ژاپن در وداع با انرژی اتمی به زمان نیاز دارد • تفسیر
۱۳۹۱ اسفند ۲۱, دوشنبه
کسی هست که ژاپنیها را درک کند! آیا آنها از فاجعه اتمی فوکوشیما درس نگرفتهاند؟ این پرسشی است که دو سال پس از این واقعه، بسیاری در آلمان ناباورانه مطرح میکنند.
مگر منطقه وسیعی در اطراف فوکوشیما برای دههها غیرقابل سکونت نشده؟ مگر "تپکو" (TEPCO شرکت برق توکیو الکتریک، اپراتور نیروگاه هستهای فوکوشیما) دولتی نشده و جبران خسارتها به دوش شهروندان و مالیاتدهندگان ژاپنی نیفتاده؟
برای سیاستمداران و لابی انرژی اتمی مقصر و مسئول مشخص شده است: خطا انسانی بوده، نه تکنیکی. در نهایت این انسانها بودند که دستورالعملها را نادیده گرفتند و واکنشهای نادرستی داشتند. و در واقع دستگاهها کار خود را به درستی انجام دادند.
منطق حامیان نیروگاههای اتمی ساده است: اگر دستورالعملها رعایت و از اشتباههای گذشته درس گرفته شود، در چنین حالتی، نیروگاههای اتمی قابل کنترل هستند. این تفکر رهبران ژاپن نیز هست.
دولت جدید ژاپن به جای در نظر گرفتن منافع ملی و تلاش جدی برای چرخش در سیاستهای تامین انرژی، همچنان جانب انرژی اتمی را گرفته، و حتا طرح احداث نیروگاههای جدید را میریزد. کسی ژاپنیها را درک میکند!
آموزههای بسیار تلخ
اما قضیه به همین سادگیها هم نیست. ژاپنیهای ستایشگر فنآوری، به خوبی از فوکوشیما درس گرفتهاند، گرچه درسهایی بسیار تلخ. طبیعی است که آنها آموختند، اقتصاد ضربهخوردهی ژاپن، اگر بخواهد با پیشروی قدرتمندانهی چین رقابت کند، نمیتواند به سادگی از انرژی اتمی چشم بپوشد. این رقیب همچنان بر استفاده از انرژی اتمی پافشاری میکند؛ همچنان که دیگر کشورهای آسیایی و دیگر رقیبان.
برای ژاپن که از ذخائر طبیعی ناچیزی برخوردار است واردات انرژی در درازمدت بسیار پرهزینه خواهد بود؛ ذغال سنگ از استرالیا، گاز از آمریکا، و نفت از کشورهای خاورمیانه و جنوب شرق آسیا. از سوی دیگر ابرقدرت جدید، چین به راحتی میتواند راه این تجارتهای حیاتی را ببندد.
مناقشههای ماههای اخیر [بر سر مالکیت چند جزیره کوچک در دریای شرق چین] این نگرانی را موجه جلوه میدهد. در حال حاضر پافشاری ژاپن بر ادامهی استفاده از انرژی اتمی، از سر اعتقاد کورکورانه به تکنیک و پیشرفت نیست، تدبیری است بدون بدیل.
بر این اساس ما در آلمان بهتر است در سرزنش کردن یا توصیههای مشفقانه به ژاپنیها خویشتندار باشیم. در خود آلمان هم، بهرغم اتفاق نظر عمومی، چرخش برنامهریزی شده در سیاستهای تامین انرژی تاحدودی با دشواری روبروست.
در این راه دشواریهای تکنیکی و سیاسی، نظیر راهاندازی شبکه جدید انتقال برق و پیامدهای غیرقابل پیشگیری اجتماعی و اقتصادی افزایش بهای برق را نمیتوان نادیده گرفت. اما در قیاس با دشواریهای ژاپن، اینها بیشتر نگرانیهایی کوچک، و بیتردید با همبستگی اجتماعی قابل مدیریت هستند.
مقایسه ژاپن با آلمان
از این گذشته، آلمان در موقعیت نسبتا خوبی قرار دارد. در این کشور اگر تقاضای بازار به شکل ویژهای افزایش یابد میتوان از فرانسه یا دیگر همسایگان برق اتمی وارد کرد. اما امپراتوری جزیره ژاپن چنین امکانی ندارد و نمیتواند نیاز خود را از طریق همسایگان تامین کند. گسترش بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر نیز سالها زمان میبرد.
در ژاپن برنامههایی برای راهاندازی مجموعههایی از توربینهای بادی در دریا وجود دارد که به دلیل شیب تند ساحل و گردبادهایی که به طور منظم سرتاسر ژاپن را در مینوردند اجرایی کردن آنها ساده نیست.
موقعیت جغرافیایی ژاپن که بر روی کمربند آتشفشانی اقیانوس آرام (حلقه آتش) قرار دارد به این کشور امکان میدهد با اضافه کردن تعداد تاسیسات خود از "انرژی زمینگرمایی" بهتر استفاده کند.
پیش از هر چیز ژاپن میتواند با به کار گیری بیشتر سیستمهای ایزوله کردن و افزایش خودآگاهی زیست محیطی، مصرف بیش از حدی انرژی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. اما تمام این تدبیرها برای تامین تضمین شده انرژی کلانشهرهای کشوری در این سطح از تکنیک کافی نیست. هنوز نه.
یکی از آموزههای تلخ ژاپنیها این است که جهت سیاستهای یکجانبه توسعه صنایع انرژی هستهای را که دههها ادامه داشته به سادگی نمیتوان تغییر داد. جایگزین شدن بدیل برای انرژی اتمی در ژاپن تا حدود سال ۲۰۴۰ میلادی طول خواهد کشید. با این پیششرط که شهروندان چرخش در سیاستهای تامین انرژی را با جدیت از دولت بخواهند.
این وضعیت به زمانی طولانی نیاز دارد، گرچه بسیاری از شهروندان ژاپن مدتهاست اعتماد و اعتقاد خود به سیاستمداران را از دست دادهاند. اما در قیاس با دوران طولانی تاثیر تشعشعات هستهای، ۳۰ سال مدت زمان قابل تصوری است.
۲۴ هزار سال زمان لازم است تا خطر پسمانده بسیار سمی پلوتونیوم به نصف کاهش پیدا کند؛ دولت قبلی ژاپن یک سال بیشتر دوام نداشت.