمانی سپاهیان را "برادران قاچاقچی خودمان" خطاب کرد.
بیشتر بخوانید: سال ۹۶؛ سالی که با "رای به نظام" آغاز و با بیم فروپاشی تمام شد
زمینگیر شدن تولید داخلی در ایران ریشه در سیاستها و روندی دارد که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی و با مصادره کارخانهها و واحدهای تولیدی کسانی که وابستگان رژیم گذشته شمرده میشدند، آغاز شد و به اشکال مختلف ادامه یافت.
ضربه خوردن به تولید داخلی در دهه نخست جمهوری اسلامی و بازگذاشتن دست واردکنندگان که بسیاری از آنها به یکی از حلقههای قدرت و جناحهای سیاسی وابستهاند و از رانت دولتی برخوردارند روندی ایجاد کرده که نه به سادگی بازگشتپذیر به نظر میرسد نه اصلاحپذیر.
واردات از چین؛ از قیچی تا سنگ قبر
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، در روزهای گذشته سلسله گزارشهایی را منتشر کرده که محور آنها واردات کالاهایی نظیر قیچی و چتر و چکش به ارزش صدها میلیارد تومان در سال گذشته است. بیشترین حجم این کالاها از چین وارد شده است.
واردات چنین کالاهایی منحصر به دولت دوازدهم نیست. در دولتهای قبلی نیز گزارشهای فراوانی درباره واردات کالاهایی مانند چوب بستنی، دسته بیل و حتی مهر و جانماز و سنگ قبر از چین منتشر شده است.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی اول فروردین ماه خود گفت: «همه باید بر اقتصاد ملی و مصرف جنس داخلی تعصب داشته باشند و اگر جوانان همانقدر که در فوتبال و طرفداری از آبی و قرمز یا برخی باشگاههای خارجی تعصب دارند، بر اقتصاد داخلی و استفاده از تولید ملی نیز متعصب باشند، اقتصاد کشور اصلاح خواهد شد.»
بازار ایران از اجناس خارجی، و بیش از همه چینی، اشباع شده و طبیعی است که مردم به عنوان مصرفکننده اگر امکان انتخاب داشته باشند سراغ کالای بهتر و ارزانتر میروند.
بیشتر بخوانید: سال ۱۳۹۶ سالی که صدای کارگران بلند شد
چرخه معیوب در بازار ایران بیش از آنکه متاثر از مصرفگرایی مردم باشد حاصل نابودی یا از نفس انداختن تولید داخلی و فساد و تبانی در واردات کالاست که در هر دو زمینه تمام جناحها و نهادهای حکومتی نقش دارند.
حجم کالای قاچاقی که در بازارهای ایران به مشتریان عرضه میشود چنان ابعادی دارد که عدم دخالت مسئولان در ورود و توزیع آنها باورپذیر نیست. امیر خجسته، رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس شورای اسلامی، چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفته بود که روزانه سه هزار و ۳۰۰ کانتینر کالای قاچاق از گذرگاههای رسمی وارد ایران میشود.
فضای کسب و کار در ایران، به شهادت گزارشهای بانک جهانی مناسب نیست و شاخصهای مهم آن در سالهای اخیر بهبود چشمگیری نداشته است. عدم وجود امنیت از جمله عواملی است که سرمایهگذاری در فعالیتهای تولیدی که بازدهی سریع ندارند را غیراقتصادی و پرمخاطره کرده است.
سهم خامنهای در سیاست خارجی پرتنش
روابط پرتنش ایران با کشورهای منطقه، همسایگان و دیگر کشورهای جهان نیز امکان تحرک تولیدکنندگان را برای دست یافتن به بازارهای صادراتی به شدت کاهش داده است. خامنهای که تعیینکننده نهایی سیاست خارجی ایران است به سهم خود در ایجاد چنین وضعیتی اشارهای نمیکند.
بیثباتی در وضعیت سیاسی و اقتصادی، عدم امنیت سرمایهگذاری، بازار آشفته پولی و مالی ایران، سقوط شدید ارزش پول ملی و وضعیت ناپایدار بانکها که توان فراهم کردن منابع مالی مورد نیاز تولیدکنندگان را ندارند وضعیتی را به وجود آورده که در آن کار تولیدی به یکی از پرمخاطرهترین فعالیتهای اقتصادی بدل میشود.
رکود تولید داخلی در ایران دهها عامل دیگر نیز دارد که بسیاری از آنها در هم تنیده هستند و بر یکدیگر تاثیر میگذارند. اگر شعارهای سال خامنهای را در نظر بگیریم این وضعیت دستکم حدود ربع قرن با افت و خیز ادامه داشته است.
بیشتر بخوانید: ۱۳۹۶، سال چالشهای شدیدتر در سیاست منطقهای ایران
با چنین فرضی این پرسش مطرح است که آیا خامنهای و مشاورانش واقعا با ریشهها و علتهای به زانو درآمدن تولیدات داخلی و رقابتناپذیری آنها با کالاهای چینی و دیگر کشورها ناآشنا هستند و مشکل را فقط "تعصب و غیرت" نداشتن مسئولان و مردم میدانند؟
پاسخ قطعی دادن به این پرسش ساده نیست اما شاید بتوان در شعارها و نامگذاریهای سال نکته مشترکی یافت. این شعارها معمولا تبلور مشکلات موجود و ریشهدار جامعه ایران هستند و بیان آنها اغلب با انتقاد از مسئولان همراه است.
بر این اساس اگر توصیههای خامنهای، عملی نشوند و حتی اگر اصلا عملی نباشند مسئولیت بر گردن دولت میافتد، و اگر اقدام دولت به بهبود نسبی اوضاع منجر شد به حساب "تدبیرهای داهیانه مقام معظم رهبری" گذاشته میشود.