1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چه گروه‌هایی در روند برقراری دمکراسی در ایران ذینفع هستند؟

علی افشاری
۱۴۰۲ فروردین ۲۵, جمعه

دمکراسی در معنای امروزی آن چه ویژگی‌هایی دارد؟ حرکت‌های دمکراسی‌خواهانه چه مؤلفه‌هایی دارند؟ و در نهایت چه جریان‌ها یا گروه‌هایی از ذینفعان دمکراسی هستند؟ علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، تلاش کرده به این پرسش‌ها پاسخ دهد.

https://p.dw.com/p/4PzBc
عکس تزئینی است
عکس تزئینی استعکس: Robert Kneschke/Zoonar/picture alliance

بنیاد دمکراسی بر مشارکت گسترده و متنوع سیاسی و اجتماعی استوار است. دمکراسی تکامل‌یافته بعد از شکل "ژاکوبنی"، تک‌صدایی، دیکتاتوری اکثریت و مطلق‌اندیشی را برنمی‌تابد، بلکه بر فراهم کردن بستر و چارچوبی برای تعامل و رقابت سازنده و مسالمت‌آمیز گروه‌ها و پاره‌های مختلف با علائق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت و بلکه متضاد تاکید دارد. این اصل هم به تکاپوها در گذار به دمکراسی ارتباط دارد و هم ویژگی دمکراسی باثبات و معیار برد و کیفیت آن است.

هر حرکت دمکراسی‌خواهانه که به دنبال تغییر حکومت اقتدارطلب و غیردمکراتیک باشد، برای آنکه به موفقیت برسد نیازمند پذیرش عملی کثرت‌گرایی در دوره ماقبل گذار و در جریان گذار است تا هم با هم‌افزایی گرایش‌ها نیروی لازم برای گذار به‌وجود آید و هم پایداری دمکراسی در دوره استقرار نیز تحکیم شود.

کثرت هم شامل نوع‌های متفاوت در جامعه می‌شود که در بخش‌های مختلف حضور دارند و هم تنوعات در درون هر نوع و یا سنخ. در این چارچوب فعالیت‌ها برای ساماندهی و تقویت گذار به دمکراسی در ایران، نیاز دارد به این گزاره توجه کند و گرنه یا مانع جدی برای تحقق دمکراسی پیش می‌آید و یا حتی در صورت موفقیت در تغییر جمهوری اسلامی، موفق به استقرار دمکراسی نخواهد شد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پذیرش کثرت‌گرایی سیاسی و فرهنگی فقط در زبان و به صورت اسمی نباید مطرح باشد، بلکه باید در عمل اجرا شده و الزامات مفهومی و عینی آن رعایت شود. پذیرش عملی کثرت‌گرایی در شرایط کنونی ایران و پرهیز از تعمیم ویژگی‌های هویتی و نظام باور خاص به عرصه عمومی و به‌ویژه مختصات نظام حکمرانی، نه تنها تسهیل‌گر و مقوم دمکراسی است، بلکه تأثیرات مهمی در تحکیم و تداوم همبستگی ملی، حفظ موجودیت کشور و امنیت و ثبات سیاسی دارد. تاثیر مثبت آن به مثابه یک نرم‌افزار در حوزه ثبات سیاسی و امنیتی نمود پیدا می‌کند. این تاثیر که مبتنی بر وفاق اجتماعی و پذیرش رضایت‌مندانه شهروندان مختلف با دیدگاه‌های نایکسان است، فرصت‌هایی برای رشد اقتصادی نیز خلق می‌کند.

گام اول برای پذیرش متعهدانه و صادقانه کثرت‌گرایی سیاسی و فرهنگی کنار گذاشتن مطلق‌اندیشی و خواست‌های تام‌گرای هویتی در عرصه عمومی است. به عبارت دیگر، در هر متن و کنشی که متعلق به عموم است، نباید خواستار لحاظ شدن حداکثری خود و نادیده گرفتن دیگری شود.

خاص‌گرایی در حوزه احزاب و رقابت‌های سیاسی است. هر جریانی در حوزه‌های خاص فردی و جمعی خود می‌تواند دنبال‌کننده هویت ویژه خودش باشد، اما نمی‌تواند خواهان چنین امری در سپهر عمومی باشد و انتظار داشته باشد که همگان خصائل خاص هویتی مورد نظر را رعایت کنند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام تمامیت‌خواه، دین‌سالار (تئوکراسی) و غیردموکراتیک، از ابتدا بنای خود را بر دیکته کردن ارزش‌ها و نمادهای فرهنگی خاص کرد که صدالبته با مقاومت فرساینده جامعه مواجه شد.

اما در نظام سیاسی آینده تکثر سبک زندگی و هویت اجتماعی به عنوان شرط لازم برای دمکراسی باید رعایت شود. این امر را نمی‌توان به پساجمهوری اسلامی احاله داد، بلکه از الآن باید در جمع نیروهای دمکراسی‌خواه، مدارای فرهنگی و سیاسی و دگرپذیری تمرین شود.

