کشورهای حوزهی دریای خزر توان نظامی خود را افزایش میدهند
۱۳۸۷ تیر ۱, شنبهبه نظر دکتر هومن پیمانی، کارشناس ایرانی در امور امنیتی آسیای میانه و قفقاز، حضور نیروهای خارجی و لاینحل ماندن رژیم حقوقی دریای خزر به نظامی شدن این دریا کمک کرده است. این کارشناس در مصاحبه با دویچه وله درباره واکنش ایران نیز توضیحاتی داد.
دویچه وله: اخیرا کشورهای حوزه دریای خزر تصمیم گرفتهاند، توان نظامی خود را در خزر تحکیم بخشند. به نظر شما وضعیت ناوگان دریائی این کشورها چگونه است؟
هومن پیمانی: پس از فروپاشی شوروی چهار کشور در منطقه شمال غرب و شرق دریای خزر بهوجود آمدند. این کشورها سعی کردند که حضور نظامی خود را در این منطقه تحکیم ببخشند. جدا از روسیه که در دوران شوروی هم قدرت مطلق دریایی در خزر بود، سایر کشورها به استثنای ایران حضور چندانی نداشتند. ناوگان کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان بیشتر در حد گارد ساحلی هستند که، در صورت درگیری، توان رویاروئی با کشورهای روسیه و ایران را به هییچ وجه ندارند. از سال ۲۰۰۲ میلادی این کشورها تصمیم گرفتند، بخشا به کشورهای غرب نزدیک شوند و حضور دریایی خود را در منطقه تحکیم ببخشند. در این راستا خریدهای نظامی هم انجام شده و همچنین بخشی از پرسنل نیروی دریایی این کشورها به وسیله نیروهای ناتو و بویژه آمریکا آموزش دیدهاند. ولی کماکان در مقام مقایسه با ایران و روسیه توان این سه کشور آسیای مرکزی و قفقاز بسیار پائین است.
براساس اخبار منتشر شده، آمریکا در بازسازی ناوگان دریایی آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان مشارکت فعالی دارد و به این کشورها کمک کرده است. کلا آمریکا و ناتو در نظامی شدن دریای خزر چه نقشی دارند؟
نقش بسیار مهمی دارند، برای اینکه آمریکا در چهارچوب تحکیم حضور سیاسی- اقتصادی خودش در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز درصدد این بوده است که همکاریهای نظامیاش را با این کشورها گسترش ببخشد.
بویژه در رابطه با مشکلاتی که بین آمریکا و ایران وجود دارد، یکی از اهداف آمریکا تحکیم قدرت نظامی کشورهای منطقه به منظور توان رویارویی با ایران و نشان داد تمایل خود برای دفاع از این کشورها درصورت جنگ و درگیری احتمالی نظامی در منطقه بوده است. از این جهت آمریکا بهطور مستقیم، چه در قراردادهای دوجانبه و چه از طریق برنامههای "همکاری برای صلح" ناتو که برای عضویت محدود کشورهای آسیای مرکزی و قففاز در ناتو بوده، سعی کرده است که توان نظامی اینها را بهبود ببخشد. بخشی از آن، فروش تسلیحات نظامی به این کشورها و بخش دیگرش تربیت پرسنل نظامی کشورهای آسیای مرکزی و قففاز بوده است. و یکی از هدفهای عمده ای که آمریکا داشته، بخشا در سیاست درازمدتش می گنجد، یعنی تحکیم قدرت در این کشورها در چهارچوب تضمین صادرات نفت و گاز این کشورها. از این جهت دولت آمریکا و ناتو در زمینه نظامی شدن منطقه بسیار فعال بودند.
پس از فروپاشی شوروی، مسئله دریای خزر بین ایران و همسایگان شمالی آن حل نشده است. لاینحل ماندن رژیم حقوقی دریا چه نقشی در نظامی شدن دریای خزر دارد؟
مسئله نظامیگری در دریای خزر عوامل مختلفی دارد. یکی از این عوامل مسلما مسائل داخلی این کشورهاست که نگران بی ثباتی هستند. آنها از گسترش مجدد نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه در کشورشان بیم دارند. بخش دیگر مسئله، لاینحل ماندن رژیم حقوقی دریای خزر بوده که اختلافاتی را بین کشورها بر سر ادعای مالکیت یک سری حوزههای نفتی بهوجود آورده که هنوز این مسئله را لاینحل گذاشته و به نظر هم نمیآید که در آیندهی نزدیک این مسئله حل شود. از این جهت یکی از دلایل گسترش نظامیگری در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز که در دریای خزر همسایه هستند، مسئله افزایش توان نظامیشان برای حفظ منافع دریایی خود، یعنی حفظ منافع نفت و گاز و بهطور کلی به عنوان دفاع از خط ساحلی است.
عکس العمل ایران در خصوص نظامیشدن همسایگان شمالی خود در دریای خزر تا بهحال چگونه بوده است؟
ایران هم در چهارچوب روابطی که با کشورهای منطقه داشته، با توجه به افزایش قدرت نظامی این کشورها که خطرش بیشتر نه از جانب خود این کشورها، بلکه بیشتر به دلیل نزدیکی این کشورها با آمریکا و ناتو بوده، سعی کرده است قدرت نظامی خود را گسترش دهد.
ایران سعی کرده که ناوگان دریای خزر خود را گستردهتر بکند و توان نظامی خود را بالا ببرد. نیروی دریای ایران در خزر کماکان در مقام مقایسه با نیروی دریایی روسیه بسیار ضعیف است ولی در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، یعنی با آذربایجان و ترکمنستان، نیروی دریایی قابل توجهی دارد.