تبعیض جنسیتی باعث کاهش جمعیت زنان شده است
۱۳۹۴ اسفند ۱۸, سهشنبهدر این میان حتی در شمار زیادی از کشورهای جهان جنین دختر را عمداً سقط می کنند و به داشتن پسر توجه دارند که سبب کاهش رقم نفوس دختران گردیده است. در همین ارتباط سازمان های زنان حتی از "کشتار جنسیتی" سخن می گویند.
از حدود بیست سال به این سو، امکانات طبی از قبیل سونوگرافی و معاینات خون این زمینه را به خانم های باردار می دهد تا قبل از تولد فرزند از جنسیت جنین اطلاع یابند. این امر مسلماً همچنان راه انتخاب طبیعی فرزند را نیز تسهیل نموده است. بنا بر منابع صندوق نفوس بین المللی این امر تنها در کشورهای آسیایی برای بیش از 117 میلیون زن زمینه تضمین متعادل جنسیتی را فراهم کرده است.
با آنهم کریستوف گیلموتو پژوهشگر جمعیت شناسی و عضو انستیتوت مطالعات انکشافی و نفوس در پاریس معتقد به " کشتار جنسیتی" نیست و می گوید که «والدین فقط می خواهند به یک اقدامی در برابر طبیعت از تولد دختر جلوگیری کنند.»
تغییر موازنه جنسیتی جمعیت
با آنکه رقم طبیعی تولدات بدون دخالت جانبی به حدود 105 پسر در برابر 100 دختر می رسد، اما در چین طور مثال در حال حاضر سالیانه 116 فرزند پسر در برابر 100 فرزند دختر چشم به جهان می گشایند. در هندوستان 111 فرزند پسر در هر 100 فرزند دختر به دنیا می آیند. هر دو کشور چین و هندوستان که همچنان از جمله پرجمعیت ترین کشورهای جهان محسوب می شوند، شدیداً با مشکل نامتناسب بودن جنسیتی مواجه می باشند. با وجود آن نه فقط همین دو کشور، بلکه آذربایجان، ارمنستان، البانیا و مقدونیه نیز از جمله کشورهایی اند که رقم مردان به مراتب بیشتر از زنان اند.
گولیموتو در گفتگویی با دویچه وله گفت: «در کشورهایی از البانیا تا چین علایق بسیار شدیدی برای داشتن فرزند وجود دارد. اگر کسی خواسته باشد که فقط یک خانواده کوچک داشته باشد و یا اجازه آن را داشته باشد، باید فرزند خود را انتخاب کرده و تصمیم بگیرد. در صورتی که امکانات تخنیکی موجود باشد، اکثر مردم در صورتی که فرزند اول و دوم آنان پسر نباشد، با دخالت آن را تغییر می دهند.»
دخترها سرمایه گذاری خوبی نیستند
به باور گولیموتو پژوهشگر جمعیت شناسی، دلیل این امر و آرزوی داشتن پسر ابعاد مختلف دارد. در اکثر مناطق ساختار خانوادگی طوری است که دست کم یک فرزند پسر باید برای سرپرستی والدین در اواخر عمر شان وجود داشته باشد. زیرا در اکثر اوقات راه دیگری برای حمایت از کهن سالان وجود ندارد.
در برابر، دخترها پس از ازدواج به خانواده دیگری تعلق می گیرند و به این ترتیب عملاً برای پدر و مادر خود کاری نمی توانند. او افزود: «فرزند پسر با حفظ نام خانوادگی، آن خانواده را زنده نگه می دارد. و بعضاً داشتن فرزند پسر حتی در رسوم و سنت های تدفین والدین نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.»
این درحالیست که حکومت های هر دو کشور چین و هند در این اواخر شدیداً نگران افزایش رقم نفوس مردان و کاهش زنان بوده اند. مانیکه گاندی وزیر امور خانواده هندوستان حتی برای جلوگیری از سقط جنین دختر خواهان معاینات اجباری گردیده است. قانون منع تعیین جنسیت در زمان حاملگی به وسیله سونوگرافی در هند که از 20 سال به اینسو وضع شده است، تأثیر چندانی نداشته است؛ زیرا هزینه های بلند جهیزیه دختران در هندوستان برای شماری به مراتب سنگین تر از سقط جنین دختر است.
مردانی که با نبود همسر مواجه اند
در چین سیاست تک فرزندی که 30 سال دوام نمود نیز تأثیرات عمیقی بر ترکیب نفوس این کشور گذاشته است. با آنکه اکنون خانواده های چین می توانند دو فرزند داشته باشند اما تا ایجاد تعادل اجتماعی میان شمار زنان و مردان زمان زیادی لازم است. بنابرین سالانه حدود 1.2 میلیون مرد چینی بازهم مجرد باقی می مانند.
به گفته لیزا ایکلوند جامعه شناس سویدنی، نبود تعادل در نفوس مرد و زن همچنان می تواند پیامدهای دیگری نیز داشته باشد. به گفته او کاهش نفوس زنان در جامعه در نهایت سبب می شود که جوانان مجرد بیشتر به تحصیلات حرفه یی روی آورده و برای جلب توجه همسران خود سعی کنند از موقف خوب کاری برخوردار گردند. او افزود: «جوامع متشکل از اکثریت جنس مرد بیشتر تمایل به سرکوب زنان و کنترول سختگیرانه آنان دارند.»
در همین ارتباط کریستوف گیولموتو که از ده سال به اینسو تحقیقاتی را در زمینه افزایش جمعیت مردان انجام داده است، به این باور است که نه تنها در هند و چین بلکه در کشورهای اندونیزیا، اروپای شرقی و آسیای مرکزی نیز نفوس زنان کاهش یافته است.