علاوه بر این، در توافقات بر روی گذار به دمکراسی باید موجودیت همه جریان‌ها و هویت‌های سیاسی، فرهنگی، اتنیکی و... متعلق به ملت ایران در نظر گرفته شده و به رسمیت شناخته شود. هر نوع سند و چارچوبی که تدوین شود باید خواسته‌های همه ذی‌نفعان دمکراسی را در بر بگیرد و برآیندی از همه خواسته‌ها باشد.

طبیعی است چارچوب نهایی نمی‌تواند خواسته‌های حداکثری هر جمعی را متحقق کند، بلکه در فرایندی شمول‌گرا و بر اساس رعایت ملاحظات متفاوت، برآیند و وجه مشترک را در نظر می‌گیرد. به عنوان مثال در حوزه سامان‌دهی قدرت و توزیع منابع، راهکار نهایی در بین خواست‌های اتنیک‌های ایرانی (کسانی که زبان مادری‌شان فارسی نیست) و نیروهای سیاسی که در چارچوب سراسری ایران می‌اندیشند و دغدغه‌های مرکزگرایان قرار می‌گیرد.

همچنین اگر قرار باشد سندی برای جمهوری‌خواهان در دوره گذار تدوین شود، باید این کار بر مبنای ملاحظه تنوع درونی آن انجام شود و گرایش‌های زیرمجموعه جمهوری‌خواهی نمی‌توانند انتظار داشته باشند که جریان عمومی جمهوری‌خواهی، ویژگی چپ یا راست پیدا کند و یا در حوزه جدایی دین و دولت جانب یک طرف اعم از سکولاریسم و یا لائیسیته در معنای رایج در عرصه سیاسی ایران را بگیرد. برآیند و وجه مشترک در فراسر هویت‌های خاص در جمهوری‌خواهی قرار می‌گیرد، نه با هژمونی یافتن یکی از نگرش‌ها.

البته برخی از تفاوت‌ها که مربوط به ساخت قدرت هستند، در مجلس موسسان و در پروسه تدوین قانون اساسی جدید با روش سیاسی تعیین تکلیف می‌شوند. از بین گزینه‌های موجود برای شکل دادن به فرم نظام سیاسی آینده در فرم و چارچوب کلی، در نهایت یکی باید انتخاب شود و امکان حضور همزمان آنها وجود ندارد. ولی در دوره ماقبل و حین گذار می‌توانند اصولی را برای رقابت، تعامل و همکاری تدوین کنند.

برخی از مسائل مانند نوع دیدگاه کلان در ساماندهی اقتصاد و رویکردهای اجتماعی نیز به حوزه رقابت‌های سیاسی بعد از استقرار دمکراسی تعلق دارند. اما اقتضای دمکراسی آن است که در حوزه فرهنگ و سبک زندگی، عرصه عمومی و سامان دولت (State) در آینده باید بی‌طرف بوده و سوگیری به سمت خاصی نداشته باشد.

در یک تقسیم‌بندی کلی ذینفعان دمکراسی در ایران را می‌توان به ترتیب زیر برشمرد:

  • جریان‌های سیاسی

جمهوری‌خواه‌ها (سراسری و اتنیکی)

مشروطه‌خواه‌ها

جنبش سبز

  • جنبش‌های اجتماعی

دانشجویان

کارگران

زنان

رسانه

معلمان

اساتید دانشگاه

  • هنرمندان

  • نویسندگان

  • روشنفکران

  • جوامع و گروه‌های اتنیکی

  • ال‌جی‌بی‌تی‌کیوها و دگرباشان جنسی

  • سندیکاها، اتحادیه‌ها و انجمن‌های صنفی

  • کارفرمایان و کارآفرینان

  • انجمن‌های تخصصی

  • بازار و تجار

  • بازنشسته‌ها

  • فعالان زیست‌محیطی

  • دگرمذهب‌ها (اهل سنت، دراویش و گروه‌های عرفانی، بهائی‌ها، مسیحی‌های تبشیری، یهودی‌ها، ارمنی‌ها و ...)

نیروی لازم برای عبور از جمهوری اسلامی و گذار به دمکراسی از هم‌افزایی تلاش این نیروها و جنبش‌ها و شکل‌گیری یک ابرجنبش سیاسی با ملاحظه خواست‌ها و اهداف آنها تامین می‌شود.

این نیروها قابل تحویل به یکدیگر نیستند و در یک تقسیم‌بندی کلی به حوزه‌های قدرت سیاسی، جامعه مدنی و فرهنگ تقسیم می‌شوند؛ برخی در سمت تقاضا هستند و برخی در سمت عرضه. هر نوع رهبری و سازوکار برای تقویت جنبش دمکراسی‌خواهی در ایران نیازمند در نظر گرفتن این طیف متنوع، پذیرش موجودیت همه آنها، لحاظ کردن خواست‌های نیروهای جامعه مدنی و اهالی فرهنگ در چارچوبی مشارکتی و رهیافت بینابینی است.

نیروهای سیاسی نیز رقیب‌پذیری و رقابت سازنده در چارچوب دمکراسی را باید رعایت کنند. در نهایت نیز خواسته‌هایی که با موازین دمکراسی تطبیق دارد، سزاوار توجه و رعایت است.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

علی افشاری تحلیلگر سیاسی
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر