کاربران ایرانی از کودتای نافرجام ترکیه چه میگویند؟
۱۳۹۵ تیر ۳۱, پنجشنبههنوز یک هفته هم از شبی که شبکههای اجتماعی آنلاین ناگهان پر شدند از تصاویر خیابانهای استانبول و حضور نظامیان و تانکها در آن نمیگذرد، شبی که کودتا اتفاق افتاد. کودتایی که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، را که خود در محدود کردن اینترنت سابقه دارد به استفاده از فیستایم (مخصوص محصولات اپل) کشاند تا صدای پیامش را به مردم برساند. این پیام توانست بسیج مردمی را به همراه داشته باشد که تمایل داشتند مقابل آنچه سریعا "کودتای نافرجام" خوانده شد مقاومت کنند.
اما همین خوشاقبالی هم نتوانست رویکرد تحدیدگر رئیس دولت ترکیه را نسبت به اینترنت تغییر دهد. روز چهارشنبه (۲۰ ژوئیه/ ۳۰ تیر) خبر دستگیری دو کاربر اینترنت در ترکیه که در شبکههای اجتماعی نسبت به کودتا اظهارنظر مثبت کرده بودند منتشر شد. خبر دستگیری این دو نفر اگرچه به راحتی میتواند در میان خبر دستگیری هزاران نفر که در روزهای اخیر در ارتباط با کودتا دستگیر شدهاند گم شود اما کاربران شبکههای اجتماعی در روزهای گذشته بار دیگر ثابت کردند چشمهایشان را بر آنچه در جریان است نمیبندند.
کاربران ایرانی اما بسیار فعالتر از بسیاری از دیگر کاربران جهان، در تمام روزهای گذشته نسبت به آنچه در همسایگیشان در حال وقوع است بیتفاوت نماندهاند. نگاهی به شبکههای اجتماعی نشان میدهد نه تنها در گرماگرم ساعات کودتا که پس از نافرجام ماندن آن نیز، هر خبری مربوط به تحولات ترکیه فورا موضوعی میشود برای توییت کردن و دیوارنویسی فیسبوکی، و گاه نیز قابلیت آن را مییابد تا به رغم تلخی لطیفهای شود برای ارسال به گروههای مختلف در اپلیکیشنهایی نظیر تلگرام.
بیشتر بخوانید: در ترکیه ۳ ماه وضعیت فوقالعاده اعلام شد
روز پنجشنبه (۲۱ ژوئیه/ ۳۱ تیر) خبر اعلام وضعیت فوقالعاده در ترکیه بار دیگر کاربران ایرانی را به اظهارنظر کشاند. یکی از کاربران توییتر در صفحه خود نوشت: «اردوغان وضعیت ویژه اعلام نکرده بود، حالا میخواد دقیقا تو این سه ماه چه کار کنه، الله اعلم! کودتا» البته در حالی بازار توییت کردن و دیوارنویسی در فیسبوک بین کاربران ایرانی داغ است که یکی دیگر از کاربران از ایران به طنز در توییتر نوشت: «اینجور که اردوغان پیش میره میترسم بیاد ما رو هم به خاطر توییت کردن در مورد کودتا بگیره.»
شاید همین شور شدن برخورد با عوامل کودتا است که کاربر دیگری را نیز به نوشتن این توییت کشاند: «کاش یکی به اردوغان یادآوری کنه دموکراسی یعنی "تصمیم اکثریت با حفظ حقوق اقلیت"، این بابا دموکراسی رو با سلطه اکثریت اشتباه گرفته.» و کسی نیز در فیسبوک نوشت: «شکست کودتا فرسنگها با «پیروزی دموکراسی» در ترکیه فاصله دارد.»
سرکوبهای پس از کودتا ظاهرا برای کاربران چنان دور از انتظار بود که حتی برخی کاربران کودتا را نمایشی خواندند و یکی از کاربران نیز اردوغان را به طنز "رجب اسکورسیزی" خواند تا از طریق ترکیب نام اردوغان با نام مارتین اسکورسیزی،کارگردان نامدار آمریکایی، اشارهای به این باور رایج کند که اردوغان است که در حال کارگردانی اوضاع است.
