چه چیز کابینهی جدید احمدینژاد "جدید" است؟ • مصاحبه
۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبهمرتضی کاظمیان، روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر سیاسی مقیم تهران، در مصاحبه با دویچه وله، با نظر به نامهای اعلامشدهی وزیران کابینهی جدید محود احمدینژاد، به ارزیابی ساختار کابینه میپردازد. به نظر او این کابینه برای تحقق ایدهی "همگرایی" مطرح شده از سوی احمدینژاد متشکل از وزیرانی است که بیشترین نزدیکی را با وی دارند. همچنین انتخاب دو وزیر زن به مثابه دفاع از خواستهای جامعهی مدنی نبوده و تنها نیازی صوری را ارضا میکند.
دویچه وله: آقای کاظمیان، امروز آقای احمدینژاد نام شش تن از وزرای کابینهی خودشان را اعلام کردند. ایشان پیش از این گفتند که شاکلهی دولت دهم تغییرات قابل توجهی خواهد داشت. ارزیابی شما چیست؟ با توجه به آنچه تاکنون اعلام شده است، تغییرات قابل توجه را میبینید؟
مرتضی کاظمیان: خب، شش نفر را امروز آقای احمدینژاد بهعنوان وزرای کابینهی دهم اعلام کرد که از این شش نفر، سه نفر از وزرای سابق هستند. یعنی آقای محرابیان، وزیر صنایع، آقای حسینی، وزیر اقتصاد، و آقای عباسی، وزیر تعاون، در دولت نهم هم مشغول به کار بودند. به این ترکیب کابینه سه نفر جدید اضافه شدهاند که عبارتاند از آقای مصلحی، وزیر اطلاعات، خانم آجرلو بهعنوان وزیر رفاه و خانم دستجردی بهعنوان وزیر بهداشت. این سه گزینه را میشود معنیدار ارزیابی کنیم. وزیر اطلاعات، آقای مصلحی، نمایندهی ولایت فقیه در سپاه و بسیج بودند و مشاور آقای احمدینژاد در امور روحانیون. با توجه به آن مشکلی که در انتهای دولت نهم پیش آمد، یعنی بحث معاون اولی آقای مشایی و بعد اعتراضی که از طرف مقامات ارشد نظام و برخی محافل مذهبی و حتا سیاسی راست نسبت به این گزینه شد، بهرحال اختلافنظرهایی پیش آمد که اخبارش از درون هیئت دولت به بیرون هم درز پیدا کرد. همان اختلافنظرها ظاهراً منجر به برکناری آقای اژهای، وزیر اطلاعات شد و نقدهایی از طرف رئیس جمهور نسبت به عملکرد آقای اژهای به طور بیپروا ابراز شد. اینجا با آقای مصلحی، وزیری پیشنهاد شده است که ظاهراً خیلی همسو با تفکرات آقای احمدینژاد است و با توجه به سوابقی که در سپاه داشته است، به نظر میرسد که سرپلی است بین آن جریان حفاظت اطلاعات سپاه که بهرحال در برخوردهای امنیتی سیاسی که در هفتههای اخیر هم صورت گرفته، مؤثر هستند. در اطلاعیههای مختلف هم سپاه این را تأکید کرده است. آنها ابایی نداشتند از اینکه ابراز کنند که بخشی از برخوردهای صورت گرفته، بهرحال از طرف حفاظت اطلاعات سپاه بوده است. اینجا ظاهراً بهعنوان وزیر اطلاعات وزیری کاملاً همسو پیشنهاد شده است.
خانم آجرلو هم که بهعنوان وزیر رفاه پیشنهاد شده است، باز یکی از نمایندگان راست مجلس از جناح حامی دولت است، از نمایندگانی که کاملاً حامی دولت هستند. ایشان نمایندهی کرج در مجلس هشتم است و بدون هیچگونه سابقهی مدیریتی و اجرایی قبلی در حوزههای قابل توجه. حالا ایشان آمدهاند و به عنوان وزیر رفاه معرفی شدهاند. تنها گزینهای که شاید کمی متفاوت است، خانم دستجردی است که دارای سوابقی هستند، اما بازهم جایگزینی ایشان بجای آقای لنکرانی معنیدار است. چون آقای احمدینژاد تأکید داشت که ازجمله وزرای نخبهی ایشان در کابینهی دولت نهم آقای لنکرانی، وزیر بهداشت است. حالا اینکه ایشان کنار گذاشته میشود، خیلی معنی دارد و آن شایعات و بحثهایی را که مطرح میشد، تأیید میکند دائر بر اینکه ایشان هم جزو منتقدین انتخاب آقای مشایی بهعنوان معاون اول آقای احمدینژاد است. به این معنا، ظاهراً همهی وزرایی که با آقای احمدینژاد هماهنگ نباشند، کنار گذاشته میشوند. این را در همین صحبتی که ایشان با صدا و سیما داشته، میشود ردیابی کرد. یعنی از جمله فاکتورهایی که آقای احمدینژاد برای وزیرهایش بر آن تأکید دارد، روحیهی همگرایی است. وی تأکید میکند که دایره را بازتر کنند و از استعدادهای برتر و هماهنگتر استفاده کنند. این هماهنگتر خیلی معنیدار است، یعنی یک ویژگی آقای احمدینژاد دارد که در مجموع در حذف و تغییرات دولتهای قبلی هم بارز بود. یعنی مورد کنارگذاشته شدن آقای پورمحمدی، وزیر کشور، آقای دانش جعفری، وزیر اقتصاد، یا آقای مظاهری، رییس بانک مرکزی، یا آقای رهبر، وزیر اقتصاد اسبق. این تغییر و تحولات مکرر در دولت نهم، همه واجد این معنا است که وزرایی باید دراین دولت جای داشته باشند که خودشان را با شخص رئیس جمهور هماهنگ کنند. به نظر میرسد که این تغییر و تحولات جدید هم در همان راستا برای دورهی جدید حکومت آقای احمدینژاد در حال تعمیم است.
