کودکیهای فراموششده؛ ۲۴هزار کودکبیوه در ایران
۱۳۹۷ خرداد ۷, دوشنبهسن ازدواج قانونی در ایران برای دختران ۱۳ سال و برای پسران ۱۵ سال در نظر گرفته شده است. طبق قانون مدنی در صورت اجازه سرپرست و تشخیص دادگاه، عقد دختران قبل از ۱۳ سالگی و پسران قبل از ۱۵ سالگی مجاز شمرده میشود. اما فقر اقتصادی و فقر فرهنگی به ویژه در روستاهای محروم بسیار زودتر از آنچه باید، خط بطلانی بر دنیای کودکی کشیده و هزاران کودک را که هنوز در دنیای کودکیشان سر میکنند، به اجبار به پای سفرههای عقد مینشاند.
معصومه آقاپور علیشاهی، عضو فراکسیون زنان مجلس در گفتوگویی با سایت "خانه ملت" که در روز یکشنبه (۶ خرداد/ ۱۶ مه) منتشر شده، اظهار داشته که در ایران ۲۴ هزار کودکبیوه زیر ۱۸ سال وجود دارند.
او فقر فرهنگی و اقتصادی، به ویژه محرومیت در روستاها را عامل اصلی ازدواج کودکان در کشور خوانده و گفته است که اکثر این ازدواجها بعد از مدتی به طلاق منجر میشوند. معصومه آقاپور علیشاهی که نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی است، در این گفتوگو به عدم مدارس ابتدایی در اغلب روستاها اشاره کرده و گفته است: «متاسفانه دختران روستایی به دلیل نبود مدرسه راهنمایی و دبیرستان مجبور به ترک تحصیل میشوند و والدین بعد از اتمام مقطع ابتدایی آنها را مجبور به ازدواج میکنند.»
استان خراسان رضوی و پس از آن آذربایجان شرقی به ترتیب بالاترین رتبه ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۵ ساله را در ایران در اختیار دارند.
به گفته این نماینده مجلس فقر اقتصادی در روستاهای محروم به حدی بوده که برخی از خانوادهها "تنها برای مقداری پول و تأمین هزینه زندگی، دختران ۹ تا ۱۰ ساله" را به ازدواج مردان با سن بسیار بالا در میآورند.
این کودکان غالبا اندکی پس از ازدواج به دلیل فشارهای اطرافیان باردار شده و در حالی که هنوز به بلوغ کامل نرسیدهاند و بدنشان رشد کافی نداشته، مجبور به تجربه بارداری زودرس هستند که افزون بر مشکلات عدیده جسمی در دوران بارداری، زایمان و شیردهی، سلامت روحی آنان را نیز به خطر میاندازد. از همین رو نیز مسئله سقط جنین در میان این مادران جوان معضلی نگرانکننده است که گاهی حتی به قیمت جان مادر تمام میشود.
این عضو فراکسیون زنان مجلس همچنین به مشکل دیگری اشاره کرده که کودکان در روستاهای محروم با آن روبرو هستند.
به گفته او دیده شده در این مناطق شماری از افراد متمول "برای بوالهوسی و استفاده از کودکان در مسیرهای غیراخلاقی مانند قاچاق مواد مخدر" آنها را از خانوادههایشان میخرند و به این ترتیب این دختران "به عنوان ازدواج فروخته شده و مورد معامله قرار میگیرند."
معصومه آقاپور علیشاهی گفته فراکسیون زنان مجلس به دنبال تنظیم طرحی است که طبق آن ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال ممنوع شده و حداقل سن ازدواج به ۱۵ سال افزایش یابد. او اظهار امیدواری کرده این طرح رأی مثبت مجلس و شورای نگهبان را کسب کند.
"مروج خشونتورزی علیه کودکان"
موضوع ازدواج کودکان یکی از دغدغههای جدی فعالان مدنی در ایران است. اوایل فروردین ماه امسال پخشی قسمتی از سریال پایتخت که در آن از سارا و نیکا، دو کودک بازیگر، خواستگاری شد، اعتراضات فعالان حقوق کودک را به همراه داشت.
در صحنهای از این سریال که یکی از پربینندهترین سریالهای تلویزیون ایران در سالهای اخیر شناخته میشود، یکی از شخصیتها مسئله خواستگاری از این دو دختربچه را مطرح میکند که حدودا ۱۲، ۱۳ ساله هستند.
این موضوع در صحنههای بعدی سریال نیز مطرح شده و دستمایه شوخی و خنده قرار میگیرد.
پس از پخش این قسمت فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، در گفتوگویی با سایت فرارو، پخش چنین موضوعی از صدا و سیما را مصداق ترویج خشونت علیه کودکان دانسته و اظهار داشت: «در حالیکه مطابق آمار ثبت احوال فقط در سال ۹۴ قریب به ۱۳ هزار کودک بهواسطه طلاق، بیوه شدهاند، صداوسیمای ما نیز مروج اینگونه خشونتورزی شده است و در سریال پر بینندهای چون پایتخت دو کودک مورد معامله هستند برای ازدواج.»
هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودک نیز پخش چنین مسئلهای از صدا و سیمای ملی را نگرانکننده دانسته و آن را مربوط به "ورود یک جریان در قالب سرمایهگذار و حامی در رسانه ملی" خواند.
حامی مالی سریال پایتخت مؤسسه رسانهای "اوج" وابسته به سپاه پاسداران بوده که پیشتر نیز فعالیتهایی حاشیهدار در راستای تبلیغ فرهنگی برخی جریانهای خاص از جمله نصب بیلبورد و ساخت انیمیشن با مضمون فعالیتهای هستهای ایران و تحریمهای غرب انجام داده بود.
چرخه معیوب
آمارهای رسمی از ازدواج کودکان در ایران غالبا بیانکننده واقعیت موجود نیستند. این آمارها از دفاتر رسمی ثبت ازدواج استخراج شدهاند و به گفته کارشناسان بسیاری از کودکانی که وادار به ازدواج میشوند، بدون شناسنامه هستند و این ازدواجها از جمله به دلیل عدم ثبت ازدواجهای چند همسری به صورت قانونی در جایی به ثبت نمیرسند.
فعالان حقوق کودک از همین رو تعداد واقعی ازدواجهای در سنین پایین یا به اصطلاح کودکهمسری را بسیار بالاتر از آمار ارائه شده میدانند.
در برخی از مناطق ایران خانوادهها ازدواج کودکانشان با یکدیگر را بهانهای برای تثبیت پیوندهای خانوادگی قرار میدهند و چه بسا در زمان نوزادی آنها را برای یکدیگر به اصطلاح "نشان میکنند."
سعید پیوندی، جامعهشناس مقیم فرانسه، ازدواج کودکان در سنین پایین را یکی از بزرگترین آسیبهای اجتماعی کودکان و نوجوانان در ایران میداند که به گفته او در سالهای اخیر شمار آنان به طرز نگرانکنندهای افزایش یافته است.
پیوندی این ازدواجها را مصداق خشونتورزی مستقیم جامعه و گروههای اجتماعی علیه این گروه سنی میداند. او میگوید بلوغ اجتماعی، فکری و روانی جزو ویژگیهای اجتنابناپذیری است که هر فردی برای تصمیمگیری مستقل در زندگی احساسی و اجتماعی خود نیاز دارد و کودکانی که در سنین پایین بر سر سفره عقد نشانده میشوند، به دلیل فقدان همین مهارتها در شرایطی قرار میگیرند که باید مسئولیتی سنگین به دوش بکشند که عواقب روانی زیادی را برای آنان به همراه خواهد آورد.
بسیاری از همین کودکان از نظر مالی تماما به شوهرانشان وابسته هستند و به همین دلیل زندگی آنان با حس عدم امنیت آمیخته است. از سوی دیگر اکثریت آنان به همسری مردانی معتاد درآمدهاند که همین امر در نهایت به اعتیاد خود آنان ختم میشود.
به اعتقاد سعید پیوندی تلاش فراکسیون زنان مجلس برای تدوین طرحی قانونی برای ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ۱۳ و ۱۵ سال حرکتی پسندیده است. او اما در گفتوگو با دویچهوله تأکید میکند: «در شرایطی که در ایران ما با تداخل وظایف و مرزها مواجه هستیم و محافل سنتی میتوانند به راحتی چنین قوانینی را زیر پا بگذارند، چنین اقدامی به تنهایی کافی نیست.»
به باور پیوندی کودکان قربانی باید تحت حمایت قرار گرفته و با مددکاری و فراهم آوردن امکاناتی خاص به آنان کمک شود، زیرا این کودکان در فقدان امنیت اجتماعی در این چرخه معیوب گرفتار شده و راهی برای رهایی از آن نمییابند.
فعالان حقوق کودک همچنین به معضلات روانی و فشارهای سنگینی اشاره میکنند که کودکان بیوه با آنها روبرو هستند؛ دخترانی که در ۱۲ سالگی پای سفره عقد نشستهاند و در ۱۳ یا ۱۴ سالگی همسرانشان را از دست دادهاند یا طلاق گرفتهاند. بسیاری از خانوادهها به این کودکان به چشم "بار اضافی" نگاه میکنند که راه بازگشتی ندارند. اکثر این کودکان برای فرار از خشونتهای خانگی دست به فرار از خانه میزنند که در این راه قربانی خشونتهای دیگر میشوند.
به گفته سعید پیوندی جامعهای که نتواند با نسل آینده خود به شیوه متعارف و مطلوب عمل کند، در آینده با مشکلات زیادی دست به گریبان خواهد بود. در چنین جامعهای این چرخه معیوب هیچگاه متوقف نخواهد شد و همیشه یک گروه اجتماعی وجود خواهد داشت که زیر بار این خشونت له شده و هیچ آیندهای برایش متصور نیست.