با اینهمه بسیاری از کاربران نیز با اشاره به کشته شدن ۱۰ها نفر و تعداد روزافزون دستگیریها در ترکیه بیش از هر تحلیلی از اندوه یا خشم خود نوشتند. اندوه و خشمی که شاید بازتاب آن در این توییت که یکی از کاربران ایرانی نوشته دیده شود: «حالا همه دنیا هم بگویند که این کودتا نقشه خود اردوغان برای تصفیه حساب با مخالفان و برقراری هر چه بیشتر دیکتاتوری بر ترکیه بود در اصل ماجرا چه فرقی می کند؟»
شاید آینهای
اما شاید یکی از مسایلی که کاربران ایرانی را نسبت به کودتا در همسایگی خود حساس کرد صرفا سابقه رفت و آمد بدون ویزای ایرانیها به ترکیه و وجود خاطرات از شهر دیدنی استانبول نباشد. آیا آنها در وضعیت کشور ترکیه پس از کودتا شباهتهایی با آنچه خود تجربهاش کردهاند نمیبینند؟
یکی از کاربران با اشتراک عکسی از اردوغان که در حال اشک ریختن برای کشته شدههای کودتاست نوشت: «خب رسیدیم به مرحله گریهی حضار و اندک آبرویی دارم و تن علیل.» اشاره این توییت به گریه رهبر جمهوری اسلامی در جریان کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ است.
بیشتر بخوانید: ترکیه خروج استادان دانشگاه از کشور را ممنوع کرد
برخی نیز به نخستین روزهای پس از انقلاب اسلامی در ایران رجوع کردند: «پروسه تقدسسازی از اردوغان درترکیه این روزها آنچنان داغ است که بعید نیست ملت به پشت بام بروند و بخوان عکس اردوغان رو در ماه ببینند.» اشاره چنین توییتهایی به ماجرای ادعای مشاهده تصویر روحالله خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی، در ماه است.
برخی نیز این دو نقل قول را بدون هیچ حرف دیگری کنار هم گذاشتند: «رجب طیب اردوغان: این کودتا یک فرصت خدادادیست. آیتالله خمینی: این جنگ یک نعمت الهیست.» اخراج و تعلیق اساتید در ترکیه برخی را به نوشتن درباره انقلاب فرهنگی در ایران، و میزان گستردگی سرکوبها و صحبتها برای بازگردان اعدام به قانون اساسی ترکیه نیز برخی را به یاد کردن از اعدامهای دهه ۶۰ در ایران کشاند. تحولات کنونی ترکیه نیز باعث شد برخی از کاربران در توییتر و فیسبوک یادی کنند از تحولات پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ ایران و آنچه از سوی تندروها در ایران "فتنه" خوانده میشود.
و در نهایت همانطور که برخی از واهمه سیستم سیاسی حاکم بر ایران از تحولات در ترکیه خبر میدادند، نوشتههای برخی از کاربران نیز گزارشگر ترس بود. یکی از کاربران ایرانی در توییتر نوشت: «میترسم خامنهای از اردوغان درس دیکتاتوری جدید بگیره.»
اما در کنار همه تحلیلها، نگرانیها یا لطیفهها شاید نکتهای که از سوی حسین قاضیان، جامعهشناس ایرانی، در شبکه تلگرام و فیسبوک مورد توجه قرار گرفت حایز اهمیت باشد. او نوشت: «کودتای ترکیه - هر داستانی که پشت سر داشته باشد - یک چیز را خوب نشان داد. عدهی زیادی از مردمی که با کودتا مخالف بودند، پرچمهایی در خانه داشتند که با آن به خیابان آمدند. پرچم، یکی از اولین نمادهایی شد که از این مردم ناآشنا با همدیگر، و نه لزوما موافق با هم، یک «ما»ی آشنا و همراه میساخت. بی آن که با هم حرفی بزنند یا همدیگر را بشناسند یا حتی در موافقت با اردوغان با هم توافق داشته باشند،...حالا فکر کنیم که اگر در وضعیتی مشابه در ایران ما چنین اتفاقی میافتاد چه نشانه و نمادی میتوانست به کار آن پیوند بیاید؟ چه چیزی ما را در این لحظات - بی هر سخن و استلالی - میتواند به هم متصل کند و پیوند دهد؟ چه چیزی به باور ما مشترک میآید و ما را به شکلی نسبتاً همگانی میانگیزاند؟»
ملیحه محمدی، فعال سیاسی، نیز پس از نافرجامی کودتا در صفحه فیسبوک خود نوشت: «کودتا شکست خورد، زنده باد مبارزات مدنی علیه استبداد.» شاید تلاش و مبارزه مدنی اشاره شده در این پست فیسبوکی بتواند یکی از پاسخها به سوالی باشد که قاضیان مطرح کرده است.