یازدهم سپتامبر به عنوان نمایشی عظیم و دهشتناک
۱۳۹۰ شهریور ۲, چهارشنبهیازدهم سپتامبر فاجعهای باورنکردنی بود که در دنیای پرسروصدای رسانههای جمعی به امری "روزمره" بدل شد. میلیونها تماشاگری که با بهت و حیرت جلوی تلویزیون نشستند، چه بسا ابعاد دهشتناک فاجعه را فراموش کردند و مسحور عظمت بصری آن شدند. دو برج عظیم که با رنگهای آتشین زرد و سرخ در زمینه آسمان خاکستری میسوختند به عنوان نمادی ابدی از ویرانگری به حافظه تاریخی انسان مدرن وارد شدند.
اولین تصاویر یازدهم سپتامبر با اثری هنری مقایسه شد. در واقع تأثیر عاطفی حادثه از هر شاهکار هنری بالاتر بود. مردمی که با چشمان خیره و دهان باز تصاویر را دیدند، هرگز به هیچ تابلو و پیکرهای چنین شیفته و افسونزده نگاه نکرده بودند.
برخی از منتقدان و هنرشناسان تا آنجا پیش رفتند که کل صحنه را یک اثر هنری فرض کردند. گفته شد که اسامه بن لادن "خالق کاملترین تصویری است که ما از زمان فرود انسان بر کره ماه دیدهایم." این تشبیه کمابیش به برداشت هنرمندان سوررئالیست آغاز قرن بیستم میماند، که قتل و ترور را نمونهای از "اکت هنری" میدانستند.
یک رویداد "سینمایی"
صحنههای عظیم یازدهم سپتامبر از هر "تصور سینمایی" فراتر بود. فرو ریختن آوار دو برج بلند و پولادین "مرکز تجارت" اگر در فیلمی سینمایی میآمد، قطعا درک و باور آن مشکل بود. عدهای گفتند که هیچ حقه و ترفند سینمایی نمیتواند صحنههایی تا این حد عظیم و تا این حد واقعی خلق کند.
اما هالیوود از کنار این حادثه نیز خاموش نگذشت. صنعت سینمای امریکا چندین فیلم در این باره تهیه کرده و اینک در آستانه دهمین سالگرد آن، در انتظار فیلمی دیگر است. در فیلم "بینهایت بلند و بسیار نزدیک" که توسط استودیوی "برادران وارنر" در دست تهیه است، دو هنرپیشه نامی، تام هنکس و ساندرا بالاک، در کنار توماس هورن بازیگر تازهکار ۱۳ ساله، بازی دارند.
در مرکز این فیلم که بر پایه رمانی از جاناتان سفرن فورس، ساخته شده، حوادث یازدهم سپتامبر در نیویورک قرار دارد. داستان سرگذشت پسربچهایست که پدر خود را در حادثه انفجار "مرکز تجارت جهانی" از دست میدهد.
رمان در سال ۲۰۰۵ انتشار یافت و با استقبال زیادی روبرو شد. برگردان سینمایی این داستان در پایان سال به روی پرده میآید. این فیلم را استیفن دلدری کارگردانی کرده است، که با آثاری مانند "کتابخوان" و "ساعتها" به شهرت رسید.
تصویر واقعیتی قویتر از تخیل
واقعیت این است که صحنه یازدهم سپتامبر چنان عظیم و دهشتناک بود، که سینما با احتیاط فراوان به آن نزدیک شد. فاجعه چنان بزرگ بود که از آن پس صحنههای عظیم حریق و تخریب و ویرانگری در فیلمها، دیگر نظر تماشاگران را جلب نمیکرد. تهیه کنندگان ناچار شدند نماهای نیویورک را در برخی از فیلمهای سینمایی تعدیل کنند، تا حادثه انفجارهای یازدهم سپتامبر را در اذهان تداعی نکنند. یکی از این فیلمها که با پلاکاتی متفاوت به بازار آمد، فیلم "مرد عنکبوتی" بود.
در سال ۲۰۰۲ در نخستین سالگرد حادثه اول سپتامبر، فیلم سینمایی "بر و بچهها" در جشنواره سینمایی تورونتو به نمایش در آمد. فیلم سرگذشت یک مأمور آتشنشانی را روایت میکند که ۸ همکار خود را در حادثه حمله به "برج های دوقلو" از دست داده است. این فیلم با اقبال زیادی روبرو نشد، شاید به این خاطر که مردم دوست نداشتند بار دیگر با فاجعه روبرو شوند.
در سال ۲۰۰۵ فیلم "پرواز ۹۳" به روی پرده آمد که روایتی کمابیش واقعگرا از یکی از ماجراهای فرعی یازدهم سپتامبر است. در فیلم مسافران یک هواپیما در برابر زورگویی آدمربایان مقاومت میکنند و کار به فرود اضطراری در پنسیلوانیا میکشد.
الیور استون، سینماگر نامی که به ویژه با درامهای هیجانانگیز سیاسی شهرت دارد، در سال ۲۰۰۶ فیلم "مرکز تجارت جهانی" را عرضه کرد. در این فیلم، دو پلیس فداکار آخرین افرادی هستند که از زیر آوار بیرون میآیند. نقش دو پلیس را نیکلاس کیج و مایکل پنیا ایفا کردهاند.
فیلم سینمایی "مرکز تجارت جهانی" که گفته میشود بر پایه ماجرایی واقعی ساخته شده، بر خلاف سایر فیلمهای الیور استون لحنی میهنپرستانه دارد و سرشار از خوشبینی و امید است. شاید فیلمساز احساس کرده است بازماندگان بیش از ۳۰۰۰ نفری که در حادثه جان خود را از دست دادند، به اندکی تسلی و همدردی نیاز دارند.
الیور استون که فیلمهای سیاسی ماهرانهای مانند "سالوادور"، "متولد چهارم ژوئيه"، "نیکسون"، JFK و "پلاتون" را در کارنامه خود دارد، گفته است که وقت ساختن فیلمی عمیق و همهجانبه درباره حادثه یازدهم سپتامبر، انگیزهها و زمینههای آن هنوز فرا نرسیده است. او اظهار داشته که به این موضوع فکر میکند و شاید روزی این ایده را به فیلم برگرداند.
کارگردان نامی میداند که این کار خطیر نه تنها به سرمایهای بزرگ، بلکه همچنین به مهارت و شهامت فراوان نیاز دارد.
AA/FW