1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

۴ ژوئن، روز بین‌المللی کودکانی که قربانی خشونت می‌شوند

۱۳۸۶ خرداد ۱۴, دوشنبه

سازمان ملل متحد از سال ۱۹۸۲ روز چهارم ژوئن را به این عنوان نام نهاد تا جهانیان را متوجه‌ی کودکانی کند که در جنگ‌ها و درگیری‌های مسلحانه قربانی می‌شوند

https://p.dw.com/p/AoBv
سربازان کودک در کنگو
سربازان کودک در کنگوعکس: AP

منظور فقط دختران و پسرانی نیستند که در جنگ‌ها کشته می‌شوند، بلکه آنانی که صدمه می‌بینند، به عنوان سرباز می‌جنگند یا پدر و مادر و دیگر افراد فامیل خود را از دست می‌دهند.

اینها عواقب مستقیم جنگ‌ است. گرسنگی و آوارگی، ادامه‌ی فجایعی است که شماری از این کودکان تجربه می‌کنند. تعداد این کودکان بیش از حدی است که در وسایل ارتباط جمعی منتشر می‌شود.

بسیاری از این کودکان بر اثر جنگ امکانات سوادآموزی را از دست می‌دهند، گرچه خیلی از آنان بدون بروز جنگ‌ هم امکان رفتن به مدرسه را ندارند.

هدف سازمان ملل از تعیین این روز معطوف کردن افکار عمومی جهان به کودکانی است که به دلائل نام‌برده، مجبورند تا ۱۲ ساعت در روز کار کنند، مورد سوءاستفاده‌ی جنسی قرار می‌گیرند و ...

کودکان آواره

بطور کلی ۴۰ میلیون انسان در سراسر جهان آواره‌اند که نیمی از آنان کودک و نوجوان هستند. بیشترین آنان، نزدیک به ۲۲ میلیون نفر، در مرزهای ملی خودشان زندگی می‌کنند و بقیه به عنوان "بی‌وطن" در کشورهای دیگربسر می‌برند.

از کشورهای زیادی، از جمله کلمبیا، اندونزی، آنگولا، نامیبیا، عراق و افغانستان، آوارگان سوار بر کامیونها، واگن‌های قطار و قایق‌های پوسیده، یا با پای پیاده به کشورهای دیگر پناه می‌برند.

به گزارش سازمان مدافع حقوق کودکان "تر دز اوم" (Terre des Hommes)تنها در آلمان ۲۲۰ هزار کودک پناهنده زندگی می‌کنند.

کودکان و جنگ

درحال حاضر در بیش از ۴۰ کشور جهان جنگ داخلی یا برون مرزی حکم‌فرماست. بر اساس آمار غیررسمی تعداد کشته‌شدگان غیرنظامی در این جنگ‌ها به مراتب بیشتر از قربانیان نظامی است. بسیاری از کودکان، قربانی مین‌های کاشته شده می‌شوند.

بیش از ۳۰۰ هزار کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال به عنوان "سربازان کودک" در این جنگ‌ها دخالت مستقیم دارند. بسیاری از آنها به اجباربه خدمت گرفته می‌شوند.

واقعیت دردناك اینست كه در حال حاضر هیچ جنگی در دنیا وجود ندارد كه كودكان درآن سهیم نباشند.

بنا به گزارشی که "تر دز اوم" در سال ۲۰۰۴میلادی منتشر کرد، در جنگ ایران و عراق نیز هر دو کشوركودكان را برای جنگ به خدمت می گرفتند.

بر اساس این گزارش تا سال ۲۰۰۳در ایران نوجوانان زیر هجده‌سال درارتش پذیرفته مىشدند وگروه‌هاى مسلح شبه نظامى، حتى افراد پانزده‌ساله‌ را نیزهم به عضویت می‌پذیرند.

در گزارش ذكر شده همچنین آمده است كه بسیج، ارگان كمكی سپاه پاسداران حدود یك میلیون عضو داشته كه بخشی از آنان را افراد ۱۵ ساله بالا تشكیل می‌دهند.

بر اساس گزارش مذکور، "ارتش آزادی بخش"، وابسته به "سازمان مجاهدین خلق ایران" بخشی از اعضای خود را ازجوانهای ایرانی مقیم كشورهای مختلف از جمله از آمریكا و اروپا تامین کرده است.

بازگشت "قربانیان کوچولوی جنگ" به جامعه

کودکانی که خواسته و ناخواسته در جنگ‌ها شرکت می‌کنند، کودکانی که وادار به کشتن پدر و مادر خود می‌شوند، کودکانی که مجبور به فرار می‌شوند و تنها سر از کشورهای بیگانه در می‌آورند، کودکانی که به آنها تجاوز شده یا اعضای بدنشان قطع شده است، احتیاج به درمان روحی و روانی ویژه دارند، که متأسفانه در کشورهایی که این کودکان در آنها زندگی می‌کنند و یا به آنها پناه می‌برند، این امکان به آنها داده نمی‌شود.

در این میان بیشترین توجه باید به دخترانى شود كه از طرف گروه هاى مسلح ربوده می‌شوند. این دختران مورد تجاوز و خشونت قرار مىگیرند و در بسیارى ازموارد، با فرزندانی ناخواسته از اسارت برمی‌گردند، و بازگشت به زندگى معمولى براى آنان آسان نیست.

كودكان طبیعتاً دوست دارند كه بازی كنند، بخندند، برقصند و شوخی كنند اما این پدیده در مورد اکثر كودكانی كه سرنوشت آنها در جنگ‌ها به بازی گرفته شده، امكان پذیر نیست. آنها خشونت را تجربه كرده اند، روحشان مجروح است. باید در اجتماعی كردن آنها كوشید، باید با آنها مهربانی كردو با مداوای جراحات روحی شان، راه را برای ورود دوباره آنها به اجتماع هموار ساخت.

رویا