کنفرانس خاورمیانه، ثمری به بار نخواهد آورد • تحلیل
۱۳۸۶ آذر ۵, دوشنبهظاهراً همه چیز برای برپایی کنفرانس خاورمیانه در آناپولیس روبراه است: مهمترین طرفهای قضیه آمادگی خود را برای شرکت در آن اعلام کردهاند، از جمله ،حتی، عربستان سعودی و چیزی که برای خیلیها غافلگیرکننده بود، سوریه، سوریهای که جرج بوش به خاطر نزدیکیاش با ایران، به آن به عنوان بخشی از "محور شرارت" مینگرد. ولی، وقتی خوب بنگریم، روشن میشود که دیدار در پایتخت ایالت مری لند، در شرایطی نخواهد بود که راهحلهای عملی در مورد کشمکشهای در خاورمیانه ارائه دهد، چه رسد به این که آنها را به دیگران هم بقبولاند.
اگر طرفین با هم توافق داشتند که اصلا احتیاجی نبود، وزرای خارجهشان را به آناپولیس بفرستند: آنچه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و نخستوزیر اسرائیل، اهود اولمرت در چمدان به همراه دارند، نمیتواند برای موفقیت این دیدار کافی باشد. گفتوگوهای هفتههای اخیر این دو، خیلی به وضوح نشان داد که مواضع شان بسیار از هم فاصله دارند.
به این ترتیب، نخستوزیر اسرائیل، یک بار دیگر در آناپولیس میخواهد تأکید کند که „road map“ باید پیاده شود ـ یعنی آن دستورالعملی که برای دستیابی به صلح خاورمیانه از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و روسیه به عنوان نتیجهی غیرالزامی "گفتوگوهای چهار جانبه خاورمیانه" مطرح شده و سالهاست که این کشورها خواهان اجرای آنند. محمود عباس، هرچند با این "مسیرنمای صلح" موافق است، ولی هم او هم اولمرت، در این رابطه بر اولویتهای متفاوتی تأکید میکنند:
عباس در درجهی اول، اهداف تشکیل یک دولت فلسطینی، پایان بخشیدن به سیاست اسکان و شهرک سازی و خاتمه دادن به سیاست اعمال محدودیت در مناطق فلسطینی را در نظر دارد. اولمرت در مقابل، گاهی از "امتیازات دردناک" صحبت میکند، ولی در درجهاول به پایان دادن به خشونت، تحت فشار گذاشتن و از میان برداشتن گروههای تروریست اهمیت میدهد و این را پیششرطی برای گفتوگوهای جدی دربارهی صلح میداند.
اولمرت مسلماً میداند که عباس، درست همینکار را نخواهد کرد. همینطور باید بر اولمرت روشن باشد که عباس، اسرائیل را ـ آنطور که او خواسته ـ به عنوان "دولت یهودی"ای که در آن جایی برای فلسطینیها نیست، به رسمیت نخواهد شناخت.
رهبر فلسطینیها در دیدار مری لند، خواهان تعییین یک دستور العملی الزامی است که گامهای بعدی را مشخص کند. بیش از هرچیز او انتظار دارد، چارچوب زمانی مشخصی برای گفتوگوهای صلح در نظر گرفته شود؛ مذاکراتی که مسلماً در مری لند نمیتوانند صورت بگیرند، ولی میتوانند آنجا آغاز شوند. عباس به خوبی میداند که اگر بخواهد در برابر اسلامیستهای "حماس" که نوار غزه را در کنترل خود دارند، دوباره امتیاز منفی بهدست نیاورد، نمیتواند از آناپولیس دست خالی باز گردد. "حماس" مخالف دیدار آناپولیس و مخالف گفتوگوهای صلح است. از اینرو عدم موفقیت عباس را، توجیهی برای مخالفتهای خود فلمداد میکند.
اولمرت، برعکس مایل نیست، خود را موظف به اجرا یا قبول این و آن پیشنهاد بکند. او هم زیر فشار محافظهکاران افراطی است ـ هم در کابینهی خود و هم در اپوزیسیون. و خود او هم با وجود همهی تمایلات صلحخواهانه، به جناح راست محافظهکاران تعلق دارد که مخالف سازشهای ارضی و نیز مخالف تأسیس دولتی فلسطینی است.
به همین خاطر این دو، هفتهی پیش موفق نشدند، مشی مشترکی را برای کنفرانس آناپولیس طرح بریزند. تا آغاز کنفرانس، عباس و اولمرت، همچنان به توافق نرسیدند که آیا میتوانند بیانیهی مشترکی صادر کنند و آیا چنین بیانیهای صادر خواهد شد یا نه. اگر این چنین بشود، آناپولیس همانی خواهد شد که "بوستن گلوب" آن را "گرانترین قرار برای انداختن عکس جمعی" خوانده است.
شرکت کشورهای مهم عربی نیز نمیتواند در این وضع تغییری ایجاد کند: مصر و اردن درحال حاضر هم با اسرائیل در صلحاند؛ عربستان سعودی چندی است که نشان داده، تنها به خاطر میزبان است که در این کنفرانس شرکت میکند و حاضر نیست حتی با اسرائیل دست بدهد؛ و سوریه با تردید موافقت کرد که لااقل معاون وزیر امور خارجهاش را به کنفرانس بفرستد. به این امید که در این دیدار، مسئلهی اشغال بلندیهای جولان سوریه از سوی اسرائیل، مطرح شود.
اینکه آیا چنین شود، معلوم نیست: اسرائیل مایل است، شرکت عرب ها را بیشتر به عنوان شاهدی ارزیابی کند که بستن قراردادهای دیگر صلح با آنان به زودی ممکن خواهد بود ـ مثل ریاض یا دمشق و این که فلسطینیها باید با این امر کنار بیایند. جای نگرانیاست که چنین امیدهایی پس از ۳۶ ساعت در آناپولیس ـ این دیدار بیش از این بهطول نخواهد انجامید ـ نقش بر آب بشوند و خاورمیانه یک رؤیای دیگر را از دست بدهد.