«گونتر گراس، بهتر است سکوت کند»
۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبهگونتر گراس، برندهی آلمانی جایزهی ادبی نوبل در گفتوگویی با تاریخنگار اسرائیلی، تام سگو (Tom Segev) که در روزنامهی هاآرتص این کشور به چاپ رسید، گفته است: «کسانی هستند که میخواهند من دهانم را ببندم. ولی موفق نخواهند شد.» این گفتوگو به مناسبت انتشار کتاب "در حال پوستکندن پیاز" این نویسندهی مشهور در اسراییل صورت گرفته است.
هولوکاست و آلمانیهای قربانی
گراس در این مصاحبه نه تنها در مورد اثر خود، بلکه در بارهی "جنایات نازیها" و هولوکاست نیز سخن گفته است. او از جمله میگوید: «دیوانگی و جنایت نازیها تنها در هولوکاست خلاصه نمیشد و به همین جا هم پایان نمییافت. از ۸ میلیون سربازی که به اسارت روسها در آمدند، شاید تنها ۲ میلیون زنده ماندند، بقیه نابود شدند. در آن زمان در آلمان، ۱۴ میلیون تن آواره بودند و نیمی از کشور، بلافاصله پس از دیکتاتوری نازیها، به دیکتاتوری کمونیستها تبدیل شد.»
البته گراس در این مصاحبه تأکید میکند که قصد بیاهمیت جلوهدادن هولوکاست را ندارد. ولی یادآور میشود که این "تنها جنایت نازیها نبود." او میگوید: «ما مسئولیت جنایات نازیها را میپذیریم، ولی این جنایات برای آلمانیها هم فاجعهبار بوده، آنها هم قربانی شدند.»
انتقاد کوبنده
گریت بارتلز (Gerrit Bartels)، منقد روزنامهی معتبر "تاگساشپیگل"، چاپ برلین در تفسیری بر این گفتههای گراس، ابتدا درستی آمار و ارقام او را زیر سئوال میبرد و شمار سربازان آلمانی را که به اسارت روسیه درآمدند، تصحیح میکند. او میگوید این سربازان سه میلیون تن بودند که حدود یک میلیون نفر آنان، نتوانستند از اسارت جان سالم بهدر ببرند. بارتلز تأکید میکند که اینان ولی "نابود" نشدند، بلکه در اثر گرسنگی و خستگی بیش از حد جان خود را از دست دادند.
گریت بارتلز در جای دیگری از تفسیر خود مینویسد که "بله، خیلی از آلمانیها هم در جنگ دوم جهانی قربانی شدند". او با اینحال از گراس انتقاد میکند و "همردیف قرار دادن دیکتاتوری قهوهای (نازیها) و سرخ (کمونیستها)" را امری غیرمنطقی میداند.
در مقالهی این منقد که در روزنامهی معتبر "دیتسایت" نیز به چاپ رسیده، همچنین آمده است که گراس در "انتخاب واژههای" خود حساسیت کافی بهخرج نداده است. از دید گریت بارتلز، عبارت "ولی این جنایات برای آلمانیها هم فاجعهبار بوده"، طوری عنوان میشود که «انگار نازیها از یک سیارهی دیگر آمده بودند.»
بارتلز پس از این نتیجهگیری، به طنز مینویسد: «آلمانیها به عنوان قربانیان نازی! تنها چیزی که کم داریم، نازیهای قربانی یهودیهاست.» این منقد در پایان تفسیر خود، به گفتهی آغازین گراس اشاره میکند و میافزاید: «بعضی وقتها شاید واقعاً بهتر باشد که گونتر گراس سکوت کند.»
گراس، سرباز اساس
گونتر گراس در پانزده سالگی، از آنجا که تاب تحمل محیط تنگ و فقیرانهی خانوادهی خود را نداشت، وارد ارتش نازی شد و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانهی اساس پیوست. او، پس از گذراندن یک دورهی بیماری در اثر جراحتهای جنگی، روز هشتم ماه مه ۱۹۴۵ (روز تسلیم رسمی آلمان نازی) از سوی نیروهای متفقین در مرز آلمان و چک دستگیر شد و به اسارت نیروهای آمریکائی درآمد. او نزدیک یک سال در بازداشتگاه بسر برد.
گونتر گراس در بازجوئیهای مقدماتی افسران آمریکائی، بهعضویت خود در گروه مسلح اساس اعتراف کرد، اما در سالهای بعد، این راز را نزد کسی فاش نساخت، تا سال ۲۰۰۶ که یکباره در کتاب "در حال پوست کندن پیاز" از گذشتهی تاریک خود پرده برداشت و برای نخستین بار فاش کرد که در هفده سالگی، چند ماهی در سپاه جوانان ارتش نازی، عضو بوده است.
"در حال پوست کندن پیاز "، در برگیرندهی خاطرات این نویسندهی "ضد نازی"، از آغاز نوجوانی تا به امروز است. این کتاب ۴۸۰ صفحهای در ایران با ترجمهی جاهد جهانشاهی در انتشارات نگاه منتشر شده است. این مترجم دربارهی نثر گونتر گراس در این کتاب مینویسد: «نثر او همیشه پیچیدگی خاص خودش را دارد و زبانش پرخاشجو است، از این رو در خاطراتش از خود و جامعه خود انتقاد می کند، اما محتوای خاطرات او آن قدر شیرین است که خواننده به خود اجازه نمی دهد، کتاب را زمین بگذارد.»
FF/SA