آیا خطر رویارویی نظامی ایران و عربستان جدی است؟
۱۳۹۶ آبان ۱۶, سهشنبهنیروهای وابسته به "دولت اسلامی" (داعش) سنگرهای خود را یکی پس از دیگری از دست میدهند. پرونده فعالیت داعش در عراق بسته شده است. وضعیت نیروهای وابسته به این گروه تروریستی در سوریه نیز وخیم است. تا شکست کامل و قطعی داعش در سوریه نیز فاصله زیادی باقی نیست. و این آغاز پایان داعش در منطقه است.
اما کارشناسان معتقدند که پایان کار داعش درمنطقه به معنی فرونشستن تنش در این منطقه بحرانزده نیست. شکست داعش میتواند منجر به ترکیدن غدد چرکین ناشی از جنگ قدرت در منطقه گردد. دو قدرت منطقهای در برابر هم صف کشیدهاند: ایران و عربستان سعودی.
هر دو برای به کرسی نشاندن نظم مورد نظر خود در منطقه تلاش میورزند. رقابتی فراگیر که به شکل یک جنگ نیابتی خود را در رویاروییهای یمن، سوریه، عراق و لبنان به وضوع نشان داده است و جلوههای آن را میتوان در بحران سیاسی بحرین و همچنین بحران دیپلماتیک قطر مشاهده کرد.
دو ائتلاف
رقابت بین دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی موضوعی نیست که ترکش آن تنها به این دو کشور محدود بماند. پیرامون این دو کشور و گستره منافع سیاسی و مصالح نظامیشان در منطقه، دو ائتلاف شکل گرفته است.
بیشتر بخوانید: خطر رویارویی نظامی ایران و عربستان در پی حمله موشکی به ریاض
بن ودِمن، گزارشگر سیانان در تحلیل خود به گسترش نفوذ و افزایش قدرت ایران در منطقه پرداخته است. به باور او، نفوذ ایران در جریان تحولات سیاسی اخیر افزایش یافته است. او معتقد است که ایران از دیرباز نقشی مهم در منطقه ایفا کرده و در پی حراست از "منافع عمیقی" است که در این منطقه دارد. گزارشگر سیانان، محورهای نفوذ ایران را چنین بر میشمارد:
• جمهوری اسلامی در مبارزه با نیروهای داعش در عراق مشارکت دارد و از دولت عراق حمایت نظامی میکند. حمایت نظامی ایران از تسلیح نیروهای ارتش عراق شروع میشود و با مشاوره نظامی و همچنین تعلیم و آموزش نیروهای نظامی دولت مرکزی عراق تکمیل میگردد. خروج نیروهای داعش از عراق به معنی حذف ایران از معادلات موثر در آینده عراق نیست.
• جمهوری اسلامی همراه با حزبالله لبنان و روسیه از دولت بشار اسد در سوریه دفاع میکند. تثبیت موقعیت اسد در این کشور بر نفوذ ایران در سوریه میافزاید. از آن گذشته، حمایت ایران در سایه پشتیبانی روسیه و حزبالله منجر به شکست نیروهای مخالف اسد منجر شده که از حمایت آمریکا، عربستان وکشورهای عربی حوزه خلیج فارس برخوردارند. جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی از حکومت خاندان اسد در سوریه دفاع کرده است. ابتدا از حافظ اسد و پس از او، از پسرش، بشار. جمهوری اسلامی به آن امید بسته است که پس از تثبیت قدرت بشار اسد در سوریه، جایگاه خود را در این کشور دوام و قوام ببخشد.
• موفقیت شورشیان حوثی در یمن نیز از جمله برخاسته از حمایت و پشتیبانی مالی و نظامی جمهوری اسلامی است.
• حمایت و پشتیبانی ایران از حزبالله لبنان به سال ۱۹۸۲، یعنی به پس از حمله نیروهای نظامی اسرائیل به لبنان بر میگردد. حمایتی که کماکان ادامه دارد.
• جنگ عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین منجر به گسترش نفوذ ایران در عراق شده است.
گزارشگر سیانان، جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران و درآمدهای ارزی ناشی از صدور نفت و گاز این کشور را از جمله عوامل موثر در افزایش گستره قدرت این کشور در منطقه دانسته است. قدرت گرفتن ایران، زمینههای دخالت و مشارکت ایران در تحولات کشورهای عربی منطقه را فراهم آورده است. و این همان چیزی است که موجب نارضایتی عربستان و متحدانش در منطقه شده است.
در ائتلاف دوم نیز عربستان از حمایت و پشتیبانی شماری از کشورهای عربی منطقه و از جمله ازپشتیبانی مصر، اردن و شماری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برخوردار است. از آن گذشته، آمریکا نیز در دوره زمامداری دونالد ترامپ بر پشتیبانی و حمایت خود از عربستان و متحدانش در منطقه افزوده است. در صفآرایی عربستان و متحدانش در برابر ایران نمیبایست نقش مهم و موثر اسرائیل را نیز از نظر دور داشت.
حمله موشکی به ریاض
روزنامه نیویورک تایمز از احتمال وقوع جنگ بین دو "قدرت سنگین وزن" منطقه، یعنی ایران و عربستان خبر میدهد. احتمالی که در جریان تحولات چند روز گذشته قوت گرفته است.
عادل جبیر، وزیر امور خارجه عربستان در مصاحبهای که با شبکه خبری سیانان داشته است، درباره پرتاب موشک از سوی شورشیان حوثی به ریاض اظهار نظر کرده و آن را "یک اقدام جنگی" از سوی ایران ارزیابی کرده است.
وزیر امور خارجه عربستان گفته است که عربستان این "اقدام جنگی" را بی پاسخ نمینهد و نسبت به آن واکنش نشان خواهد داد. تکذیب رسمی جمهوری اسلامی نیز تاثیری بر تعدیل این اظهارات نداشته است.
جبیر در مصاحبه خود با سیانان گفته بود: «ایران نمیتواند به سوی شهرهای عربستان موشک پرتاب کند و انتظار داشته باشد که ما هیچ واکنشی نشان ندهیم.»
بیشتر بخوانید:"تله جنگ" و سبک ویژه کیهان
بر اساس ارزیابی گزارشگر نیویورکتایمز، کارشناسان امر تحویل موشک از سوی ایران به یمن را ناممکن میدانند. در این گزارش به سندی اشاره شده است که توسط ویکیلیکس منتشر شده است. در این سند آمده است که کره شمالی در سال ۲۰۰۹، یعنی پیش از وقوع درگیریهای اخیر بین دولت مرکزی یمن و شورشیان حوثی به این کشور موشک فروخته است. آنها احتمال میدهند که موشکی که به سوی ریاض پرتاب شده، از نوع همان موشکهایی باشد که کره شمالی در اختیار آنها قرار داده است.
پرتاب موشک از سوی شورشیان حوثی به ریاض، پدیدهای است که در سال جاری دو بار دیگر، یعنی در ماههای فوریه و مارس نیز اتفاق افتاده است. اما در آن هنگام دولت عربستان با حمله هوایی به مواضع شورشیان حوثی در یمن از خود واکنش نشان داد و موضوع را به دخالت و مشارکت ایران در این امر نسبت نداد.
فشار بر متحدان ایران در منطقه
عربستان از سوی دیگر، حزبالله لبنان را نیز به مشارکت در پرتاب موشک به ریاض متهم کرده است. بنابراین سیاست خارجی عربستان در شرایط کنونی آشکارا هم ایران را هدف قرار داده است و هم لبنان را که یکی از اصلیترین متحدان ایران در منطقه است.
