۴۰ سال پس از قطعنامهی ۲۴۲ سازمان ملل در مناقشهی خاورمیانه
۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبهبا جنگ شش روزه در ژوئیهی ۱۹۶۷ صحنهی سیاسی و نظامی در خاورمیانه به کلی دگرگون شد. در آن زمان ۱۹ سال از تأسیس دولت اسرائیل میگذشت و در این مدت کشورهای عرب اسرائیل را تهدید به نابودی میکردند تا چرخ تاریخ را به عقب بازگردانند. جنگ شش روزه نشان داد که این تهدیدها چندان جدی نبودهاند. اسرائیل از این جنگ پیروز بیرون آمد و بخش بزرگی از مناطق را به اشغال خود درآورد که وسعت آن بزرگتر از محدودهی دولت اسرائیل بود. این مناطق شامل شبهجزیرهی سینا، بلندیهای جولان، مناطق مسکونی فلسطینیها در نوار غزه و کرانهی غربی رود اردن میشد؛ مناطقی که تا سال ۱۹۶۷ زیر نظر مصر و اردن اداره میشدند.
"نه"ی جهان عرب به خواستهای اسرائیل؛ زمینهای برای قطعنامهی ۲۴۲
برخی محافل سیاسی در اسرائیل بر این باور بودند که این تصرفات جنگی میتواند اهرمی باشد برای انعقاد صلح با کشورهای مجاور عربی. ولی چنین نشد. در اول سپتامبر همان سال اجلاس اتحادیهی عرب در خارطوم به سه پرسش پاسخ منفی داد: عدم به رسمیت شناختن دولت اسرائیل، عدم مذاکره با اسرائیل و عدم صلح با اسرائیل. نه تنها افکار عمومی جهان، بلکه برخی محافل داخل اسرائیل نیز از این رویکرد جهان عرب ناامید شدند. در پی آن بود که محافل داخلی اسرائیل به طور فزاینده خواستار آن شدند که مناطق اشغالی را در تصرف خود نگاه دارند.
در سازمان ملل این نگرانی تشدید شد که جبهههای متخاصم بر دشمنی خود شدت ببخشند و با مسدود شدن یک راه حل سیاسی خطر برخورد نظامی یکبار دیگر اوج گیرد. به همین دلیل شش ماه پس از جنگ شش روزه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهی ۲۴۲ را به تصویب رساند و در آن، طرفهای مناقشه را به عقلانیت و خویشتنداری فراخواند و این نوع رویکرد را زمینهساز صلح قلمداد کرد.
قطعنامه ۲۴۲ از طرفین درگیر چه میخواهد؟
شورای امنیت در این قطعنامه تصرف مناطق از طریق جنگ را مجاز ندانست و فهرستی از خواستهای جامعه بینالملل را مطرح کرد که تا به امروز تازگی و صحت خود را حفظ کردهاند. قطعنامهی ۲۴۲ خواستار آن شده بود که اسرائیل "از مناطقی عقبنشینی کند که در مناقشهی اخیر به اشغال درآمدهاند". به تمامی اعلانهای جنگ باید خاتمه داد و حقوق "هر دولت" موجود در منطقه باید به رسمیت شناخته شود تا این دولتها بتوانند "در صلح در چارچوب مرزهای امن و به رسمیت شناخته شده زندگی کنند". از سوی دیگر باید کشتیرانی آزاد در محدودهی آبهای بینالملل تضمین گردد و باید راه حلی عادلانه برای مسئلهی آوارگان فلسطینی یافت و نیز "خدشهناپذیری ارضی و نیز استقلال سیاسی هر دولت واقع در منطقه باید تضمین گردد".
ولی تنشها ادامه یافتند، تا اینکه در پاییز ۱۹۷۳ جنگ اکتبر درگرفت. یک بار دیگر شورای امنیت طرفین را به صلح فراخواند. در قطعنامهی ۳۳۸ یک بار دیگر بر اجرای قطعنامهی ۲۴۲ تأکید شد، ولی این قطعنامه نیز بیفرجام ماند.
به هرحال در قطعنامهی ۲۴۲ مفادی آمده که اجرای آن برای برقراری صلح در منطقه ضرورت اساسی دارد. اینها مواردی هستند که در طرح صلح خاورمیانه موسوم به "نقشهی راه" نیز بر روی آن تأکید شده است. اگر طرفین مناقشه به راستی خواهان صلح باشند، باید خود را ملزم به اجرای مفاد این قطعنامه کنند.