در خبرگزاریهای خارج از کشور موضوع انتخاب دو وزیر زن در کابینهی آقای احمدینژاد در صدر اخبار مربوط به ایران است. برای خود ایران این موضوع دارای چه جایگاهی است؟
بستگی دارد از کدام زاویه به این انتخاب نگاه کنیم. آن بخش از جامعهی مدنی که منتقد آقای احمدینژاد است و اساساً نسبت به نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری دهم دچار پرسشها و ابهامهای جدی است، به این انتخاب وزرا بیاعتناست. البته آقای احمدینژاد در همین مصاحبهی تلویزیونی امروزش (یکشنبه ۲۵ مرداد) وعده داده است که یک وزیر زن دیگر را هم به کابینهاش اضافه کند. یعنی سه وزیر زن تقریباً برای نخستینبار در دولت بعد از انقلاب بهرحال معنیدار و قابل توجه است، اما این اصلاً برای جامعهی مدنی ایران و بخصوص لایههایی که رویکردهای فمینیستی دارند، زنانی که پیگیر حقوق خودشان هستند، معنیدار نیست. چون این حقوق باید در جاهای دیگری متبلور و جلوهگر شود، نه با گماشتن یک خانم به تصدی یک وزارتخانه. اما آن بخشهایی از حامیان آقای احمدینژاد یا لایههای اجتماعیای که نسبت به تغییر و تحولات در ساخت قدرت خنثی هستند، احتمال دارد که انتخاب سه وزیر زن را نشانهایاز یک تغییر و تحول جدید ببینند. اتفاقی که گفتم، از نظر من یا فعالان حقوق بشری در حوزهی جامعهیمدنی و بویژه فعالان حقوق زنان، این، جز یک تغییر و تحول کاملاً صوری و روبنایی چیز دیگری نیست.
سخن از این در میان است که آقای سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به وزارت امور خارجه منصوب بشوند. فکر میکنید با توجه به سوابق آقای جلیلی و آقای منوچهر متکی، امکان دارد که ایشان جای آقای متکی را بگیرند؟
در چهارسال گذشته گاه و بیگاه اخباری در محافل سیاسی و مطبوعاتی منتشر و شنیده میشد که بهرحال رویکرد وزارت امور خارجه چندان باب میل و مورد پسند آقای احمدینژاد نیست. به این معنا، تغییر و تحول در حوزهی وزارت امور خارجه هم دور از ذهن نیست و میتوانیم بگوییم شاید حتا مقبول باشد. اما طبیعتا چون من هم خبر موثقی ندارم، خیلی نمیتوانم در اینباره اظهارنظر کنم که آیا گزینهای مثل آقای جلیلی تأیید خواهد شد یا خیر.
چه جنبهی مثبتی ممکن است آقای جلیلی در مقایسه با آقای متکی داشته باشند؟
شاید از منظر هماهنگیهای بیشتری که در شورای عالی امنیت ملی با آقای احمدینژاد داشتند و اینکه فرضاً آقای متکی از رویکردهای بدنهی کارشناسی بیشتر تبعیت میکردند، این جابجایی معنیدارتر باشد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه بهرحال آقای جلیلی نمایندهی رهبری در شورای امنیت ملی هستند و در بحث انرژی هستهای الان جایگزین آقای لاریجانی شدهاند، شاید این هماهنگی و همسویی با آقای جلیلی در وزارت امور خارجه بیشتر از آن چیزی باشد که با آقای متکی بود. چون عملاً فعالیت آقای متکی در این چند سال گذشته، بخصوص در حوزهی انرژی هستهای و مسایل پرمناقشه با غرب، به یک رویکرد کاملاً بورکراتیک و اداری تقلیل پیدا کرده بود و آن حوزهای که بازبینی سیاست را بیشتر طراحی میکرد، بیشتر به نفع همان افرادی بود که در شورای عالی امنیت ملی حضور داشتند، و به طور مشخص آقای جلیلی که جایگزین آقای لاریجانی شده بود.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: شهرام احدی