خبر استعفای سعد حریری، نخست وزیر لبنان نیز از سوی تحلیلگر نیویورک تایمز در راستای افزایش فشار بر حزبالله ارزیابی شده است. دو نکته در استعفای سعد حریری از اهمیت بسیاری برخوردار است. نخست اینکه او در خارج از لبنان و در خاک کشور عربستان سعودی استعفای خود را اعلام کرده است. و نکته دیگر اینکه، حریری در بیانیه توضیحی مربوط به استعفای خود به نقش مخرب ایران در منطقه و به دخالتهای ایران در امور داخلی کشورهای عربی اشاره کرده است.
حسن نصرالله، رهبر حزب الله آشکارا از نقش عربستان در استعفای حریری سخن گفته و برخی از مخالفان حریری به نقل از نیویورک تایمز مدعی شدهاند که عربستان حریری را وادار به قرائت بیانیهای علیه ایران کرده است. حسن نصرالله مدعی شده است که عربستان سعد حریری را گروگان گرفته است و ثامر سبهان، وزیر امور خلیج فارس دولت عربستان معتقد است که این حزبالله و ایران هستند که لبنان را گروگان گرفتهاند.
سایت اشپیگل آنلاین نیز به نقل از ثامر سبهان در گفتوگوی خود با شبکه خبری العربیه نوشته است: «ما دولت لبنان را به خاطر وجود شبهنظامیان حزبالله، دولتی میدانیم که به عربستان سعودی اعلان جنگ کرده است.»
ترامپ و عربستان
در کنار همه مسائل یاد شده، انتشار خبر دستگیریهای گسترده در عربستان نیز بر شدت گرفتن ضربآهنگ تحولات در منطقه افزوده است. نیویورک تایمز میگوید موج دستگیریها میتواند ۵۰۰ نفر و از جمله ۱۱ شاهزاده و عضو خانواده سلطنتی عربستان را شامل شود.
دادستانی عربستان این دستگیریها را بخشی از مبارزه با فساد در این کشور اعلام کرده است. تحلیلگران بر این باورند که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از طریق این دستگیریها بر آن است تا موقعیت سیاسی خود را در داخل کشور تحکیم کند و برنامه اصلاحات را در کشور پیش ببرد.
بیشتر بخوانید: تأثیر تحولات سیاسی خاورمیانه بر افزایش بهای نفت
موضوع مهمی که توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است، سکوت وزارت امور خارجه آمریکا است. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه عربستان و همچنین جیمز ماتیس، وزیر دفاع این کشور تا کنون نسبت به اظهارات عادل جبیر و همچنین موج دستگیریها در عربستان سکوت کردهاند.
این در حالی است که دونالد ترامپ با انتشار توییتی از سیاستهای محمد بن سلمان اعلام حمایت و پشتیبانی کرده و گفته است که به درستی سیاستها و عملکرد ملک سلمان و ولیعهد او محمد بن سلمان باور دارد.
بر اساس گزارش نیویورک تایمز، جرد کوشنر، مشاور و داماد ترامپ در آستانه دستگیریها، برای گفتوگو با مقامات عربستان به این کشور سفر کرده است. جالب اینجاست که این سومین سفر کوشنر به عربستان پس از شروع زمامداری دونالد ترامپ است.
جوزف آلبرت کشیشیان، یکی از محققان مرکز "کینگ فیصل" بر این باور است که بین مقابله با نفوذ و گسترش ایران و موج دستگیریهای اخیر رابطهای مستقیم وجود دارد. خبرنگار نیویورک تایمز به نقل از او درباره سیاستهای محمد بن سلمان مینویسد: «او در داخل میتواند موقعیتهای کلیدی را با افراد خود پر کند و در خارج از کشور میتواند رقبای خود را کنار بزند.»
به باور کشیشیان، این سیاست دولت سعودی با سیاست ایالات متحده آمریکا در زمینه مقابله با نفوذ ایران در منطقه همخوانی دارد. از اینرو است که خطر تشدید جنگ نیابتی و تبدیل آن به رویارویی نظامی بین ایران و عربستان افزایش یافته است.